موضوع روز:

کُردها چه می‌خواهند؟ (بخش اول)

Sunday, December 27, 2015


ینا کرایسکی- vqronline
برگردان از انگلیسی: فرزانه جلالی


کُردهای سوریه در حال تشکیل یک انقلاب چپ گرا در میانه یک جنگ داخلی هستند. خاورمیانه ای جدید یا شکستی دیگر؟

هدیه یوسف در سال ۱۹۸۰دانش آموز خوبی بود اما طول نکشید که به این نتیجه رسید برای یافتن هرچیز معناداری باید مدرسه را رها کند. آنچه برای حائز اهمیت بود – کارل مارکس، مقاومت فلسطین، فمینیسم، تاریخ کردستان- جایی در رئوس درسی مدارس دمشق نداشت. و در شهرش درک – یکی از شهرهای کُردنشین در سوریه، زنان بطور کلی تشویق به تحصیل نمی شدند. تا اینکه کلاس های غیر قانونی که مخالفان کُرد آن را سازماندهی کرده بودند را  پیدا کرد ٬او خود را برای زندگی با یک بستر فکری تازه ای آماده کرد که همراه با فعالیت و زندان بود و اکنون او در راس همه آنها امیدوار به یک انقلاب کُردی است. " در پتردوکس زندگی می کردم." از جوانی اش میگوید.
پیشروی و عقب‌نشینی داعش در عراق و سوریه (٢٠١٥)+ نقشەها
بر اساس تحلیلهای IHS، موسسه تحقیقاتی دفاعی، داعش ١٤ درصد از سرزمین‌هایی که در ماە ژانویه گذشته تحت کنترل داشت، از دست دادە است. حملات هوایی و زمینی، داعش را ناچار کردە است که از برخی مناطق عقب نشینی کند. اما با این وصف توانسته‌اند که مناطق جدیدی را هم به تصرف خود در آورند.
بیشتر
میان اندیشیدن به زندگی فردی و تمایلات فردی و زندگی خلقم و زنان و مردم کُردستان در کل" بنابراین در ۱۴ سالگی یکی را انتخاب می کند " و در نهایت تصمیم گرفتم برای خلقم کار کنم. سپس منتظر آنی شد که زندگی معنایی می یابد. 
آن لحظه در سال ۲۰۱۲ فرا رسید، وقتی یوسف از زندان آزاد شد، آن لحظه در سال۲۰۱۲سررسید، وقتی یوسف از زندان آزاد شد،او یکسال از سه سال حکم زندان خود را بخاطر عضویت در یک سازمان مخفی که درپی  تجزیه سوریه بود در زندان گذرانده بود -و به صحنه سیاست  کرُدی پیوست. تا ان زمان، تظاهرات علیه بشار اسد در حال گسترش بود که به یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل می شد. سقوط دولت سوریه فرصتی برای کُردها فراهم کرد، و در خلاء سیاسی با تمرکز نیروهای اسد بر دیگر بخش های کشور، توانستند اعلام خودمختاری کنند در سه کانتون تحت تسلط کُردها – جزیره، عفرین و کوبانی و مجموعا به نام روژئاوا.

هدیه یوسف، یک زن ریزجثه اما با ابهت با موهای سیاه پرپشت و نگاهی راسخ است. او مراحل اولیه قیام را در تحمل کردن سختی های زندان شامل حبس انفرادی، گرسنگی و شکنجه فیزیکی بسر برده بود. در ابتدا شرایط طاقت فرسای زندان برایش سهمناک بود . مدام ذهنش درگیر بی عدالتی هایی بود که  کُردها در سوریه با آنها مواجه بودند. او می گوید که  بسیار به انچه که ممکن بود یک زن فلسطینی را تبدیل به یک بمبگذار انتحاری کند فکر می کرد. تاحدی، که این انگیزه برایش قابل درک بود.

وقتی خبر قیام ها به زندان رسید، هدیه انرژی ای تازه گرفت و احساس یک زندگی هدفمند می کرد. او شروع کرد به سازماندهی زندانیان برای اعتراض علیه شرایط زندان و مطالبه  حقوقشان به عنوان زندانیان سیاسی؛ وهمچنین  رهبری یک اعتصاب غذا را دست گرفت که زندانی های مرد را هم دربر می گرفت؛ به همین دلیل همراه با دیگر زنان زندانی همراهش در بخشی دیگری از زندان حبس کردند. وی می گوید:"آنها سیاست انزوای کامل را در مورد ما زنان بکار بردند." وقتی در سال ۲۰۱۲ از زندان آزاد شد بااعتقادی راسختر، به یک ضد امپریالیست سرسخت و مدافع زنان مبدل شده بود و برای فداکاری هایش در راستای آرمان های کُردها شهره بود. این شهرت در کنار ارتباطش با جامعه فعالین کُرد سوریه که نقششان در حال برجسته شدن بود، وی را به ریاست مشترک جزیره، بزرگترین کانتون روژئاوا رساند.

هدیه یوسف را در آوریل ۲۰۱۵ و در دفترش که اتاقی منظم بود و به باغی منتهی می شد ملاقات کردم؛ ساختمانی که زمانی به شرکت نفتی دولت سوریه تعلق داشت. این ویلا بخشی از منطقه مسکونی رمیلان است که زمانی محل سکونت اغلب سه هزار کارکن شرکت نفت بود. تا سال ۲۰۱۲ یک دیوار بلند با سیم های خاردار، کُردها را از دسترسی به رمیلان منع می کرد.  شرکت نفتی متعلق به اسد تقریبا تمام نفت میدان های نفتی این منطقه را استخراج می کرد و سود آن را به حزب بعث حاکم اختصاص می داد. در حال حاضر این مجتمع بعنوان مقر جنبش جامعه دموکراتیک کانتون جزیره یا همان دولت ائتلافی روژاوا (TEV-DEM) در نظرگرفته می شود؛ که حزب یوسف یعنی حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) بیشترین کنترل را برا آن دارد.

یوسف پشت یک میز چوبی در اتاق کارش نشست که با نشانه ها و پرچم های مزین به نماد کانتون جزیره تزئین شده بود. خوشه های گندم و سه ستاره که نماد مهمترین گروههای قومی روژئاوا (کُردها، عرب‌ها و آشوری‌ها) هستند پرچم جزیره است. در حین اینکه همکارش چای را آماده میکرد، یوسف رضایتمندانه به آخرین پروژه اش اشاره کرد که در واقع قسمتی از پیش نویس قانونی است که برای احقاق حقوق زنان نوشته شده و مسائلی همچون قتل ناموسی، وراثت و نمایندگی زنان در دولت را پوشش می دهد.

خلق و خوی یوسف ترکیبی از اراده و اندیشه بود. این ویژگی را در میان بسیاری از کُردهای ساکن در شهرهای نیمه خالی روژئاوا دیده بودم. سوریه در حال سقوط بود.
قدرت برای مردم: یک تجربه سوریه ای از دموکراسی
کُردها در روژئاوا در حال آزمودن مدلی دموکراتیک برگرفته از فلسفه سیاسی یک اکوآنارشیست آمریکایی هستند. احتمالا سوریه آخرین مکانی بوده است که شما انتظار یافتن تجربه ای مترقی از دموکراسیِ مستقیم را در آن داشته اید. اما چیزی رادیکال در حال وقوع است.[جریانی] که مورد توجه اندکی قرار گرفته است، در شرقِ کشوری در هم شکسته و در منطقه ای منزوی که کُردها آن را به عنوان روژئاوا می شناسند.
بیشتر
بیشتر


اما کُردها، برای اولین بار در تاریخ، نه تنها خود را به احقاق حقوق از دست رفته شان که به درازای تاریخ از آنها سلب شده بود نزدیک میکردند، بلکه در فکر ساختن جامعه، حکومت و اقتصادی کاملا خودمختار بودند.

آرمان های انقلاب روژئاوا به نحوی پیچیده تر از رویای کُردستان مستقل است. برخلاف آنچه در کُردستان عراق وجود دارد، جایی که رهبرانش ابایی از اعلام تمایل خود به جدایی طلبی ندارند، جنبش کُردهای سوریه ادعای الزام به یک تجربه دموکراتیک رادیکال دارد که بتواند جامعه کردستان را به سمت برابری جنسیتی، احقاق حقوق اقلیت ها و توزیع برابر ثروت و مالکیت سوق دهد. روژئاوا، بنابر آنچه هوادارنش میگویند، یک دموکراسی مردمی است که در آن قانون و امنیت به دست شوراهای محلی سپرده شده است، مشارکت سیاسی زنان و اقلیت ها را تضمین می کند و ثروتی پیشتر در انحصار کامل اسد بود اینبار بر اساس نیاز شهروندان توزیع می شود. حامیان جنبش روژئاوا ادعا می کنند که مبارزاتشان نه تنها در راستای آزادی کردستان، بلکه برای ارائه مدلی بهتر از حاکمیت در خاورمیانۀ فرقه گرای درحال زوال است.

شواهد عملی چنین مدلی در جایی خود را نشان می دهد که تمام جنبه های زندگی با همبستگی در هم تنیده شده است. اقامتگاه روسای شرکت های نفتی تبدیل به آکادمی و خوابگاه برای کسانی شده است که برای آموزش به رمیلان می‌آیند و در اینجا نه تنها به این افراد غذا داده می شود بلکه جایی برای خواب و کلاس برای یادگیری وجود دارد. روزها، تاریخ کردستان را مطالعه میکنند (البته نه در قالب تعصب بلکه منتقدانه و تجدید نظرطلبانه) و شبها دوشادوش هم درحالی به خواب میروند که ده ها نوع کفش جلوی در، منتظر آغاز روزی دیگراند.

در طول خیابان، یک ساختمان با دو سرنوشت متفاوت وجود دارد; یک زمان، هتلی بود برای مشاوران نفت روسی و امروز، مرکزی آموزشی برای زنان است که با عکس زنانِ مبارزِ کُردی که در حزب کارگران کردستان (به اختصار پ.ک.ک) جان باخته اند، این حزب اولین بار در سال ۱۹۸۴ عملیات مسلحانه خود علیه دولت ترکیه را آغاز کرد، و همچنین به عکس زنان حزب متحد سوری شان یعنی اتحاد دموکراتیک مردم (ی پ ژ و ی پ گ) مزین شده است. شب گذشته یک جوان داوطلب آلمانی نحوه بستن شریان بند در مواقعی که همرزم شما دچار آسیب درناحیه گردن شده است را آموزش می داد. کلاس پر بود از مادربزرگ ها، نوجوانان و زنان نظامی.

بیرون از جزیره، در همین اثناء، درگیری میان داعش و مبارزان کُرد که به ناچار تعدادی از همین زنان و دانش آموزان را قربانی خود می‌کند، شدت گرفته بود. در طول ۳۰ سال مبارزه ای که پ.ک.ک علیه دولت ترکیه آغاز کرده است بیشتر از ۳۰ هزار نفر از طرفین جنگ، کشته شده‌اند و اکنون هزاران مبارز در جبهه جنگ با داعش کشته می‌شوند. جنگ تن به تن ویران کننده ای بود اما برای (هدیه) یوسف و دیگر انقلابیون در راستای رسیدن به آرمانی بزرگتر است. یوسف تاکید می‌کرد که به چیزی فراتر از آزادی کُردهای سوریه فکر میکنند و آن آزادی کل بشر است.

سرنوشت کُردها در کشورهایی که حضور اقلیتی قابل توجهی دارند; از جمله ایران، عراق، سوریه و ترکیه، از ابتدا با ظلم، بی عدالتی، زندان و اعدام همراه بوده است. اگرچه بعنوان یک اقلیت قومی چیزی حدود ۳۰ میلیون نفر جمعیت دارند و زبان و فرهنگ مشترکی دارند اما در طول تاریخ به مثابه یک ملت نادیده گرفته شده اند. آنچه قرن‌ها، هویت کُردها و شورش های کردستان را شکل داده است، رویای کردستان مستقلی که تمام کُردهای سوریه و ترکیه و عراق و ایران را در یک سرزمین گردهم آورد. اما امروز که بیشتر از هرزمانی به این رویا نزدیک شده‌اند، عامل بهم نپیوستن‌شان نه فقط مرزها، بلکه جاه‌طلبی و سرسپردگی و ایدئولوژ‌ی‌های مخالف است.

در سوریه، جایی که کُردها بطور سنتی حدود ده درصد جمعیت را دربرمی گیرند، سیاست قرن بیستم متاثر از رویکرد بیگانه‌هراسی و قدرت‌طلبی خاصِ ستوان محمد طلب هلال بود، کسی که در ۱۹۶۳ کُردها را توموری بدخیم نامید. هلال معتقد بود که کُردها اهل سوریه نیستند بلکه توسط اشغالگران فرانسوی بعنوان ابزار استعمار از ترکیه یا عراق به سوریه آورده شده‌اند."روابط بین دمشق و کُردها از ابتدا بر این اساس بوده است که ما (دولت سوریه) می توانیم از لحاظ نظامی آنها (کُردها) را توانمند سازیم. و این همان چیزی است که تمام دولت های یکی پس از دیگری سوریه (در قبال کُردها) انجام داده اند." همانطور که جاشوا لندیز، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما، به من گفت: "(کُردها) یارای هیچ گونه مقاومتی نداشتند و موقعیتی ناامن داشتند.  پس چرا نباید به فکر استقلال نباشند؟"

در زمان ریاست جمهوری حافظ اسد و بعدها تحت حکومت پسرش بشار، همزمان با نادیده گرفته شدن شهروندی هزاران کُرد، تاریخ‌شان بطور سیستماتیک از متن کتاب‌های درسی حذف می‌شد. استفاده از اسامی کُردی، برای نامگذاری شهرها یا کودکان، و هرنوع تولید فرهنگی از قبیل موسیقی، ادبیات و فیلم ساخته شده در کردستان، ممنوع و غیرقانونی بود. حق تحصیل و اجازۀ کار به کُردها داده نمی‌شد و به همین دلیل است که مناطق کُردنشین در فقر غوطه‌ورند. مدت زمانی، حافظ اسد به رهبر پ.ک.ک، عبدلله اوجلان، اجازه فعالیت در خاک سوریه را داده بود.
کوبانی، شهری است عمدتا کردنشین کە چندین ماە زیر آتش بار نبردی سنگین تاب آورد. منطقەای واقع در شمال سوریە کە مردمانش بە آن روژآوا می‌گویند. در این شهر یکی از گروەهای چپ، تجربە سیاسی بسیار چشمگیری را بە اجرا گذاشتە است، آن هم از سال ٢٠١١ و در میان زبانەهای جنگ داخلی سوریە: حزب اتحاد دمکراتیک، کە با PKK رابطەی بسیار نزدیکی دارد. این حزب بە همراە مردان و زنان، برای تامین امنیت و جان بە در بردن از این شرایط جنگ داخلی، بە تاسیس یک سیستم خودمدیریتی پرداخت.
بیشتر
اما تنها مدتی کوتاه قبل از مرگش، در سال ۲۰۰۰ ، تحت فشار دولت های مطقه، مجبور به اخراج اوجلان شد. در زمان حاکمیت بشار اسد، رهبران سیاسی و فعالان کُرد به جرم خیانت و تروریسم بازداشت می شدند. حتی پلیس سوریه در شهرهای کُرد نشین گشت می زد تا ببیند جایی هست که بوی مخالفت به مشامش برسد.

یکی از موثرترین استراتژی‌هایی که مانع اتحاد کُردها چه در شمال سوریه و چه در دیگر کشورهای همسایه شده، ایجاد به اصطلاح "کمربند عربی"* بود که شعاع ۲۰۰ مایلی زمین‌های عرب‌نشین تا مرزهای سوریه را دربرمی گیرد و کُردها را در سه ناحیه ترکیه، سوریه و عراق ازهم جدا میکند. سه کانتون روژاوا اکنون همچون دندان هایی لق که از مرزهای ترکیه و عراق آویزن هستند از هم جدا افتاده اند، و کمربند عربی انزوای آنها را تشدید می‌کند.

عفرین، شرقی ترین و کوچکترین کانتون است که پیشرفت و تغییراتش به دلیل دورافتادگی از رسانه‌های غربی پوشش دهنده اخبار سوریه، به سختی قابل سنجش است.

جزیره در غرب، واقع در مرز بین ترکیه و عراق، چالش برانگیزترین کانتون برای دولت است. شمار زیادی از ساکنین آن عرب هستند و برخلاف دیگر کانتون‌ها، قسمت هایی از جزیره هنوز تحت کنترل نیروهای اسد اداره می‌شود. بطورمثال، معلمین و کارمندان دولتی حقوق شان را از دمشق دریافت می کنند و عکس بشار اسد در بزرگترین شهر کانتون جزیره یعنی قامیشلو دیده می‌شود. جزیره، به مثابه مرکز دولت و رسانه روژئاوا، همچون یک وضعیت تعادل سیاسی میان عوامل نفوذی داعش، هواداران رژیم (بعث اسد) و انقلابیون عمل میکند.

کوبانی، مابین جزیره و عفرین قرار دارد که در سال ۲۰۱۴ پس از محاصره داعش شهرت جهانی پیدا کرد. محاصره‌ای طولانی‌تر از آنچه در شنگال رخ داد، که در نهایت با اتحاد نیروهای کُرد و حملات هوایی آمریکا درهم شکست. پیروزی در کوبانی، مقاومت کُردها در سوریه را تقویت کرد و خود به نماد جنبش مقاومت شد. اما علیرغم این پیروزی، در تابستان ۲۰۱۵، درپی روزها و ماه ها جنگ، کوبانی و روستاهای اطرافش ویران شدند. بمب‌های آمریکایی اگرچه نیروهای داعش را از منطقه دور کردند، اما همزمان شهر را نیز به نابودی کشیدند. از سوی دیگر، نیروهای داعش که از شهر برون رانده شده بودند، صدها بمب منفجر نشده را در ورودی خانه ها، وسایل آشپزخانه و حتی کیف مدرسه کودکان به جا گذاشتند. هرچند به مردم اطلاع داده شده بود به خانه هایشان برنگردند ولی بازگشت عده‌ای از ساکنین در اواخر خردادماه و درپی آن، حمله دیگر داعش به کوبانی، منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ۲۰۰ نفر شد. و این درحالی اتفاق افتاد که تنها چند ماه از پیروزی گذشته بود.

اوجلان در سال ۱۹۷۹ (۱۹۸۰م) درحالی وارد دمشق شد که در ترکیه بعنوان تروریست شناخته می شد. وی همراه با حزب کارگران کردستان ترکیه ضمن ارزیابی استراتژی‌ها و جلب حمایت در سوریه رشد کردند. برای فعالیت سراغ کردهای سوری رفتند که از سوی حافظ اسد هم ترغیب می شدند به جای پیوستن به ارتش سوریه به گریلاها بپیوندند. اجبار اوجلان به ترک سوریه و دستگیریش در کنیا توسط دولت ترکیه محبوبیت وی را در روژئاوا بیشتر کرد. تا پیش از آن کُردهای سوریه هرگز علیه اسد سازمان‌دهی نشده بودند اما در سال ۲۰۱۱ برای قیام الهام بخش حزب کارگران کردستان آماده شدند.

امروز اوجالان، در حالي که حكم حبس أبد خود را در زنداني در سواحل استانبول ميگذراند، همچون رهبر و قهرمان  همه جا حاضر اما از راه دور، روژاوا را هدایت می کند. عکس اوجلان تقریبا در همه‌جا، از کلاسهای درس و ادارات گرفته تا بر روی پرچم، جایگزین تصویر رهبران سوری شده است. کتابها و نامه‌هایش که در آنها تئوری و نظرات فیلسوفان چپ‌گرا را بیان کرده است، همچون سندی مقدس دست به دست در میان هوادارنش می چرخد. 

در اوایل شکلگیری جنبش کردستان، اوجلان و پ.ک.ک از اقدامات تروریستی چشم‌پوشی کردند. عملیات انتحاری زنان بمبگذار را در قالب یک عمل رهایی‌بخش برای زنان ستودند و بطور نظامند بدنبال ترغیب شهروندان کُردی بودند که با دولت ترکیه تبانی می‌کردند.
ما از مورای بوکچین آموختیم
موری بوکچین، یکی از بزرگترین دانشمندان قرن بیستم، فوت کرد. ما به خانواده و دوستانش به همراه تمامی کسانی که برای آزادی و دموکراسی مبارزه می کنند، تسلیت می گوییم. اندیشه ها، مبارزه و شور او برای آزادی از طریق مبارزه بشریت برای آزادی و دموکراسی ادامه خواهد داشت.
بیشتر
اعضای پیشین حزب گزارش‌هایی مبتنی بر اذیت و آزار در آن سال ها را اعلام کرده اند که بیشترشان در کتابِ الیسا مارکز به نام "خون و اعتقاد" جمع آوری شده است.

به تدریج، اوجلان و دیگر رهبران، پس از جلب حمایت کُردها، روش های جایگزینی برای رسیدن به اهدافشان درنظر گرفتند. بطور خاص، اوجلان که خود را یک رهبر فکری و نظامی می داند، تصمیم گرفت که از روش پرهیز از خشونت علیه غیرنظامیان استفاده کند. نهادها و سازمان های شکل گرفته توسط پ.ک.ک به جای فعالیت نظامی بر روی مسائل اصلی مربوط به انقلاب روژئاوا از جمله حکومت، برابری جنسیتی و اکولوژی تمرکز کردند.

همزمان، شرایط زندان اوجلان را دستخوش تغییراتی کرد. وی از طریق خودآموزی مفهوم "کنفدرالیزم دموکراتیک" را که در واقع دکترین بنیادی روژئاوا را شکل می دهد، گسترش داد. این مفهموم، ارزش قدرت دولتی را با واگذاری به شوراهای محلی کوچک، به چالش می‌کشد. این نوع بینش از حکومت مداری برگرفته از مجموعه منابعی است که نظریات فیلسوف آنارشیست آمریکایی "مورای بوکچین" از جملۀ آن است. در سال ۲۰۰۴ اوجلان نامه‌ای به بوکچین نوشت و به وی پیشنهاد داد از طریق زندان با وی مکاتبه کند. همسر بوکچین، جانت بیهل، پاسخ داد که علیرغم اینکه بوکچین با کُردها احساس همدردی می کند، اما از انجائیکه اوجلان نیز یک لنینیست-مارکسیست جهان سومی دیگر به نظر می رسید، این قضیه چندان برایمان جالب نبود.

زمانیکه اوجلان نامه را نوشت بوکچین در بستر بیماری بود و به قول بیهل خسته و ناامید از حزب چپ بود. (اگرچه در طول زمان تفکراتش دستخوش تغییر شد اما هرگز نتوانست خود را از ارتباط با مارکسیست ها مبرا کند). بوکچین درخواست اوجلان را نپذیرفت. با این وجود، پیگیری اوجلان، تفکر بوکچین را به نقطه عطف جنبش کُردستان تبدیل کرد. به گفته بیهل: "پس از مرگ بوکچین در سال ۲۰۰۶، یک هدیه باورنکردنی از طرف پ.ک.ک دریافت کردم. آنها گفته‌اند که قصد دارند اولین جامعه موردنظر بوکچین را بر روی زمین تاسیس کنند. برایم غیر قابل باور بود".

اوجلان با تجدیدنظر درباره استقلال کُردستان، سیاست خود را تغییر داد. به دولت ترکیه با این فرض که در آینده گریلاهای پ.ک.ک اسلحه بر زمین می‌گذارند، پیشنهاد آتش‌بس داد. و با الهام از کتاب بندیکت اندرسون درباره ناسیونالیسم، کمون‌یته‌های تصوری، دست به بازاندیشی درباره مفهوم مرزهای خاورمیانه زد. درست همانطور که درباره آراء بوکچین صادق است، اوجلان از اندیشه های اندرسون برای گذار انگیزه پ.ک.ک از یک کردستان بزرگتر استفاده کرد. به این ترتیب، هدف خودمختاری جای خود را به استقلال فدرالی داد.

اوجلان در مصاحبه‌ای،اوایل سال ۲۰۱۳، با یک روزنامه ترکیه گفته است "به این تفکر دست یافته‌ام که دولت‌ها به خودی خود بی معنی ترین واقعیت موجودند، بلکه تحت تاثیر سرمایه داری بوجود آمده اند. فلسفه سیاسی من دستخوش تغییر بزرگی شده است." وی همچنین در یکی از مقالاتش مفهوم کنفدرالیزم را بطور ساده چنین بیان می‌کند: "آیا این ناسیونالیسم و نظام دولت-ملت نیست که موجب مشکلات خاورمیانه شده است؟" علیرغم این تغییر مسلک، از انجائیکه این سازمان با هدف مبارزه علیه دولت ترکیه و برپایی کردستان مستقل شکل گرفته بود، متقاعد کردن اعضای حزب کارگران کردستان برای پذیرش این تغییر ساده نبود. رهبران پ.ک.ک پیش از موافقت با طرح اوجلان مبنی بر کنارگذاشتن ایده خودمختاری، مدت زمان زیادی را به بحث و مناقشه پرداختند.

در نگاه جهانی و در بهترین حالت، حزب کارگران کردستان بعنوان یک ارتش مبارز در راستای احقاق حقوق کُردها شناخته شده است. اما ترکیه، سازمان ملل و امریکا همچنان از آن بعنوان یک گروه تروریستی نام می‌برند. درگیری اخیر گریلاها و نیروهای ترکیه که از سوی پایگاه پ.ک.ک در روژئاوا شروع شد آتش این تصور را بیشتر کرد. با همه اینها، اوجلان و پ.ک.ک، حداقل برای دو نسل اخیر کردستان، الهام‌بخش بحث‌های فکری و یک چشم انداز بی‌بدیلِ درحال تکامل برای رهایی کردستان بشمار می‌روند. اينگونه ايده‌ها هستند كه به ظاهر و بشكلي غريب در زمينه جنگ و با در نظر گرفتن حكومت هاي مركزي سلطه گر همسايه، روژئاوا را به يك ريسك بلند پروازانه‌ی سياسي تبديل ميكند. اما پرسش این است که آیا انقلابی بر پایه ایده یک فیلسوف آمریکایی گمنام می تواند در خاوریمانه اجرا شود؟

* در سال ۱۹۶۵ حکومت سوریه تصمیم گرفت کمربند عربی در جزیره ایجاد کند این کمربند که به طول ۳۰۰ کیلومتر و عرض ۱۰-۱۵ کیلومتر بود از مرز عراق در شرق شروع می شد و تا رآی العین در مرز ترکیه ادامه می یافت.


Telegram Icon

به تلگرام پایگاه خبری و تحلیلی روژ بپیوندید

مطالب مرتبط:

انتخابات و رفراندوم می‌تواند چه معنایی داشته باشد؟!

آب به عنوان سلاح؛ چگونه ترکیه علیه کُردها در سوریه عمل می‌کند؟

بازداشت‌ها و ناپدیدشدن‌های اجباری در سال ۲۰۲۰ در عفرین

"برخاستن از میان ویرانه ها، رقصیدن میان گلوله ها"

نه فقط روسیه بلکه پولهای ترکیه نیز نباید بر انتخابات آمریکا تاثیر بگذارد!

کلمات کلیدی:


بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است

تحلیل خبر

analis picture

قاتلانی بی خبر از مقتول؛ روایت قتل امید حسنی

آسمان شهر ابری است و از شب گذشته باران امان نمی دهد. شهر همچون تمام روزهای انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" ملتهب است وآبستن حوادث تلخ و شیرین. مردم هنوز عزادار زانیار الله مرادی و عیسی بیگلری هستند؛ دو جوانی که شامگاه ۲۳ آبان و در جریان اعتراضات مسالمت آمیز در عباس آباد به قتل رسیده بودند. سومین روز مراسم جان باختن این دو جوان مصادف شده با چهلم شهدای ۱۶ مهر.

یکشنبه ۲۸اسفند۱۴۰۱/ ۱۴:۵۵


خبر


مصاحبه

Interview Picture

هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند

پنجشنبه ۱۱خرداد۱۴۰۲/ ۱۷:۵۶