"به کردستان خوش آمدید" «تاریخ سازمان انقلابی حزب توده و حزب رنجبران ایران در مبارزه علیه حکومت شاه و رژیم جمهوری اسلامی با مبارزه مردم کردستان برای تحقق آزادی و عدالت اجتماعی گره خورده است.» این عبارت بخشی از توضیح پشت جلد کتابی به همین نام است که در سال ۲۰۲۰ به قلم حسن قاضی نویسنده، زبانشناس و روزنامهنگار کُرد از سوی «نشر مرتضوی» در آلمان چاپ شده است. کتاب «سازمان انقلابی و کردستان» که در ۶۵۴ صفحه منتشر شده، حاصل چندین سال تحقیق و گردآوری مولف است. این پژوهش حاوی بخشهایی ازچهار کتاب حمید شوکت و طیفی از مقالات، مصاحبهها و گزارشهای مرتبط به فعالیت این سازمان و به ویژه ارتباط آنها با کردستان و مساله کُرد است. حمید شوکت در بررسی تاريخ جنبش چپ ايران با چهار تن از رهبران سازمان انقلابی حزب توده ایران در خارج از کشور به گفتوگو پرداخت. گفتگوهای ۴ جلدی حمید شوکت نخستین تلاش مکتوب رهبران این جریان در راستای مستندسازی تاریخ جنبش چپ در ایران است. اما ارتباط این حرکت با کردستان چیست؟ چرا بخش زیادی از مصاحبههای شفاهی رهبران این جنبش بر حضور و نحوه فعالیت آنها در کردستان متمرکز است؟ حسن قاضی در اثر تحقیقی خود در جستجوی یافتن توضیحی بر این رابطه، به بازتاب و تحلیل اظهارات، مقالات و گفتگوهای رهبران این جریان و طرف مقابل آنها در کردستان پرداخته است. پس از کودتای ۲۸ مرداد، گروهی از دانشجویان ناراضی «حزب توده» که بیشتر آنها در کنفدراسیون بینالمللی دانشجویان ایرانی فعال بودند به انتقاد از این حزب پرداخته و در مخالفت با آن «سازمان انقلابی حزب توده» را تاسیس کردند. عمده اعضای سازمان انقلابی دانشجویان خارج در خارج از ایران زندگی میکردند. برخی از اعضای برجسته این سازمان مهدی خانبابا تهرانی، کوروش لاشایی، بیژن حکمت، محسن رضوانی، عطا کشکولی، خسرو صفائی، پرویز واعظ زاده مرجانی، عطا و ایرج کشکولی بودند. آنطور که مولف در مقدمه طرح کرده، در سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۸ سازمانهای چپ ایرانی با مقاومت مسلحانه ۴۶-۴۷ در روژهلات و بعد با جنبش کُرد در باشور کردستان ارتباط گرفتند. آنها ابتدا با اسماعیل شریفزاده و یاران او از طریق جناح مکتب سیاسی پارتی دمکرات کردستان عراق تماس گرفتند و بعدها نیز حزب رنجبران این ارتباط را با اتحادیه میهنی و به ویژه شخص مامجلال طالبانی ادامە داد. (مقدمه، ص.۵) طالبانی خود در این رابطه میگوید: «آمدن دکتر جلال (کوروش لاشایی) سبب رابطه میان ما و چپ ایرانی بود. آنها به عنوان سازمان انقلابی حزب توده، نشریهای به نام توده منتشر میکردند. با خود چند شماره از این مجلە را آورده بود و به این ترتیب رابطه ما آغاز شد. دکتر جلال گفت گروه در کوبا آموزش دیدهاند. مایلیم آنها برگردند و به جنبش ایران بپیوندند. ما هم گفتیم: خوش آمدید.» (طالبانی، ص.۳۸۸) انتخاب شریفزاده اعضای سازمان انقلابی بعد از جدایی در سال ۱۹۶۴ تمرکز فعالیتهای خود را بر بازگشت بە ایران گذاشتند. علت اصلی این جدایی به اعتقاد رهبران سازمان انقلابی، وابستگی حزب توده به بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی و استقرار در خارج از مرزهای ایران بود. لذا از همان ابتدا آنها معتقد بودند که هر نیرویی که خود را رهبر طبقه کارگر میداند، فارغ از موقعیتی که در آن قرار دارد، باید فعالیتهای خود را درون مرزهای کشور سازماندهی کند. سازمان انقلابی در آن دوره قویترین تشکل درون کنفدراسیون بینالمللی دانشجویان ایرانی بود و در خارج از ایران موفق شد توجه تعداد زیادی از دانشجویان را به سمت خود جلب کند. اسماعیل شریف زاده (فرد نشسته)، حسن قاضی نفر اول از سمت چپ، 1964 به روایت نویسنده کتاب «سازمان انقلابی و کردستان»، آنها ابتدا در اتریش از طریق صلاحالدین شمس برهان کە پس از انقلاب مردم ایران در مهاباد ترور شد یا شخص دیگری بنام مصطفی نورانی کە در اتریش میزیست و هوادار سازمان انقلابی بود با مقاومت مسلحانه شماری از دانشجویان و مبارزات کُرد در روژهلات آشنا شدند. از سوی دیگر، زندهیاد اسماعیل شریفزاده که آن زمان با اسم مستعار «آسو سعید» فعالیت میکرد در نامەای به دوستش محمد مهتدی کە ساکن چکسلواکی بود اطلاع داد اگر نیروهای جنبش نوین چپ ایران در اروپا مایل بە تماس و همکاری با آنان باشند از آنها استقبال خواهد کرد. (مقدمه، صفحه.۶) قیام مسلحانه ۴٧-۴٦ از سوی کمیته انقلابی حزب دمکرات کردستان آغاز شد، آما این کمیتە در زمان حیات کوتاه و فعالیت خود مجال این را نیافت که بر سر همه مسائل جنبش به توافق برسد. هرچند آنها سال ۱۹۶۷ به واسطه سلیمان معینی در تلاش بودند که از طرق کریم حسامی و دکتر عبدالرحمن قاسملو توجه حزب توده ایران را به فعالیتهای خود جلب کنند، اما به نظر میرسد که از طرف دیگر اسماعیل شریفزاده خواسته است که با رقیب حزب تودە یعنی سازمان انقلابی ارتباط بگیرد. شریفزاده مشخصا از آنها خواسته بود از طریق مامجلال یکی از نمایندههایشان را برای ملاقات با اعضای رهبری قیام ۴۶ و ۴۷ به روژهلات بفرستد. این تحولات در شرایطی صورت میگرفت که جناح مکتب سیاسی پارتی (حزب دمکرات کردستان عراق) به سختی با نیروهای تحت سلطە و رهبری ملا مصطفی بارزانی درگیر بودند. در همین برهه ملا مصطفی بارزانی به تحریک رژیم ایران مبارزان کُرد رۆژهلات را تحت فشار قرار داد. (مقدمه: صفحه.۶) از نقاط تاریک این دوران، تیرباران کردن سلیمان معینی در یکی از پایگاههای بارزانی و تحویل جسد بیجان او به مقامات حکومت محمدرضا پهلوی، دیکتاتور سابق ایران است. در جستجوی بدیل بعد از برقراری تماسهای مقدماتی، کورش لاشایی از رهبران سازمان انقلابی در برلین با کمال فواد از کادرهای پارتی که به مام جلال نزدیک بود ملاقات و بعد از سفر به بغداد به واسطه طالبانی در اوایل سال ۱۹۶۸ به روژهلات کردستان رفته و حدود دو یا سە ماه پیش پیشمرگههای کمیته انقلابی حزب دمکرات به رهبری اسماعیل شریفزاده، عبدالله معینی، ملا آواره ومحمد امین سراجی ماند و در فعالیتهای آنان شرکت کرد. او در این سفر تحت تاثیر این جنبش و به ویژه شخصیت اسماعیل شریفزاده قرار گرفته و بعد از بازگشت به اروپا از رهبری سازمان میخواهد که به جنبش مسلحانه کردستان علیه رژیم شاه بپیوندند. اما همینکه اعضای رهبری سازمان انقلابی به بغداد رسیدند خبر جانباختن اسماعیل، سلیمان و عبدالله و بازداشت ملا آواره دریافتند و آنها نیز نهایتا در بکرهجوی سلیمانیه کە یکی از پایگاههای جلال طالبانی بود مستقرشدند. (مقدمه: ص.۷) محسن رضوانی، از اعضای ارشد سازمان انقلابی و دبیر اول حزب رنجبران در مصاحبه با حسن قاضی پیرامون مستندات مربوط به مبارزه حرکت مسلحانه ۴۶ و ۴۷ گفته که یکی از شماره های مجله «توده» به سرپرستی او به این برهه اختصاص یافته است. «اگر هنوز گفته نشده ایجاب میکند که در مورد دو شخصیت مبارزه کُرد ملا آواره و اسماعیل شریفزاده کار شود. ملا آواره نه انقلابی که یک شاعر انقلابی بود که کوروش [لاشایی] چند قطعه از اشعار ملا آواره را با خود به اروپا آورد و ما در همان شماره به فارسی و کوردی منتشر کردیم.» (ص.۳۱۱) اصولا این جنبش ۴۶ و ۴۷ بود که اعضای سازمان انقلابی را به فکر عزیمت به کردستان انداخت. فریدون عبدالقادر میگوید: «مام جلال به واسطه اسماعیل شریفزاده بود که این گروه را پذیرفت.» (ص.۴۱۹) حسن قاضی، در اثر پژوهشی خود با مرور این تحولات و به نقل از برخی از اعضای رهبری و کاردهای این سازمان به تجربه آنها در تاسیس حزب رنجبران ایران میپردازد. در این کتاب نویسنده علاوه بر ترجمه و انتقال برخی از اظهارات رهبری سازمان انقلابی در مورد کردستان برگرفته از سلسله مصاحبههای جنبش چپ ایران (اثر حمید شوکت)، کتابی که سیاوش پارسانژاد پیرامون اقامت این حزب در باشور کردستان، مصاحبههای مکتوبی نیز با چند کادر این سازمان ازجملە محسن رضوانی، باقر مرتضوی خسروشاهی و سیامک مویدزاده انجام داده است. این کتاب همچنین جدا از گفتگو با مبارزان چپ در باشور و روژهلات کردستان و ارتباط آنها با سازمان انقلابی، حاوی برخی اسناد منتشر شده در مکتوبات تاریخی پیرامون این برهه است. چپ ایرانی و جنبش کردستان حزب توده ایران نخستین حزب و جریان چپ در ایران است کە با جنبش کردستان در ارتباط بودە است. ارتباط آنها با جنبش کردستان سالها پیش از انشعاب سازمان انقلابی از این حزب و جدایی کمیته انقلابی از حزب دمکرات کردستان در جریان بوده است. حزب توده به واسطه عبدالرحمن قاسملو و کریم حسامی بارها تلاش کرده بود که توجه فعالان جنبش کردستان را به این حزب جلب کند. اما نه تنها موفق به این کار نشد بلکه دکتر قاسملو از کاردهای کُرد این حزب نیز که تازه از چکسلاواکی برگشته بود، کم کم از این حزب جدا و به رهبری حزب حزب دمکرات کردستان ایران پیوست که بعد از انحلال در جریان جمهوری کردستان بار دیگر به رهبری احمد توفیق احیا شده بود. با شرکت پیشمرگان و افرادی کە از قیام ٤٦-٤٧ باقی ماندە بودند و نیز کادرهایی کە در این قیام مشارکت چندانی نداشتند حزب دمکرات کردستان ایران بە رهبری قاسملو توانست دوبارە سر و سامانی بخود دهد. اثرپژوهشی حسن قاضی نه تنها مرور رابطه سازمان انقلابی با کردستان، بلکه بازتابی از رابطه جنبش چپ در تمام سطوح با مقاومت و مبارزه کردستان قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ است. این کتاب در همین حال تاملی بر تاسیس حزب رنجبران ایران، «کومله رنجدران کردستان»، فعالیتهای کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایران و رابطه مشخص آنها با مساله کُرد است. مام جلال طالبانی بعد از عزیمت سازمان انقلابی حزب توده به کردستان ابتدا برای ادامه فعالیتهایشان چاپخانهای در اختیار آنها قرار داد. (مام جلال، ص.۳۸۸) این چاپخانه که نسبت به زمانه خود دستگاه پیشرفتهای بود (فاروق ملا مصطفی، ص.۳۹۸) به زمینهای برای چاپ و نشر جزوات و کتابهای تئوریک سیاسی -که عمدتا ترجمه آثار مائوئیستی بودند - تبدیل شد. (خدر خدرزاده، ص.۴۲۲) اعضای سازمان انقلابی در همینحال با همراهی کسانی مانند مامجلال و نوشیروان مصطفی (از اعضای موسس کومله رنجدران) دورههای سیاسی ایدهالوژیک، عمدتا مائوئیسم، برای پیشمرگهها و کادرهای چپ کردستانی مستقر در بکرهجو برگزار کردند (سیامک مویید زاده.۳۴۲)؛ جلساتی که به شهادت برخی از اعضای جناح چپ پارت دمکرات کردستان و برخی اعضای کومله در آموزش و ارتقای سطح آگاهی سیاسی پیشمرگههای باشوری و روژهلاتی نقش بهسزایی ایفا کرد. فواد قردهداخی یکی اعضای موسس کومله رنجدران در اینبارە میگوید تاثیر سازمان انقلابی بر سوق دادن ما به سوی نوعی مائوئیسم اجتنابناپذیر بود. هرچند عوامل زیادی در این گرایش ایفای نقش کردند و محدود به آنها نبود. (ص.۳۹۶) بکر حسین نیز بر تاثیر این سازمان بر سوق دادن اعضای جناح چپ مکتب سیاسی پارت دمکرات کردستان تاکیید و با اشاره به مواضع شوروی نسبت به مساله کُرد میگوید: «زمینه این تحول فراهم بود. بدیهی است که در آنزمان گرایش به مائوئیسم در سطحی جهانی رایج شده بود.» (ص.۴۳۸) نرمین عثمان یکی دیگر از اعضاء کومله رنجندران کردستان نیز میگوید استقرار اعضای سازمان انقلابی در بکرهجو که برخی از آنها که از چین برگشته بودند از جمله عوامل انحلال جناح مکتب سیاسی پارت دمکرات کردستان عراق و تاسیس کومله رنجندران بود. (ص.۴۰۷) رابطه متقابل سازمان انقلابی و چپهای باشور کردستان محدود به دوره استقرار آنها در بکرهجو نبود. مام جلال میگوید که بعد از انقلاب ایران نیز رابطه ما ادامه داشت. «برای ایجاد رابطه با فلسطینیان تلاش زیادی کردم و آنها [اعضای سازمان انقلابی] را به جرج حبش و نایف حواتمه و همه نیروهای لبنان و بعدها لیبی هم معرفی کردم.» (ص.۳۹۱) «سازمان انقلابی و کردستان» حاوی گفتگوها، مقالات و تاملات چهرههای برجسته سیاسی این دوره است. حمید شوکت، کورش لاشایی، ایرج کشکولی، مهدی خانبابا تهرانی، محسن رضوانی، سیامک مویدزاده، باقر مرتضوی خسروشاهی، محمد مهتدی، کریم حسامی، محمد امین سراجی، جلال طالبانی، فواد قره داغی، فاروق مصطفی رسول، برایم جلال، نرمین عثمان، رفعت ملا، فریدون عبدالقادر، عارف کریم، خدر خدرزاده، بکر حسین، محمد باهری، عباس میلانی و خسرو صفایی از جمله افرادی هستند که در کتاب سازمان انقلابی و کردستان با آنها مصاحبه یا از آنها نقل قول شده است. پیوند تاریخی چپ در خاورمیانه بخش پایانی کتاب، دربرگیرنده ترجمه یک مصاحبه وفا کرماشانی (محسن رضوانی) با مامجلال طالبانی است که بهار سال ۱۹۸۳ انجام شده و همان سال نیز به صورت جزوهای به زبان فارسی منتشر شده است. این مصاحبه شاهد و سندی تاریخی بر تحول تفکر سیاسی جلال طالبانی و جنبههای نظری فعالیتهای اوست. در این مصاحبه، طالبانی علاوه بر توضیح چگونگی تکوین اتحادیه میهنی کردستان با رویکرد ماتریالیستی تاریخی به سیر شکلگیری جنبش کُرد در باشور کردستان، اقتصاد سیاسی حاکم بر عراق و ضرورت ارتباط متقابل نیروهای مترقی در خاورمیانه میپردازد. «سازمان انقلابی و کردستان» نه تنها به تاریخ پیوند سیاسی تاریخی میان جنبشهای چپ در ایران و کردستان پرداخته و بلکه با به چالش کشیدن مسائل مهم نظری در این دو جنبش، زمینهای جدی برای بحثها و پژوهشهای آینده تاریخ چپ در خاورمیانه فراهم آورده است. چاپ اول «سازمان انقلابی و کردستان»، تالیف حسن قاضی در ۶۵۴ صفحه بزبان کُردی از سوی «چاپخانه مرتضوی» منتشر و از طریق لینک میتوان آنرا تهیە کرد.
دیگر مقالات نویسنده
آسمان شهر ابری است و از شب گذشته باران امان نمی دهد. شهر همچون تمام روزهای انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" ملتهب است وآبستن حوادث تلخ و شیرین. مردم هنوز عزادار زانیار الله مرادی و عیسی بیگلری هستند؛ دو جوانی که شامگاه ۲۳ آبان و در جریان اعتراضات مسالمت آمیز در عباس آباد به قتل رسیده بودند. سومین روز مراسم جان باختن این دو جوان مصادف شده با چهلم شهدای ۱۶ مهر.
هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند
یک گروه شبهه نظامی تازه تاسیس کُرد ضمن انتقاد شدید از یگان های مدافع خلق و حزب کارگران کُردستان خواستار پیوستن کُردها به صفوف خود شده است.
6/1/2016 1:54:00 PM
در نود و نهمین روز برقراری مقررات منع رفت و آمد در منطقه سور دیاربکر و یک روز پس از آنکه استاندار دیاربکر با صدور اطلاعیه ای خبر از پایان عملیات نظامی ارتش در منطقه سور دیاربکر داد، درگیری های سنگینی در این منطقه به وقوع پیوسته است.
3/10/2016 12:56:00 PM
با نزدیک تر شدن به هفتم اسفند روز برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، اختلاف میان جناح های رقیب در جمهوری اسلامی افزایش یافته است.
2/9/2016 9:39:00 AM
گروه دولت اسلامی در آخرین ساعات حضور در شهر باغوز ده ها تن از زنان ایزدی در اسارت خود را در اقدامی تلافی جویانه به قتل رسانده است.
2/24/2019 3:03:00 PM