موضوع روز:

خیز چین برای بسط هژمونی در سایه جنگ اوکراین

Tuesday, July 5, 2022



عمار گلی

دولت چین اخیرا و در حاشیه جنگ اوکراین بسته ای قانونی تحت عنوان "طرح کلی اقدامات نظامی غیرجنگی" به تصویب رسانده است که به نیروهای نظامی چینی اجازه می دهد در "عملیات های نظامی" که "جنگ" تلقی نمی شوند مشارکت کنند. این بسته قانونی شامل ۶ فصل و ۵۱ ماده است، روز ۱۳ ژوئن توسط شی جینگ پینگ رئیس جمهور جمهوری خلق چین و دبیر کل حزب کومنیست به امضا رسیده و از ۱۵ ژوئن به اجرا گذاشت شده است.

تا این لحظه هیچ اطلاعی از محتویات این بسته قانونی در دست نیست، با این حال خبرگزاری شینهوا طی گزارشی هدف از تصویب این بسته قانونی را "رسیدگی به شرایط اضطراری، حفاظت از امنیت جانی و مالی مردم، حفظ حاکمیت ملی، امنیت و منافع توسعه ای [چین]، حفظ صلح جهانی و ثبات منطقه ای و نوآوری در استفاده از نیروهای نظامی" اعلام کرده است.

اینکه چرا جمهوری خلق چین چنین زمانی را برای تصویب این بسته قانونی انتخاب کرده مشخص نیست، اما طی سالهای گذشته جریان های ناسیونالیست در چین و همچنین رسانه های نزدیک به ارتش چین از جمله "روزنامه ارتش آزادی بخش چین" بارها از دولت آن کشور خواسته اند قوانین مربوط به عملیات نظامی غیرجنگی را تسریع بخشد.

تصویب این بسته قانونی آزادی عمل زیادی برای عملیات های نظامی احتمالی چین در دریای چین جنوبی، حوزه آقیانوس آرام و تایوان و نیز مشارکت در نزاع ها و بحران های داخلی و منطقه ای ایجاد می کند. به عبارتی دیگر چین خود را برای درگیری هایی آماده می کند که لازم نیست آنها را "جنگ" تعریف کند؛ بلکه فقط به عنوان یک عملیات نظامی، حفظ صلح یا حفظ منافع ملی و دور کردن تهدید های بالفعل به آن می نگرد.

این امر در نزاع های ژئوپلیتیک چندان غیرعادی نیست. از زمان توافق ژنو در سال ۱۹۴۹ بسیاری از کشورهای جهان ازجمله ابرقدرت های نظامی تا حد زیادی از اعلام رسمی جنگ علیه کشور یا سرزمینی دیگر اجتناب می کنند. در مقابل، عموما جنگهایی را آغاز می کنند که با عناوینی چون مداخلات، مأموریت ها، عملیات و غیره تعریف میکنند.

با این حال تحرکات اخیر اتفاقی نیست و با تهدیدهای روزافزون مقامات چینی نسبت به حضور نیروهای ایالات متحده در تایوان و مناطق پیرامونی چین، به ویژه در حوزه دریای چین جنوبی و اقیانوس آرام، همزمان است.

در همین رابطه اخیرا وزیر دفاع چین آشکارا تهدید کرده که در صورتی که تایوان اعلام استقلال کند در شروع جنگ تردید نخواهند کرد.

سخنگوی وزارت دفاع چین نیز اعلام کرده که هرگونه "گرایش جدایی طلبانه" درهم شکسته خواهد شد و از "حاکمیت و تمامیت ارضی" چین محافظت خواهد شد و از "همه امکانات لازم" برای این مهم استفاده خواهند کرد.



به نظر می رسد حمله روسیه به اوکراین تحت عنوان "عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین" انگیزه مقامات چینی برای برداشتن گامهای عملی تر برای حمله به تایوان را دو چندان کرده است. پیشتر در سال ۲۰۱۹ رئیس جمهور چین اعلام کرده بود که تایوان باید تا سال ۲۰۵۰ تحت حاکمیت چین در بیاید حتی اگر مجبور به با استفاده از قوه قهریه بشوند.

از سوی دیگر مقامهای آمریکایی بر این باورند که چین طی شش سال آینده گام های عملی در راستای الحاق مجدد تایوان را برخواهد داشت.

از وظایف نظامی چندگانه تا اقدامات کلی غیر جنگی

طی دو دهه گذشته رشد اقتصادی چین بیشتر از هر کشور دیگری در جهان بوده است. این رشد، چین را به مهمترین رقیب ایالات متحده آمریکا در تمام عرصه های نظامی، اقتصادی و علمی مبدل کرده است. چین برای رسیدن به چنین جایگاهی دست کم طی دو دهه گذشته سیاستی منسجم درپیش گرفته و همراه با بسط نفوذ اقتصادی خود به دنبال بازتعریف جایگاهش در روابط بین الملل و امنیت جهانی بوده است. بنابراین برای تحکیم جایگاهش به عنوان یک رهبر منطقه ای و جهانی و در مقام دفاع از منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی پیچیده و گسترده خود، اقدام به بازتعریف وضایف "ارتش آزادیبخش چین" کرده است.

در سال ۲۰۰۴ و در اولین اقدام استراتژیک، رهبر وقت چین "هو جین تائو" به ارتش "ماموریت های تاریخی جدید"ی  برای توسعه توانایی هایش در راستای محفاظت از منافع چین در داخل و خارج از کشور داد. دو سال بعد وزارت دفاع چین با انتشار سندی راهبردی "وظایف نظامی چندگانه" خود را باز تعریف کرده و با اشاره به مسئله تایوان، بر افزایش قابلیت های رزمی و عملیاتی ارتش این کشور در عملیات های نظامی غیر جنگی تاکید کرده بود.

طبق استراتژی جدید چین، ارتش این کشور دو ماموریت اصلی تحت عنوان "عملیات رزمی و عملیات های نظامی غیر جنگی" دارد و باید میان آنها توازن برقرار کند. در نقطه مرکزی این استراتژی، در وهله نخست پیروزی در جنگ های منطقه ای با استفاده از برتری اطلاعاتی و در وهله دوم "عملیات نظامی غیر جنگی" به عنوان شکلی مهم از بکارگیری قوه قهریه در کانون اصلی توجه مقامات چینی قرار داشته است. هدف نهایی از این استراتژی چندگانه نظامی "بازدارندگی و پیروزی در جنگ ها" عنوان شده است.

در اکثر طرحای عملیاتی پیشبینی شده توسط استراتژیست های چینی، عملیات های آبی خاکی و حمله سنگین به جزیره تایوان، حملات سنگین هوایی و محاصره دریایی پیشبینی شده است. به عبارتی پکن طی دو دهه گذشته درحال برنامه ریزی برای تقویت بنیه نظامی خود برای حمله نهایی به تایوان و الحاق مجدد آن به چین بوده است.

بر اساس آخرین گزارش سالانه پنتاگون در مورد قدرت نظامی چین، این کشور با  دارا بودن ۳۵۵ کشتی شامل بیش از ۱۴۵ کشتی جنگی بزرگ تا سال ۲۰۲۱،  دارای بزرگترین نیروی دریایی جهان از نظر تعداد کشتی است. شمار پرسنل فعال ارتش آزادیبخش خلق چین در سالهای اخیر همچنان در حال افزایش است و اکنون به رقم ۹۷۵۰۰۰ نیرو می رسد. نیروی هوایی این کشور در مجموع بیش از ۲۸۰۰ هواپیما، از جمله جنگنده های رادارگریز و بمب افکن های استراتژیک در اختیار دارد و در زمینه موشکی نیز یکی از پیشرفته ترین زرادخانه های جهان را دارد. در یکی از آخرین اقدام ها پکن در سال ۲۰۲۰ موشک مافوق صوت دانگفنگ ۱۷ را آزمایش و آن را در اختیار ارتش خود قرار داد؛ موشکی بر نگرانی مقام های سیاسی و نظامی ایالات متحده افزود.



از همین رو است که ایالات متحده و دستگاه های اطلاعاتی آن، چین را جدی ترین چالش آینده این کشور و حتی جهان معرفی می کنند. پیش از این ایالات متحده بارها تصریح کرده بود که در نزاع احتمالی تایوان با چین وارد جنگ نخواهد شد، اما اکنون با توجه به وضعیت اوکراین و به چالش کشیده شدن هرچه بیشتر نظم جهانی پسا جنگ سرد، ایالات متحده در حال بازنگری در سیاست های استراتژیک خود در جنوب شرق آسیا است.

طی سه ماه گذشته رئیس جمهور ایالات متحده بارها از تعهد کشورش در دفاع از تایوان درصورت حمله چین حرف زده است. در آخرین مورد بایدن در پاسخ به سوال خبرنگاری در ژاپن مجددا تاکید کرده بود که دفاع از تایوان "تعهدی است" که ایالات متحده پذیرفته است.

علاوه بر این واشینگتن در تلاش است تا از طریق گروه چهارجانبه "Quad" چین را از برداشتن گام های جدیتری که خلاف منافع استراتژیک آمریکا در اقیانوس آرام و جنوب شرق آسیا است برحذر دارد. اما بنظر می رسد جنگ اوکراین تاثیر بسزایی در سیاست های منطقه ای چین داشته و تهدید های واشینگنتن به برندگی و بازدارندگی گذشته نیستند. 

این مسئله را می توان در موضعگیری های پکن نسبت به تحولات جنگ اوکراین و همراهی نکرد این کشور با تحریم های غرب علیه روسیه دید. مثلا در یکی از آخرین موضع گیری های پکن در خصوص جنگ اوکراین، وزارت خارجه چین اعلام کرد که از مجموع ۱۹۰ کشور با جمعیت بیش از ۶ میلیارد نفر، ۱۴۰ کشور تحریمی علیه روسیه اعمال نکرده و "اکثریت قاطع دولت ها" با چنین تحریم هایی مخالف هستند.

علاوه بر این هند نیز به عنوان یکی از اعضای گروه چهارجانبه "Quad" از همراهی با سیاست های ایالات متحده علیه روسیه خودداری کرده و بنظر می رسد در این تقابل هژمونیک تمایل بیشتری به همکاری با تعضای گروه بریکس (BRICS) دارد.

دنباله روی از روسیه یا ایالات متحده؟

تصویب بسته قانونی "طرح کلی اقدامات نظامی غیرجنگی" همزمان با ادامه جنگ در اوکراین این شائبه را ایجاد می کند که چین در حال گرته برداری از "عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین" است؛ جنگی که روسیه و پوتین مدعی هستند بر یک بستر تاریخی استوار است و علاوه بر آنچه "نبرد با گروه های نازی" خوانده می شود، اقدامی در راستای حفاظت از شهروندان روس تباری است که در سرزمین های تاریخی روسیه آماج حمله قرار گرفته اند.

به عبارتی از منظر روسیه اطلاق "جنگ" به حمله نظامی این کشور به اوکراین درست نیست. چون روسیه درحال دفاع از کیان تاریخی خود است و این جنگ عملا یک "عملیات نظامی" برای پایان دادن به هرج و مرج یا اقدامات خصمانه در حوزه نفوذ مسکو است.

با این حال این اصطلاح حقوقی مختص به چین و روسیه نیست. اصطلاح عملیات های نظامی غیر از جنگ (MOOTW) در واقع اوایل دهه ۹۰ قرن گذشته میلادی توسط ایالات متحده آمریکا و همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جایگزین استراتژی " درگیری کم‌شدت" (Low Intensity Conflict) شد و بیش از پیش توسعه داده شد.

در نشریه  "دکترین مشترک برای عملیات نظامی غیر از جنگ" که در سال ۱۹۹۵ توسط ستاد مشترک نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا منتشر شده است هدف از عملیات نظامی غیر از جنگ (MOOTW) "بازدارندگی از [وقوع] جنگ، حل مناقشه، ترویج صلح و حمایت از مقامات مدنی در پاسخ به بحران‌های داخلی" عنوان شده است.

این رویکرد نتیجه بی میلی ایالات متحده برای همکاری با سازمان ملل در ماموریت های حفظ صلح و همچنین در اولویت قرار دادن منافع ایالات متحده در مداخلات منطقه ای بود، که با هدف تحکیم بخشیدن نظم نوین جهانی پسا شوروی و جنگ سرد با استفاده از ابزارهای اقتصادی، سیاسی و همچنین نظامی اتخاذ شد.



در کتابچه آموزشی "عملیات نظامی به غیر از جنگ در نظم جدید جهانی: تجزیه و تحلیل دکترین مشترک برای عصر آینده" (منتشر شده توسط نیروی هوایی ایالات متحده در ۱۹۹۶) دکترین جدید ایالات متحده اینگونه توصیف شده است: "ایالات متحده دوره های متعددی از سیستم های بین المللی متمایز را که بر روابط آن کشور با سایر کشورها حاکم بوده، تجربه کرده است. پایان جنگ سرد نماد یک نقطه گذار بین چنین سیستم هایی بود. از نقطه نظر تاریخی ماهیت نظم جدید و هم نقطه گذار بین نظمها مملو از عدم قطعیت است. با این وجود، ابزارهای قدرت ملی همچون ارتش باید به سیستم در حال تغییر پاسخ دهند تا موثر باقی بمانند. دوران پس از جنگ سرد با افزایش استفاده از ارتش در عملیات های غیرجنگی مانند عملیات های بشردوستانه، حفظ صلح، اجرای تحریم ها و غیره مشخص شده است."

شماری از عملیات های ایالات متحده پس از دهه ۹۰ میلادی از جمله عملیات هایی چون "ترویج آزادی در پاناما، خروج شرقی در سومالی، آزادی پایدار در افغانستان، پاکستان، قرقیزستان و ازبکستان و همچنین مداخله نظامی در لیبی در سال ۲۰۱۱" تحت استراتژی نظامی "MOOTW" عملیاتی شده اند.

در برهه ای حتی مقامات نظامی ایالات متحده بر این باور بودند که این استراتژی و عملیاتهای مشابهی چون عملیات "اراده ی جدی" در جریان جنگ نفتکش ها در بازسازی اعتماد و مشروعیت مخدوش شده ایالات متحده نزد متحدان منطقه ای آن در حوزه خلیج، به ویژه در پی خروج نیروهای ایالات متحده از لبنان پس از حمله اسرائیل و نیز عدم حمایت از محمد رضا پهلوی، میتواند کارساز باشد.

تقویت هژمونی چین در سایه جنگ اوکراین

همزمان با تداوم جنگ اوکراین و رویارویی ناتو با روسیه، چین در حال تقویت حضور خود در نقاط استراتژیک جهان و افزایش هژمونی سیاسی، اقتصادی و اخیرا نظامی خود بر آمده است. در حال حاضر چین علاوه بر جنوب شرق آسیا، در حال بسط قدرت خود در آمریکای لاتین بودە و پیش از این نیز با سرمایه گذاریهای هنگفت در آفریقا، آنهم بدون رقیبی جدی درحال قبضه قدرت و هژمونی در این منطقه بودە است.

علاوه بر این، چین با حضور و ایجاد پایگاه های نظامی در جزایر سلیمان و اقیانوس آرام عملا قدرت بلامنازع ایالات متحده و همپیمانانش در این منطقه را به چالش کشیده است.

تحرکات هژمونیک چین در سایه جنگ اوکراین را میتوان از خلال رسانه‌های چینی نیز متوجه شد. بسیاری از رسانه های چینی بر این باورند که جنگ اوکراین به تضعیف همزمان اتحادیه اروپا و روسیه منجر شده و همزمان قدرت هژمونیک ایالات متحده نیز در خلال این جنگ به چالش کشیده شده است. بنابراین چین می تواند از نظر ژئوپلیتیکی از وضع موجود سود ببرد.



گلوبال تایمز چین با انتشار یک مقاله و کاریکاتور مدعی شده که اوکراین به معنای واقعی کلمه در قربانگاه هژمونی آمریکا قربانی می‌شود. 

جنگ اوکراین موجب افزایش بهای انرژی و غذا در جهان شده و با افزایش نرخ تورم در کشورهای بلوک غرب امنیت اقتصادی و اجتماعی آنان را با چلشی جدی مواجه کرده است.

به عبارتی در حالی که ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه به یکدیگر آسیب می رسانند، چین تها باید صبور باشد تا عملاً بتواند هژمونی و قدرت جهانی خود را در خلال این نزاع بین المللی بیش از هر زمان دیگری بسط و گسترش دهد. 

 

Telegram Icon

به تلگرام پایگاه خبری و تحلیلی روژ بپیوندید

مطالب مرتبط:

بازی چین با مسئله کُرد در میانه تنش با ترکیه

پادکست زیتون؛ قتل‌عام بلغارها (باتاک) -قسمت دوم

پادکست زیتون؛ قتل‌عام بلغارها (باتاک) -قسمت اول

پادکست زیتون؛ قتل‌عام خلق چرکس - قسمت دوم

پادکست زیتون؛ قتل‌عام خلق چرکس - قسمت اول

کلمات کلیدی:


بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است

تحلیل خبر

analis picture

قاتلانی بی خبر از مقتول؛ روایت قتل امید حسنی

آسمان شهر ابری است و از شب گذشته باران امان نمی دهد. شهر همچون تمام روزهای انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" ملتهب است وآبستن حوادث تلخ و شیرین. مردم هنوز عزادار زانیار الله مرادی و عیسی بیگلری هستند؛ دو جوانی که شامگاه ۲۳ آبان و در جریان اعتراضات مسالمت آمیز در عباس آباد به قتل رسیده بودند. سومین روز مراسم جان باختن این دو جوان مصادف شده با چهلم شهدای ۱۶ مهر.

یکشنبه ۲۸اسفند۱۴۰۱/ ۱۴:۵۵


خبر


مصاحبه

Interview Picture

هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند

پنجشنبه ۱۱خرداد۱۴۰۲/ ۱۷:۵۶