روایت قتل سپهر مقصودی در ایذه

عمار گلی

NNSROJ: یکی از قربانیان جنایت ۲۵ آبان یک نوجوان ۱۴ ساله‌ لُر بختیاری به نام سپهر مقصودی بود، کودکی که حتی هیچ اطلاعی از آنچه در شهر در جریان بود نداشت.

سپهر مقصودی روز جنایت در منزل یکی از فامیل‌های نزدیکش بوده و قرار بوده از آنجا به مدرسه برود. با این حال خانواده او تصمیم می‌گیرد تا به دلیل وضعیت متشنج شهر و علیرغم اصرار مادرش از فرستادن سپهر به مدرسه امتناع می‌کنند. 

یکی از اعضای خانواده میگوید: "ظهر مادرش با من تماس گرفت گفت سپهر رو به مدرسه بفرست. من قبول نکردم، فهمیده بودم از شهرهای دیگه نیرو به ایذه فرستادن. به مادرش گفتم شهر متشنجه و احتمال داره عصر موقع برگشتن به خانه بلایی به سرش بیاد."

سپهر تا ساعت چهار همان روز در منزل فامیلشان می ماند و سپس به خواست خودش به سوی خانه مادرش روانه می شود.

منبعی نزدیک به خانواده این کودک تایید کرد که سپهر مقصودی یک ساعت پس از رسیدن به خانه مادرش از آنجا به کلوب بازی‌های کامپیوتری می رود. این کودک ۱۴ ساله یک ساعت در کلوب بازی‌های کامپیوتری آرکین در خیابان اشکبوس نادری بازی می‌کند و از آنجا به سوی خانه دایی‌اش در نزدیکی ساختمان هلال احمر در خیابان حافظ جنوبی حرکت می‌کند. "سپهر با پسر دایی‌هاش خیلی صمیمی بود، همیشه میرفت باهاشون بازی کنه. وقتی میرسه محله داییش، مامورها با معترضان درگیر میشن و درحالیکه تلاش میکنه از خودش رو به خونه داییش برسونه، تیراندازی شروع میشه و در نزدیکی چهار راه هلال احمر تیر به سرش میخوره."



مادر سپهر قبل از بیرون رفتن، یک گوشی موبایل نوکیای ساده به او می‌دهد تا از پسرش بی‌خبر نباشد. چند ساعت پس از بیرون رفتن، یکی از اقوام سپهر با موبایل او تماس می‌گیرد اما فرد دیگری جواب می دهد. "مردی جواب داد و گفت چه نسبتی با این بچه دارید؟ گفت بچه‌تون تیر خورده بیاید بیمارستان. من جرات نکردم خودم به بیمارستان بروم، پدربزرگ و مادرش به بیمارستان رفتن."

پدر سپهر مقصودی کارگر شرکت ملی حفاری است و در زمان تیر خوردن فرزندش در اهواز و دور از خانواده‌اش بوده است.

هنگامی که مادر و پدر بزرگ سپهر به بیمارستان می رسند پیکر بی‌جان فرزندشان همچنان داخل آمبولانس بوده است. "پدربزرگ سپهر رو داخل آمبولانس میبرن و سپهر رو بهش نشون میدن و میگن بچتون مرده. مادر سپهر مثل دیوانه‌ها به خیابان زد و مردم به زور نگهش میدارن."

پیکر بی‌جان سپهر را همان شب و بدون اجازه خانواده او از سردخانه بهشت زهرای ایذه برای کالبدشکافی به اهواز منتقل می‌کنند. به گفته یکی از اعضای خانواده سپهر نیروهای امنیتی جنازه را به خانواده او بازنمیگردانند و "خودشان کفنش کردن، نمازشم خونده بودن و ساعت تشیع رو هم اعلام کرده بودن."



از یک نهاد امنیتی با خانواده او تماس میگیرند که ظهر روز ۲۶ آبان به مرکز شهر بروند برای شرکت در مراسم تشیع و خاکسپاری فرزندشان.