گزارش ویژه؛ ناجی شریفی زیندشتی کارتل هروئین یا کارگزار میت و سپاه قدس

ناجی شریفی زیندشتی

عمار گلی

این روزها درپی انتشار گزارش واشنگتن پست درباره نحوه ربودن "حبیب چعب اسیود"، فعال عرب احوازی و رهبر سابق جنبش النضال احواز از ترکیه به ایران، نام ناجی شریفی زیندشتی رئیس یک باند تبهکار بین المللی در فضای رسانه ای فارسی زبان مطرح شده است. در گزارش واشنگتن پست به نقل از مقامات ترکیه ای که نخواسته اند نامشان فاش شود، آمده است که ناجی شریفی زیندشتی، یکی از کارتلهای بین المللی مواد مخدر، حبیب اسیود را در استانبول ربوده و دست بسته تحویل مقامات امنیتی ایران داده است. رسانه های فارسی و کردی شاید چندان با ناجی شریفی زیندشتی آشنا نباشند، اما برای رسانه های ترکیه مدتها است نامی آشناست؛ دست کم از سال ۲۰۰۷ و همزمان با دستگیری اعضای شبکه مخفی ارگنکون.

در این گزارش مفصل سعی شده است با استفاده از منابع رسانه ای ترکیه و بعضا اختصاصی شرحی از زندگی و اقدامات سالهای گذشته این قاچاقچی بین المللی مواد مخدر ارایه شود.

ناجی شریف زیندشتی نوه عمر خان شکاک (زیندشتی) و فرزند ابراهیم شریفی زیندشتی، مشهور به "گوروی عمرخان" است. عمرخان حدود صد سال پیش رئیس تیره "کارداری" از تیره های بزرگ ایل شکاک بود. عمر خان شکاک در هردو قیام سمکوی شکاک ( رهبر تیره "عبدوی" ایل شکاک) و نیز قاضی محمد مشارکت داشته است. اما در هر دو مورد، پس از مدتی به سمکو و قاضی محمد پشت کرده و دوباره به نیروهای دولت مرکزی پیوسته است. ابراهیم شریفی زیندشتی پدر ناجی به همراه پسرش "فرهنگ"، برادرش "فرزنده" و برادرزاده اش "محمد"، از اعضای جانباخته حزب دموکرات کردستان ایران هستند. همه آنها در سال ۱۳۶۲ (۱۹۸۳) در منطقه "انزل" اورمیه درجریان  درگیری نیروهای پیشمرگه با سپاه پاسداران جان باختند. ناجی شریفی سال ۱۹۷۴ در ارومیه به دنیا آمده است.


به ترتیب از راست: فرزنده شریفی، ابراهیم شریفی، فرهنگ شریفی

ناجی شریفی پس از جانباختن پدرش تحت تکلف برادران بزرگترش از جمله پرویز شریفی رشد می کند و تا پیش از ۲۰ سالگی به نظر نمی رسد در فعالیت خاصی در زمینه قاچاق مواد مخدر داشته باشد. او از اواسط دهه هفتاد شمسی با کمک اقوامش در آنسوی مرز ایران و ترکیه و مدتی بعد قاچاقچیانی همچون "پرویز کشاورز" و "اسفندیار ریگی" وارد شبکه تزانزیت مواد مخدر از مرکز ایران و بلوچستان به ترکیه می شود. در واقع از سال ۱۳۷۶ (۱۹۹۷)  است که نام ناجی شریفی زیندشتی به عنوان یک قاچاقچی عمده  مواد مخدر کم کم مطرح می شود و احتمالا از همان سال همکاری با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ایران و بعدها ترکیه را آغاز می کند.

در آن سال یک محموله بزرگ هروین متعلق به اسفندیار ریگی و ناجی شریفی زیندشتی در داخل ایران کشف و مصادره شد. اندکی پس از لو رفتن آن محموله، ناجی شریفی و اسفندیار ریگی بازداشت و هر دو به اعدام محکوم شدند. اما ریگی و زیندشتی با پرداخت رشوه به مقام های قضایی و انتظامی ایران از زندان آزاد شده و برای مدتی به ترکیه مهاجرت کردند.

از فعالیتهای ناجی شریف زیندشتی طی سالهای ۱۳۷۹ ( ۲۰۰۰ ) تا ۱۳۸۶ (۲۰۰۷) اطلاع چندانی در دست نیست. با این حال گفته می شود که وی در آن سالها بیشتر برای تشکیلات "اورفی چتین کایا" مافیای بین المللی مواد مخدر کار می کرده و محموله های او را در شراکت با اسفندیار ریگی و پرویز کشاورز از ایران به ترکیه منتقل می کرده است.


اورفی چتین کایا

همکاری با اداره مبارزه مواد مخدر ایالات متحده (DEA)

نام ناجی شرف زیندشتی برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ و پس از ماجرای کشف و مصادره محموله ۷۵ کیلوگرمی هروئین در محله "بیوک چکمجه" استانبول در مطبوعات ترکیه مطرح می شود. اندکی بعد از مصادره این محموله، پلیس با استفاده از اعترافات افراد دستگیر شده و سرنخهای دیگر، محل اختفای ناجی شریفی زیندشتی مالک محموله هروئین را شناسایی می کند. نیروهای امنیتی ترکیه ناجی شریفی را ۲۷ سپتامبر همان سال بازداشت کردند. اما هنوز از هویت واقعی وی اطلاعی نداشتند چراکه او با استفاده از مدارک جعلی خود را "کمال شریف سیدانی" معرفی کرده بود.

آن بازداشت زمینه را برای همکاری او با نهادهای دولتی و امنیتی، اینبار در ترکیه، باز می کند و به تدریج در آن نهادها نفوذ می کند. این نفوذ با وقوع یک زلزله سیاسی در ترکیه مصادف بود. در جریان پرونده موسوم به "ارگنکون" که از ابتدای سال ۲۰۰۷ فضای سیاسی ترکیه را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود، ناجی شریفی زیندشتی وارد همکاری با پلیس و دستگاه قضایی ترکیه شد. او در جریان آن پرونده، به عنوان شاهد مخفی با نام مستعار "ترازو" (Terazi)، علیه شبکه مخفی گروههای مافیایی و راست افراطی وابسته به ارتش ترکیه و نهادهای تحت کنترل آن شهادت داد. شهادت او همچنین به نفع حزب حاکم عدالت و توسعه و همزمان جماعت فتح الله گولن که آن زمان متحد همدیگر بودند، تمام می شود و در جریان آن دادگاه علیه افراد نزدیک به "جمال نایر" شهادت می دهد.


جمال نایر

جمال نایر رئیس کل مافیاهای مواد مخدر ترکیه و زمانی یکی از شرکای اصلی "اورفی چتین کایا" مافیای بین المللی مواد مخدر بود. شهادت نامه ناجی شریفی زیندشتی همچنین تایید می کرد که دست کم بخشی از سیستم قضایی ترکیه با مافیا همکاری می کند. او "ارکان چاناک" رئیس دادگاه چهاردهم کیفری استانبول را متهم کرد که با "جمال نایر" در ارتباط است و مبالغی از طریق وکیل او دریافت کرده است.

"زکریا اوز" دادستان وقت استانبول (که اکنون به جرم همکاری با فتح الله گولن تحت تعقیب است) به کمک حکومت اردوغان (متحد آن زمان گولن)، با توسل به شهادتهای ناجی شریفی زیندشتی، بخشی از قضات دادگاه های استانبول و کلان شهرهای ترکیه را به اتهام دست داشتن در جرایم مافیایی اخراج، بازداشت و زندانی کردند.

ناجی شریفی زیندشتی در قبال این شهادت و طی توافقی با  "زکریا اوز"، سه سال بعد و در سال ۲۰۱۰ از زندان آزاد شده و فعالیت های خود را اینبار با حمایت بخشی از حاکمیت و دستگاه قضایی جدید ترکیه از سر می گیرد. این مقطع همان نقطه عطفی است که ناجی شریفی زیندشتی به خوبی از آن بهره می برد و قدرت و نفوذ خود را در میان شبکه مافیایی ترکیه و شرق مدیترانه گسترش می دهد.


زکریا اوز

البته سالها بعد ناجی شریفی زیندشتی ابتدا مدعی شد که هیچگاه علیه کسی شهادت نداده است. اما پس از آنکه اسناد شهادتنامه های محرمانه پرونده ارگنکون در سال ۲۰۱۸ از رده محرمانه خارج شدند، نام ناجی شریفی زیندشتی به عنوان یکی از شاهدان به چشم می خورد. ناجی شریفی اینبار مدعی شد که او تنها شهادتنامه را امضا کرده و دخالتی در تنظیم متن نداشته است.

همانگونه که گفته شد شریفی زیندشتی از طریق رابطهای خود در دولت و سیستم قضایی ترکیه تلاش می کند در بازار ترانزیت مواد مخدر جایگاه خود را ارتقاء دهد. برای این منظور حتی از طریق رابطهای خود با ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده (DEA) نیز وارد گفتگو می شود.

گفته می شود که زیندشتی دو بار با مقامهای آمریکایی و ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا به طور مستقیم دیدار کرده است؛ یک بار به واسطه "جیهان کانسز" دادستان اخراج شده و بعدا فراری هوادار گولن، و بار دوم نیز مستقیما و بدون واسطه از طریق "متین توپوز" از کارمندان کنسولگری ایالات متحده در استانبول. متین توپوز بعد از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ مدتی بازداشت و اندکی بعد با فشار ایالات متحده آزاد شد.


جمعه خان

در آن دیدارها ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده از وی می خواهند تا با "جمعه خان" تولید کننده بزرگ مواد مخدر در افغانستان و از حامیان اصلی گروه طالبان ارتباط برقرار کرده و برای آنها در مورد او اطلاعات جمع آوری کند.

برخی از منابع ترکیه گزارش داده اند که ارتباط و همکاری ناجی شریفی زندشتی با اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده از سال ۲۰۰۹ تا اوایل ۲۰۱۴ ادامه داشته است. در این بازه زمانی او به یکی از بانفوذترین و قدرتمندترین تاجران مواد مخدر در ترکیه مبدل می شود و بدون مانعی جدی، تحت نظارت دولت ترکیه، به فعالیتهای خود ادامه می دهد.

محموله دو تنی هروین و ائتلاف پدرخوانده ها

در ماه ژوئن سال ۲۰۱۴ یک محموله دو تنی هرویین هنگام انتقال به بازارهای اروپایی، توسط نیروهای امنیتی یونان ( با همکاری اداره مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده) کشف و مصادره شد. گفته می شود آن محموله به برادران "اونغان" تعلق داشته است و همین مسئله سرآغاز زنجیره ای از جنایات و قتلهای پی در پی میان شبکه های مافیایی استانبول و ترکیه می شود.

اطلاع دقیقی از چگونگی لو رفتن آن محموله در دست نیست. منابع اطلاعاتی مدعی هستند که آن محموله یک محموله شراکتی بوده و برادران اونغان، ناجی شریفی زندشتی، پرویز کشاورز ( که در ترکیه به چتین کوچ تغییر هویت داده بود) و اسفندیار ریگی هر کدام سهمی در آن داشته اند. مسئولیت انتقال محموله از ترکیه به یونان و سپس بالکان نیز به عهده اسفندیار ریگی بوده است.


به ترتیب از سمت راست: اورهان اونغان، ایلهان اونغان، پرویز کشاورز (چتین کوچ)

اسفندیار ریگی لحظاتی پیش از رسیدن نیروهای امنیتی یونان موفق می شود خود را از مهلکه برهاند و به ترکیه باز گردد. منبعی آگاه به پایگاه خبری و تحلیلی روژ گفت که اسفندیار ریگی پس از بازگشت به ترکیه، "ناجی شریفی زیندشتی" را متهم می کند که او عامل لو رفتن محموله بوده است. اسفندیار ریگی چند روز پس از دیدار با زندشتی مفقود می شود و مدتی بعد جنازه وی در دریای مرمره کشف می شود.

همزمان، اورهان و ایلهان اونغان نیز از طریق رابط های خود در نیروهای امنیتی ترکیه و همچنین با توجه به اظهارات اسفندیار ریگی متوجه می شوند که عامل لو رفتن محموله در یونان، ناجی شریفی زیندشتی بوده است. پرویز کشاور نیز که اکنون با نام "چتین کوچ" شناخته می شود، پس از اطلاع یافتن از کشته شدن اسفندیار ریگی، همچنین دست داشتن زیندشتی در لورفتن محموله، برای انتقام گرفتن از زیندشتی با برادران اونغان ائتلاف می کند. به عبارت دیگر هر سه نفر فرمان قتل ناجی شریفی زیندشتی را صادر می کنند.

آرزو به جای پدر

صبح روز ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۴ یک خودروی جیپ شاسی بلند از یکی از خیابانهای منطقه "بیوک چکمجه" استانبول، به نام "هادم کوی" به سمت دانشگاه "باخچه شهیر" حرکت می کند. خودروی جیپ مقابل مجتمع های آپارتمانی "پالمیه" پشت یک چراغ قرمز توقف می کند و منتظر سبز شدن چراغ می ماند.

همزمان یک رنو سفید مدل سیلو در سوی دیگر خیابان توقف کرده و منتظر رسیدن مهمانان بخت برگشته است. دو تن از سرنشینان رنو به محض رسیدن خودری جیپ پیاده می شوند و به سمت آن، که پشت چراغ قرمز توقف کرده، می روند. ابتدا با یک اسلحه مجهز به صدا خفه کن لاستیکهای خودرو را پنچر می کنند. سپس از پنجره کناری به شیشه های سیاه خودرو چند بار پشت سر هم شلیک می کنند. راننده تلاش می کند از مخمصه فرار کند. اما صد متر آنطرفتر با یک کامیون برخورد می کند.


آرزو شریفی زیندشتی

با متوقف شدن مجدد خودرو مهاجمان به سرعت به سراغش می روند و اینبار چندین گلوله به سمت صندلی عقب خودرو شلیک می کنند. مهاجمان پس از اطمینان از کشته شدن سرنشینان خودروی جیپ از محل متواری می شوند. این همان عملیات انتقامی بود که برادران اونغان و چتین کوچ یا همان پرویز کشاورز, برای کشتن ناجی شریفی زیندشتی طراحی کرده بودند.

پس از فرار ضاربان از محل جرم، نیروهای امداد سر می رسند و قربانیان را از خودرو بیرون می آورند. اما ناجی شریفی زیندشتی در خودرو نبود و به جای او دخترش "آرزو شریفی زندشتی"،  راننده اش "دوریم اوزتونج" هدف قرار گرفته بودند. "دوریم اوزتونج" که از ناحیه گردن و گلو هدف قرار گرفته بود، همانجا کشته می شود. آرزو نیز که از ناحیه شانه هدف قرار گرفته به بیمارستان منتقل می شود، اما روز بعد به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست می دهد.

ناجی شریف زیندشتی ۱۰ دقیقه بعد از حمله، در صحنه حاضر می شود و به خبرنگاران می گوید که هدف آن حمله شخص وی بوده است. پلیس و دستگاه قضایی ترکیه ابتدا تصور می کنند که "ناجی شریفی زیندشتی" به خاطر شهادت دادن در پرونده ارگنکون هدف قرار گرفته است. اما اندکی بعد مشخص می شود که حمله از سوی برادران اونغان و چتین کوچ سازماندهی شده بوده است.


خودروی ناجی شریفی زیندشتی

زیندشتی در مراسم خاکسپاری دخترش به خبرنگاران می گوید: "عامل این اتفاق قاچاقچیان بین المللی هستند. من در این رابطه اطلاعاتی به پلیس دادم. احتمال می دهم که این اتفاق مربوط به یک شبکه بین المللی مواد مخدر باشد. ما در مورد این افراد اطلاعاتی را در اختیار دولت قرار دادیم. ما می دانستیم این اتفاق خواهد افتاد. من تهدیدهایی دریافت کرده بودم و دولت را در جریان گذاشته بودم. من انتظارش را می کشیدم. فکر نمی کردم که کاری به کار بچه ها داشته باشند."

ناجی شریف زیندشتی بدون اینکه فرد از خاصی را نام ببرد، مدعی می شود افرادی که پشت این سوء قصد بوده اند با هویتهای مختلف و پاسپورت چندین کشور میان اروپا و ترکیه در رفت و آمد هستند. اشاره او به احتمال بسیار زیاد به "اورهان اونغان" و برادرش "ایلهان" بوده است. اورهان اهل ارزروم بود و پیش از ورود به عرصه تجارت مواد مخدر، قاچاقچی خودرو بود. اورهان یکبار، هنگام بازداشت، مدتی همبند "اورفی چتین کایا" شده بود و به کمک او تشکیلات خود را توسعه داده بود. سرویسهای امنیتی اروپایی به "اورهان اونغان" به دلیل داشتن دست کم ۵ هویت مختلف با تابعیت های جداگانه بلژیکی، هلندی، صربی و ترکیه ای لقب "روح" داده بودند.

رد خون از سواحل پاناما تا دبی

ناجی شریفی زیندشتی و البته متحدان او خود را برای انتقام گرفتن آماده می کنند. باند زیندشتی و خود وی نیز از هیچ کاری برای کسب اطلاعات، همچنین پیداکردن کسانی که با توطئه قتل وی و کشته شدن دخترش آرزو در ارتباط بوده اند، فروگذار نمی شود. افراد زیندشتی چند ماه پس از سوء قصد متوجه می شوند که عوامل اصلی حمله دو نفر به نامهای "حاجی عثمان سزن" و "تورگای آکار" به سفارش اورهان اونغان این عملیات را طراحی کرده اند. عثمان سزن و تورگای آکار که خود عضو باند "عزیز و فکری سارال" بودند، توسط اعضای باند مافیایی "ودات و سدات شاهین" سه ماه بعد، در تاریخ  ۲۴ دسامبر ۲۰۱۴ در محله "بیوک چکمجه" کشته می شوند.


خودرو و جنازه علی اکبر آکگون پس از سوء قصد

دو روز بعد "علی اکبر آکگون" ملقب به "فوتبالیست" از افراد اونغان و سازماند دهنده تیم ترور، در منطقه "استنیه" درون خودروی بنتلی اش به قتل می رسد. چند ساعت بعد از این قتل "ودات شاهین" و "فردی توپال" محافظ شخصی اش توسط افراد باند سارال در استانبول به قتل می رسد. بدینگونه جنگی خونین میان باندهای مافیایی ترکیه آغاز می شود که در تاریخ معاصر این کشور سابقه نداشته است.

انتقام و نزاع و درگیری میان باندها به درون مرزهای ترکیه محدود نمی ماند. زیندشتی و متحدانش تشکیلات رقبای خود را در سراسر جهان هدف قرار می دهند. "علی اکبر آکگون" پیش از کشته شدنش، یکی از شناخته شده ترین تاجران مواد مخدر در هلند بود و تشکیلات وسیعی در این کشور داشت. در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴ "اوکان فیدان" از عوامل علی اکبر آکگون در آمستردام پایتخت هلند به قتل می رسد. 


فردی توپال، ودات شاهین

یک ماه پس از کشته شدن آکگون در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۵ "سجاک بورگر" فرد شماره یک تشکیلات او در هلند نیز که به کشور پاناما گریخته بود، در سواحل توریستی آن کشور توسط افراد ناشناس به قتل می رسد. دست کم چهار تن دیگر از اعضای تشکیلان آکگون در سال ۲۰۱۵ در هلند کشته شده و یکی نیز در دانمارک هدف قرار می گیرد و به شدت مجروح می شود.

پرویز کشاورز یا همان "چتین کوچ" در سال ۲۰۱۵ متوجه می شود که عوامل ناجی زیندشتی برای قتل او نیز برنامه ریزی کرده اند. او برای در امان ماندن به امارات متحده عربی فرار می کند و در یک مجتمع مسکونی با امنیت بسیار بالا اقامت می گزیند. با این حال زیندشتی از تعقیب وی دست نمی کشد و مخفیگاه وی را می یابد. روز چهارم می سال ۲۰۱۶ نیروهای امنیتی امارات جنازه چتین کوچ را که با ۹ گلوله به قتل رسیده بود، درون خودروی شخصی اش می یابند. تحقیقات پلیس نشان می دهد که کوچ از سوی یک تیم که در همان مجتمع اقامت داشته اند تحت نظر بوده است.


اوکان فیدان

زیندشتی برای قتل کوچ دو آدم کش کلمبیایی و هندی به نامهای "گارسیا آرولو" و "هارپریت ماهجو" را اجیر کرده بود. قاتلان یک روز قبل از کشتن "کوچ" وارد دوبی شده و چند ساعت پس از عملیات نیز امارات را به مقصد کانادا ترک کرده بودند. تلاشهای امارات برای کسب اطلاعات و یا استرداد این دو قاتل از کانادا بی نتیجه مانده است. علاوه بر این، اندکی بعد مشخص شد که آدمکش اصالتا کلمبیایی در کانادا به قتل رسیده است. اما هیچ سرنخی از ضارب هندی در دست نیست. برخی گزارشها مدعی اند که ضارب هندی نیز به قتل رسیده است.

گفته می شود تشکیلات ناجی شریفی زیندشتی برادر چتین کوچ (پرویز کشاورز) را نیز در تهران ربوده و به قتل رسانده اند. در مجموع نهادهای امنیتی ترکیه معتقدند که در کارزار انتقامی ناجی شریفی زیندشتی دست کم ۱۶ تن کشته شده اند.

پیشبینی مرگ در دادگاه

برادران اونغان که به دلیل ارتکاب جرایم متعدد و همچنین تجارت موارد مخدر تحت تعقیب نیروهای امنیتی ترکیه و اینترپل بودند با اطلاع یافتن از قتل اعضای گروه خود و شریکشان (چتین کوچ)، مخفی شدند. افراد زیندشتی در جستجوی برادران اونغان متوجه می شوند که اورهان در هلند مخفی شده است. با این حال پیش از اقدام آنها برای قتل او، پلیس هلند به هویت واقعی اورهان اونغان پی می برد و او را بازداشت و سپس به ترکیه مسترد می کند. مقامهای ترکیه نیز اورهان اونغان را به دلیل ارتکاب جرایم متعدد و همچنین ظن دست داشتن در قتل "آرزو شریفی زیندشتی" بازداشت می کنند.



تا اینجای کار هیچ اطلاعی از مخفیگاه ایلهان در دست نیست. با این حال ایلهان اونغان در ۱۱ آپریل ۲۰۱۷ از طریق "قطب الدین کایا" وکیلش شکایتی در دادستانی استانبول طرح کرد و مدعی شد که ناجی شریف زیندشتی یک قاتل اهل بوسنی و مقیم هلند  را برای قتل او اجیر کرده و قرار است وی را در قبال ۲۰۰ هزار دلار به قتل برساند. (۱۰۰ هزار دلار پیش پرداخت و ۱۰۰ هزار دلار نیز پس از انجام عملیات). وکیل ایلهان اونغان همچنین به اطلاع دادستانی و پلیس می رساند که آدمکش اهل بوسنی برای این عملیات دو قاتل ترک را اجیر کرده و این افراد در هتلی در منطقه "پندیک" استانبول اقامت دارند. کایا مدعی می شود که تعداد زیادی از سیاستمداران، نیروهای پلیس و افراد با نفوذ در این ماجرا نقش دارند.

ماجرا به اینجا ختم نمی شود. در یکی از جلسات دادگاه رسیدگی به جرایم ایلهان و اورهان اونغان، قطب الدین کایا "وکیل ایلهان اونغان" صراحتا به اطلاع مقام های قضایی می رساند که احتمال دارد تا زمان برگزاری جلسه بعدی دادگاه کشته شده باشد. کایا در جلسه دادگاه می گوید: "ممکن است من در جلسه بعدی حضور نداشته باشم، چراکه با خطر کشته شدن مواجه هستم و یا اینکه باید برای دفاع از خود یک نفر را بکشم".


فطب الدین کایا

ده روز پس از این اظهارات، قطب الدین کایا در حالی که در رستورانی در محله "یشیل کوی" استانبول مشغول صرف غذا بود، کشته شد. به دنبال این قتل پلیس و دستگاه قضایی بالاخره سراغ ناجی شریفی زیندشتی می روند و ۵ ماه بعد، در آپریل ۲۰۱۸ طی عملیاتی ناجی شریفی زیندشتی و شش تن از افرادش بازداشت شدند. علاوه بر او چند تن از نیروهای پلیس نیز به ظن همکاری با او بازداشت شدند.

یک فنجان چای با مشاور اردوغان

همانگونه که در ابتدای این گزارش شرح آن رفت، ناجی شریفی زیندشتی با بسیاری از سیاستمداران و افراد با نفوذ در دستگاه حاکمه ترکیه ارتباط داشته است و به همین دلیل قادر بود علی رغم تمام محدودیتها، به فعالیتهای خود در ترکیه ادامه دهد. همین روابط بود که هنگام بازداشت او به یاری اش آمد. زیندشتی هنگام بازداشت در آپریل ۲۰۱۸ با اتهامهای سنگینی ازجمله تجارت مواد مخدر، قاچاق انسان، تشکیل گروه های تبهکار و نیز برنامه ریزی و آمریت در قتل رقبایش روبرو شد. با این حال شش ماه بیشتر در زندان نماند. او به همراه سه تن دیگر از افرادش با وساطت یکی از اعضای ارشد حزب حاکم عدالت و توسعه و از مشاوران حقوقی اردوغان در اکتبر همان سال آزاد شد. اگرچه دادستانها چند ساعت پس از آزادی زیندشتی، مجددا برای او دستور جلب صادر کردند، اما هیچگاه موفق به یافتنش نشدند.


از سمت چپ: ناجی شریفی زیندشتی، برهان کوزو

اوایل سال ۲۰۲۰ دستگاه قضایی ترکیه متوجه می شود کسی که برای آزادی ناجی شریفی زیندشتی اعمال نفوذ کرده است "برهان کوزو" نماینده پیشن استانبول از حزب حاکم عدالت و توسعه و مشاور ارشد حقوقی اردوغان بوده است. کوزو پیش از مرگش بر اثر ابتلا به کرونا در گفتگویی با شبکه خبری " Haber Global" گفته بود که وی از طریق "عالیه اوزون" مسوول وقت آک پارتی در منطقه بشیکتاش با زیندشتی آشنا شده است.  وی ماجرا را اینگونه تعریف می کند: "[ناجی] را با خود به [رستوران] نصرت آورده بود. من هم آنجا بودم. فنجانی چایی با هم خوردیم. از او پرسیدم از من چه می خواهی؟ گفت من اهل ایران هستم. مادرم اهل حکاری است. نیمه ترکیه ای هستم. وضعیت مالی ام خوب است و میخواهم در ترکیه سرمایه گذاری کنم. اگر شهروند باشم برایم آسانتر خواهد بود."

برهان کوزو به گفته خودش برای کسب شهروندی ناجی پادرمیانی می کند و با رئیس اداره شهروندی ترکیه تماس می گیرد. کوزو در توجیه کار خود می گوید که او نماینده است و وظیفه خود می داند از سرمایه گذارها حمایت کند. با این حال روند رسیدگی و اعطای تابعیت به ناجی شریف زیندشتی با مشکل مواجه می شود و به دلیل اختلافات در خصوص هزینه این کار و همچنین سابقه کیفری زیندشتی به پایان نمی رسد.

مشاور حقوقی اردوغان در خصوص پادرمیانی برای آزادی زیندشتی و فراری دادنش می گوید:"ایلکر داغلی وکیل زیندشتی پیش من آمد. ایلکر در دانشکده حقوق شاگرد من بود. در رابطه با پرونده زیندشتی گفت که ۹ ماه است در زندان است اما تاکنون دادخواستی ارائه نشده است. به قاضی زنگ زدم و وضعیت را برایش شرح دادم. قاضی گفت بررسی می کنم. من میدانستم او ناجی شریفی است. زمانی که فرار کرد از طریق مطبوعات فهمیدم که یک رئیس مافیا است."


برهان کوزو در شبکه خبری Haber Global 

سوای تمام ادعاهای مطرح شده، گفته می شود که به مقام های قضایی درگیر در پرونده ناجی شریفی زیندشتی میلیونها دلار رشوه پرداخت شده است. همچنین قاضی مسئول پرونده شهادت داده است که بورهان کوزو او را تحت فشار قرار داده و با توسل به سمت خود به عنوان مشاور ارشد حقوقی اردوغان تطمیع و تهدید کرده است.    

علیرغم مرگ برهان کوزو پرونده اتهامات علیه مقامهای آک پارتی و در میان آنها عالیه اوزون همچنان ادامه دارد.

سکانس آخر خیابان بغداد

گفته می شد که ناجی شریف زیندشتی پس از آزادی، به کمک تشکیلاتش بلافاصله از ترکیه خارج شد و به ایران بازگشت. با این حال زیندشتی کماکان به دنبال انتقام خون دخترش از قاتلان بود. از سه رئیس مافیایی که فرمان قتل او را صادر کرده  بودند، تنها ایلهان اونغان زنده مانده و زندگی در خفا را در پیش گرفته است. چتین کوچ در دبی به قتل رسید و اورهان اونغان نیز در زندان بسر می برد.

عصر روز ۷ آپریل ۲۰۱۹ پلیس با خبر می شود که یک شهروند در خیابان بغداد در محله "کادیکوی" به ضرب گلوله افراد ناشناس به قتل رسیده است. نیروهای پلیس سر صحنه جرم با جنازه ایلهان اونغان مواجه می شوند. ایلهان اونغانی که نامش در لیست قرمز افراد تحت تعقیب پلیس ترکیه و اینترپل بود، سالها و بدون هیچ مزاحمتی در محله اعیان نشین "کادیکوی"  زندگی می کرد. ایلهان هنگام خروج از منزل شخصی اش در کادیکوی، مقابل چشمان همسر و فرزندش به قتل رسیده بود.


پیکر بی جان ایلهان اونغان پس از سوء قصد

بیست روز پس از کشته شدن ایلهان اونغان پلیس موفق به شناسایی و بازداشت ضاربان شد.

تحقیقات پلیس نشان داد که سازمان دهنده قتل ایلهان اونغان نزدیکترین فرد به او یعنی "تولگا هاکان" بوده است. تولگا هاکان خود نیز یکی از کسانی بوده که در عملیات حمله به خودروی ناجی زیندشتی مشارکت داشته است. به نظر می رسد ناجی شریفی زیندشتی در قبال همکاری برای کشتن ایلهان اونغان از خیر کشتن تولگا گذشته باشد.

بازگشت ناجی شریفی زیندشتی از دامان میت به دامان جمهوری اسلامی

در سالهای گذشته هرگاه نام ناجی شریفی زیندشتی به سرتیتر اخبار رسانه های ترکیه تبدیل می شد، در حاشیه نیز از روابط پیدا و پنهان وی با نیروهای اطلاعاتی ایران سخن به میان می آمد. مهمترین پرونده ای که نام ناجی شریفی زیندشتی با آن عجین شده است، قتل سعید کریمیان و شریک کویتی او در استانبول است.

یافته های پلیس ترکیه، از شنود تلفن همراه ناجی شریفی زیندشتی و همچنین فردی که دو هفته پس از قتل کریمیان بازداشت شد، مشخص می کرد که فردی که دستور قتل مدیر شبکه تلویزیونی جم را داده کسی نیست جز ناجی شریفی زیندشتی.


مسعود مولوی

مقام های قضایی ترکیه همچنین بر این باور هستند که عامل اصلی کشته شدن "مسعود مولوی" از اعضای بلندپایه سابق وزارت دفاع ایران نیز ناجی شریفی زیندشتی بوده است. مقام های امنیتی پس از کشته شدن مولوی، قاتل را با بررسی تصاویر دوربینهای مدار بسته شناسایی کردند. "عبدالوهاب کوچاک" اندکی پس از شناسایی شدن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. در ادامه تحقیقات و مقایسه DNA برجای مانده از صحنه جرم "قطب الدین کایا" با ضارب "مسعود مولوی" مشخص می شود که عبدالوهاب کوچاک عامل قتل هردو نفر بوده است.

مقام های قضایی و امنیتی ترکیه بر این باور هستند که قتل این دو نفر به دستور دستگاه های اطلاعاتی ایران در راستای منافع مشترک دو طرف بوده و پس از این قتل ها وی بدون هیچ مشکلی به ایران باز می گردد. اوپس از بازگشت به ایران با هیچ محدودیتی مواجه نشده و گفته می شود از حمایت نهادهای امنیتی ایران خصوصا سپاه و اداره کل اطلاعات این استان برخوردار است و همراه با محافضان شخصی و مسلح خود میان شهرهای شمالی استان آذربایجان غربی تردد می کند.


ناجی شریفی زیندشتی در مراسم تعزیه مادرش در روستای ممکان از توابع ارومیه و در حلقه محافظان مسلح شخصی خود

منبعی مطلع به روژ می گوید همکاری ناجی شریفی زیندشتی با دستگاه های اطلاعاتی ایران در حوزه اجیر کردن آدم کش و کسب درآمد از طریق فروش محموله های مواد مخدر برای تامین بخشی از منابع مالی سپاه پاسداران بوده است. ناجی شریفی زندشتی همچنین رابط نهادهای اطلاعاتی ایران با باندهای مافیایی و تبهکار اروپا بوده است.

پلیکان های حاکم

داستان نزاع میان باندهای مافیایی هنوز به پایان نرسیده است. در ژوئن سال ۲۰۱۹ و سه ماه پس از کشته شدن "ایلهان اونغان"، جلسه محاکمه برادر وی "اورهان اونغان" برگزار شد. اورهان اونغان از طریق ویدیو کنفرانس در دادگاه حاضر می شود و در پاسخ به سوال قاضی دادگاه مدعی می شود که گروهی به نام "گروه استانبول" با ساختاری مشابه گروه فتح الله گولن به شکلی وسیع در دستگاه قضایی ترکیه نفوذ کرده است.

او می گوید  این گروه با پرداخت میلیون ها دلار رشوه کارهای خود را در دستگاه قضایی به پیش می برد. گفته می شود که پس از این اظهارات دستگاه ضبط صدا و تصویر با مشکل مواجه می شود و تمام اظهارات اورهان اونغان که پیش از خرابی دستگاه ثبت شده بود نیز پاک می شود. تاکنون مقام های قضایی ترکیه واکنشی به ادعاهای مطرح شده نشان نداده اند.


برات آلبایراک

نزدیکان اورهان اونغان مدعی شده اند که "گروه استانبول" یکی از گروه های وابسته به "برات آلبایراک" و گروه "پلیکان" است. گروه پلیکان به حدی در دستگاه قضایی ترکیه نفوذ دارد که مانع از اجرای تصمیمات دادگاه قانون اساسی ترکیه نیز می شود. این گروه که رسانه های زیادی در اختیار دارد، حتی به هم حزبیهای برات آلبایراک هم رحم نمی کند و برای قبضه قدرت به هر اقدامی دست می زند. ازجمله اقدامات این گروه حمله به "سلیمان سویلو" وزیر کشور فعلی و  احمد داود اوغلو نخست وزیر پیشین  ترکیه پیش از ترک حزب عدالت و توسعه بوده است.

به همین دلیل گروه استانبول با اعمال نفوذ در دستگاه قضایی ترکیه مانع از محاکمه ناجی شریفی زیندشتی می شوند و برای جلوگیری از تکرار رسوایی "سوسورلوک" به سرعت وی را فراری می دهند.

همانطور که در ابتدای این گزارش هم گفته شد، این روزها نام زیندشتی توسط مقامات دولت ترکیه در رسانه های مشهور انگلیسی زبان مانند واشنگتن پست نیز مطرح شده است. مطرح شدن نام زیندشتی، توسط دستگاه حاکمه ترکیه و متهم کردن او به دست داشتن در ربودن حبیب اسیود، احتمالا بیشتر به رقابتهای منطقه ای ترکیه و ایران مرتبط است تا یک رویه معمولی قضایی. اینکار برای دولت حاکم ترکیه چندین کارکرد دارد. نخست اینکه با این اقدام بخشی از اتهامهایی را که متوجه حزب حاکم عدالت و توسعه بود  کمرنگ می کند و همزمان به افکار عمومی نشان می دهد که عزم لازم برای مقابله با باندهای مافیایی در داخل کشور را دارد.


حبیب فرجالله چعب

از سوی دیگر ترکیه با طرح این اتهام سعی می کند که خود از اتهام همکاری اطلاعاتی و امنیتی با جمهوری اسلامی مبرا کند و یک گروه مافیایی را عامل قتل یا ربوده شدن فعالان سیاسی مخالف ایران معرفی کند. علیرغم اینکه روایت دولت ترکیه با سوال های زیادی همراه است، اما عدم دسترسی به ناجی شریفی زیندشتی و ناتوانی از محاکمه وی، همچنین سکوت مقامهای ایرانی در این رابطه، ترکیه را در موقعیت مناسبی برای قالب کردن روایت دلخواه خود به افکار عمومی قرار داده است.

در عین حال به نظر می رسد زمان دستگیری چند نفر از اعضای باند ناجی شریفی زیندشتی توسط ترکیه، بیشتر دلایل سیاسی داشته باشد. این دستگیریها دقیقا پس از قرائت شعری از سوی اردوغان در باکو صورت گرفت.

شاید تحریمهای آمریکا علیه ترکیه و محکومیت این تحریمها از سوی ایران، بتواند بار دیگر این دو کشور را بعد از تنشهای مقطعی به هم نزدیک کند و ناجی شریفی زیندشتی نیز از این نمد کلاهی برای خود ببافد که در راستای بده بستانهای سیاسی میان دو کشور به هیچ وجه دور از انتظار نیست.