موضوع روز:

"داستان واقعی" علت جنگ

Wednesday, March 7, 2018



برهان اکینجی- WDR
برگردان از آلمانی: عمار گلی

درسال ۲۰۱۵ قتل دو پلیس در جیلان پنار منجر به پایان یافتن پروسه صلح با کُردها شد. در این رابطه چهار مرد جوان تحت عنوان مظنون بازداشت شدند و اکنون سه سال پس از این رویداد هرسه [از سوی دادگاه] بی گناه شناخته شدند. چراکه اردوغان جنگ علیه کُردها را پیشتر آغاز کرده و دیگر به مظنونان نیازی ندارد. او می داند که این رویداد ساختگی کثیف دیگر مورد سوال واقع نخواهد شد. با این وجود روزی خواهد رسید که همه آنچه روی داده به گونه ای دیگر بنظر برسد.

"آنها دیگر نیازی به مظنونان ندارند. جنگ خیلی وقت است آغاز شده است. در انتخاباتی که پس از اتفاق برگزار شد رئیس جمهور پیشین با اکثریتی فوق العاده پیروز شد."

اینها جملاتی از فیلم "قدرت چهارم" اثر کارگردان آلمانی دنیز گانسال هستند.

در آغار این فیلم اکشن - جاسوسی که بر روسیه تمرکز کرده است یاداوری می شود که شخصیت ها و داستان فیلم خیالی و ساختگی هستند. با این وجود  ماجرای فیلم حقیقتی را پیش چشمان ما عیان می کند که هر کشور برای آغاز کردن یک جنگ به " اتفاق های ساختگی مرگ آور" نیاز دارد و سرویس امنیتی آن برای این رویداد مامور می کند.

ماجرای فیلم از این قرار است: در پاییز ۱۹۹۸ بمبی در یک برج کار گذاشته می شود. پس از انفجار روسیه به چچنی ها اعلان جنگ می کند و مردی در این رابطه بازداشت می شود. اتهام ها علیه او نامشخص هستند. مرد بازداشت شده می گوید "آنها من را ناگهانی و به سادگی رها کردند." یکی روزنامه نگار سالخورده آلمانی که در مورد این رویداد تحقیق می کرده در ویدیویی که برای پسرش برجای گذاشته بود دقیقا همان چیزی را که پیشتر من شرح دادم را توضیح می دهد. وقتی دولتی تصمیم می گیرد جنگی را آغاز کند تنها چیزی که برای قانونی جلوه دادن این جنگ نیاز دارند یک دلیل ساختگی است.

در ۱۹۱۴ فرانس فردیناند ولیعهد امپراطوری اتریش مجارستان توسط یک ناسیونالیست صرب در سارایوو کشته شد. این رویداد محرک و منشا آغاز جنگ جهانی اول بود. چراکه دولت ها به انتظار یک محرک نشسته بودند. آمریکا به حمله انتحاری به برجهای دوقلو برای اشغال افغانستان نیاز داشت.

مثال های مشابه زیادی در این رابطه وجود دارند. در گذشته ای نچندان دور رویدادی مشابه در ترکیه به وقوع پیوست. این رویداد توضیح داده نشده ثابت می کند که حزب عدالت و توسعه و دولت اردوغان به بهانه ای نیاز داشته اند تا جنگی را علیه کُردها آغاز کنند.
در ۲۰ جولای ۲۰۱۵ در شهر سوروج در استان اورفا گروهی از جوانان چپ برای رساندن اسباب بازی های جمع شده به کودکان کوبانی گرد هم آمده بودند.

درخلال گردهمایی ناگهان انفجاری بزرگ به وقوع پیوست. بر اثر آن ۳۴ تن از جوانان جان خود را از دست دادند و بیش از ۱۰۰ تن نیز مجروح شدند. گروه داعش مسئولیت این انفجار را که در فاصله ای نچندان دور از مقر پلیس به وقوع پیوسته بود را برعهده گرفت.

دو روز پس از این کشتار رویدادی در شهر جیلان پنار در استان اورفا به وقوع پیوست، چیزی که به مهمترین دستور کار کشور مبدل شد. دو پلیس در خانه هایشان با اسلحه ای مجهز به صدا خفه کن اعدام شده بودند. دولت ترکیه مسئولیت این حمله مرگ بار را متوجه حزب کارگران کُردستان کرد. اینگونه بود که آنها به شانسی برای آغاز جنگ که مدتها در انتظارش بودند نایل شدند. بلافاصله پس از این واقعه جنگنده های ترکیه کوهستان قندیل را بمباران کردند.

حملات اعلام پایان گفنگوهای صلح با کُردها بود، گفتگوهایی که به صورت رسمی از سال ۲۰۱۲ آغاز شده و موجب برقراری آتش بسی سه ساله شده بود. درگیری میان حزب کارگران کُردستان و دولت ترکیه از نو شدت یافت، جنگی که از آن زمان تا کنون کشور را درگیر روندی خونین کرده است.

طبق گزارش سازمان های حقوق بشر در سال ۲۰۱۶ در نتیجه درگیری ها در مجموع ۱۶۷۱ تن جان خود را از دست داده اند. از این تعداد ۶۲۹ نفر از اعضای ارتش، پلیس و نیروهای مدافع روستا بوده و ۱۰۰۳ تن شبهه نظامی و ۳۲ تن نیز غیرنظامی بوده اند.

بر طبق آمار دیگری از ۷ جولای ۲۰۱۵ تا کنون ۱۹۰۵ غیرنظامی و نیروی امنیتی کشته شده اند. این آمار شامل آمار رسمی سربازان کشته شده در عملیات "سپر فرات" و حمله به عفرین نیز می شود.

آیا تمام اینها هولناک نیست؟
برای حزب عدالت و توسعه و حکومت اردوغان اعدام دو پلیس در جیلان پنار دلیلی کافی بود تا جنگ را آغاز کنند. روند محاکمه این رویداد دقیقا مشابه آنچه در فیلم کارگردان آلمانی به وقوع پیوست پیش رفت.

از ۱۳ مرد جوانی که پس از کشته شدن دو پلیس بازداشت شدند چهار تن باید در زندان باقی می ماندند. تنها مدرک علیه این چهار مرد جوان دو گزارش بوده که آنها نیز از طریق تماس تلفنی به پلیس رسیده بودند.

پروسه دادگاهی پس از ۱۳ جلسه محاکمه در هفته گذشته خاتمه یافت. تمام جوانان نسبت به اتهام [قتل دو پلیس] بی گناه شناخته شدند. درست شنیدید. آنها نه تنها آزاد شدند بلکه بیگناه نیز شناخته شدند. عدالت به اندازه کافی برقرار شده بود. پس از آنکه دادگاه سه سال از زندگی آنها را ربود، اکنون برای سه مرد جوان اعلام بی گناهی می کند.

بله "آنها دیگر نیازی به مظنون ها ندارند. چراکه جنگ خیلی وقت است آغاز شده است."

چهار مرد جوان در آخرین جلسه دادگاه متوجه شده بودند که آنها به عنوان قربانی انتخاب شده بودند تا پروسه صلح را تمام کنند. به همین سادگی.

اردوغان رئیس جمهور ترکیه این بار جنگی را در عفرین رهبری می کند تا آینده در معرض خطر و نامطمئن خود را تضمین کند. استدلال او برای این جنگ "بازگرداندن عفرین به صاحبان اصلی آن" بسیار مضحک است. چه چیز دیگری می توانیم بگوییم جز اینکه خدا عقلی سلیم به آنها اعطا کند.


Telegram Icon

به تلگرام پایگاه خبری و تحلیلی روژ بپیوندید

مطالب مرتبط:

دمیرتاش: من عضو HDP هستم و خواهم ماند ...یک عذرخواهی بزرگ به مردم بدهکاریم

نبرد پدرخواندەها؛ مافیا، بازوی اجرایی سیاست‌های داخلی و خارجی ترکیه

دوراهی شکست یا کودتا؛ آیا اردوغان می‌تواند از سد کردها عبور کند؟

بازداشت‌ها و ناپدیدشدن‌های اجباری در سال ۲۰۲۰ در عفرین

اختاپوس رسانه ای اردوغان و رویای نوعثمانی گری

کلمات کلیدی:


بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است

تحلیل خبر

analis picture

قاتلانی بی خبر از مقتول؛ روایت قتل امید حسنی

آسمان شهر ابری است و از شب گذشته باران امان نمی دهد. شهر همچون تمام روزهای انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" ملتهب است وآبستن حوادث تلخ و شیرین. مردم هنوز عزادار زانیار الله مرادی و عیسی بیگلری هستند؛ دو جوانی که شامگاه ۲۳ آبان و در جریان اعتراضات مسالمت آمیز در عباس آباد به قتل رسیده بودند. سومین روز مراسم جان باختن این دو جوان مصادف شده با چهلم شهدای ۱۶ مهر.

یکشنبه ۲۸اسفند۱۴۰۱/ ۱۴:۵۵


خبر


مصاحبه

Interview Picture

هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند

پنجشنبه ۱۱خرداد۱۴۰۲/ ۱۷:۵۶