تاریخ بە روایت تنهایی
Tuesday, February 23, 2016
Telegram
۱_
بیا بە بالینم
در اطاقی باطل،
نترس
سکوت متعفنت را حفظ میکنم!
۲_
تو بودی تنهایی را تاب دادی
و تاریکتر طعنە زدی
طول عمر دردها را!
۳_
همە این سالها را متاسف شدی
زین پس زندگی را بدون من صبح بخیر بگو
و شبهای شاکی را بپذیر!
۴_
دزدهای خیابان
دزدهای مترو
و میدان مارکسیستها!
چە با وجدان جیبهایشان را دوختەاند
دزدهای بیدار!
۵_
زندگی را قاب گرفتم
دیوار اطاق را در هم کوبیدم
و خانەام را خستە بە خاک سپردم!
۶_
قلبت را بە تیمارستان سپردند
و روح سرکشت را
بە لجن زار اجتماع!
۷_
روزهای تلخ را تمدید کردند
و زندگی هیچ جهتی را تمدید نمیکند
دستهایت را بە من ندە!
۸_
من رفتم
پشت سرم را بە تو هدیە دادم
روبرویم را تیشە و تشنج اشغال میکند!
۹_
واژەهای گرگ را زجە میزدند
روند خونالود سگهای ولگرد!
۱۰_
جادەهای کثیف اعتراض را چگونە جار زدند؟
آنهایی کە از جادە
"ارسلان چلبی"
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی:
بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است