موضوع روز:

سلیمان امین

دو روی یک سکه منافع خلق شرق و سیاست تفرقه افکنانه

Thursday, May 30, 2019



در بحبوبه وضعیت پر از تنش کنونی ایران و شرق کُردستان که بازتابی از سیاستهای موعودگرایانه ایرانیان برای دگرگونی است، ترامپ و سردمداران رژیم ایران دو روی یک سکه به شمار می‌‌‌روند. ترامپ با سیاستهای مبتنی بر تحمیل فشار اقتصادی و روانی از یک سوی حاکمیت مستبد و اقتدارگرای دینی ایران را در منگنه قرار داده و همزمان راه را برای مذاکره در راستای تغییر رفتارهای ایران باز گذاشته است. از سوی دیگر ظریف، وزیر خارجه ایران نیز با در پیش گرفتن سیاستی بسیار خالی از ظرافت، با دروغگویی آشکار، در حال زمینه سازی برای مذاکره با امریکا برآمده و وعده‌‌‌های مبتنی بر عدم دخالت در کشورهای دیگر را به همتایان خود در کشورهای منطقه داده است. در ضلع دیگر این تنشها سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جناح اصولگرای رژیم نیز با زدن بر طبل جنگ از یک سو سیاستهای ظریف را نقش بر آب می‌‌‌سازند و از سوی دیگر با بهره‌‌‌گیری از این جنگ کم شدت با آمریکا، سیاستهای حداکثری سرکوب در داخل ایران و شرق کُردستان را به پیش می‌‌‌برند. وضعیت کنونی اوضاع ایران از شباهت فراوانی با اوضاع ایران در سال ۱۳۸۵ برخودار است، زمانی‌‌‌که  زمزمه‌‌‌های حمله امریکا به ایران شدت گرفته بود و اپوزیسیون ایرانی و بخشی از اپوزیسیون کُرد، با سرمایه‌‌‌گذاری بر حمله آمریکا، حتی مناصب بسیار دست پایین شهری در سطح محلی را هم بین خود تقسیم کرده بودند.

بعد توافق ایران و آمریکا، بار دیگر پاشنه در بر همان مدار پیشین چرخید. در مقطع کنونی نیز بخش بزرگی از مردم ایران و شرق کُردستان، احزاب کُرد ناخواسته همان سیاست یک دهه قبل را پی‌‌‌گیری می‌‌‌کنند. اما بدون هیچ تردیدی، حتی در صورت حمله به ایران نیز، به دلیل عدم وجود سازماندهی مردم، فقدان نهادهای سیاسی قدرتمند در کُردستان، سیاستهای تفرقه برانگیزانه برخی از اعضای احزاب کُردی و در نهایت فقدان اتحاد در میان کُردها حداقل حول پذیرش یکدیگر، وضعیت چندان مناسبی را حداقل در مقطع کنونی نمی‌‌‌توان برای آینده ارزیابی کرد. توسل به شعارهای کلی، پر طمطراق و رادیکال در دنیای مجازی، فقدان زمینه‌‌‌های پرورش شخصیتهای سیاسی با روح ملی، شرایط را به گونه‌‌‌ای رقم زده است که امید چندانی بر آینده نمی‌توان بست. فقری فکری، تشتت عمیق سیاسی و نبود توانایی لازم در سازمان‌دهی خلق در داخل به گونه‌‌‌ای بوده است که با نگاهی از سر واقع بینی می‌‌‌توان بر این واقعیت پافشاری کرد که از نظر آنان فشار حداکثری ترامپ به انتظارات فرجام گرایانه‌‌‌ آنان پاسخی مثبت می‌‌‌دهد.

حتی اگر این نگاه برای اپوزیسیون فارس و ایرانی به دلیل حمایت کسانی مانند جان بولتون و رودی جولیانی از بخشی از اپوزیسیون ایرانی و مشخصا سازمان مجاهدین خلق ایران موجه باشد، این سیاست فرجام گرایانه برای کُردها در شرق کُردستان واجد هیچ معنایی نیست. زیرا اپوزیسیون کُرد در شرق کُردستان در برهه کنونی نه بازیگری مطرح در حوزه سیاسی ایران بوده و نه اقدامات نظامی قدرتمند و موثر آن در شرق کُردستان و ایران توانسته است آمریکایی‌‌‌ها را نسبت به قبول آنان به عنوان یک بازیگر مهم مجاب نماید. از همین‌‌‌رو به نظر می‌‌‌رسد اپوزیسیون کُرد در شرق کُردستان برای دستیابی به حقوق ملی کُرد در این بخش از کُردستان، به جای در پیش گرفتن سیاستی فرجام گرایانه، لفاظی و عدم پذیرش احزاب دیگر؛ بهتر باشد در برهه کنونی با حفظ آمادگی کامل زمینه را برای برقراری ارتباط نزدیک، ایجاد زمینه‌‌‌های مبتنی بر وحدت در رویه و کاستن از تنش درونی در میان خلق کُرد متمرکز نماید.

بحران مشروعیت، فقدان پایگاه مردمی و فشار فزاینده اقتصادی در برهه کنونی مهمترین چالشهای رژیم دینی و مستبد ایران هستند. اما با تصور این امر که اگر ایران با آمریکا به توافق مقطعی جدیدی دست یابد، یا حداقل با توافقی ضمنی ایران بتواند امریکا را به کاستن از فشارهای کنونی بر رژیم مجاب نماید،  بدون تردید جمهوری اسلامی از این چالش‌ها جان به در برده و سیاست داخلی با جنگ کم شدت‌‌‌تر، مجددا به سرکوب بیشتر فعالان سیاسی منتهی می‌‌‌شود. این امر نیز ناشی از وجود ایران به عنوان یک دولت در عرصه نظام بین الملل می‌‌‌باشد. در نظام بین الملل نیز دولتها در صورتیکه در رفتار خارجی خود بر مبنای قواعد بین المللی رفتار نمایند، می‌‌‌توانند در داخل سیاستهای سخت‌‌‌گیرانه خود را به پیش برند. نکته مهم در این میان؛ در چنین صورتی اپوزیسیون کُرد، که همچنان بر سیاستهای تفرقه برانگیزانه خود پافشاری می‌‌‌کند، چگونه می‌‌‌تواند در فردای روزی که ایران و آمریکا مجددا به یکدیگر نزدیک شدند، به جای اتخاذ سیاستهای فرجام گرایانه خود، سیاست ورزی نماید؟

 حداقل تا مقطع کنونی جمهوری اسلامی ایران به منظور ممانعت از گسترش وحدت و رویه‌‌‌ی همگرایی احزاب کُرد از راهبرد سازمان‌دهی و بسیج حامیان، بر هم زدن سازماندهی و بی‌تحرک ساختن ان خود اقدام کرده است. از سوی دیگر با نفوذ دادن برخی از نزدیکان خود به درون احزاب کُردی یا هدایت اطلاعاتی برخی از اعضای آنها، سیاستی رادیکال و ستیزه گرایانه مبتنی بر دیگری ستیزی شدید را رواج بخشیده است. این سیاست در چند سال گذشته در فضای مجازی از سوی برخی از گروههای مشخص شدت گرفته است و ضربات شدیدی را در برآیند کلی خود متوجه مبارزات آزادیخواهانه خلق کُرد نموده است. این امر در برهه کنونی که ایران و به تبع آن شرق کُردستان در مرحله حساسی قرار گرفته همچنان می‌‌‌تواند آسیبهای بیشتری را متوجه جنبش آزادیخواهی خلق کُرد در شرق کُردستان نماید.

تغییر وضعیت ایران در آینده‌ای نزدیک بعید به نظر میرسد، اما در دراز مدت می‌‌‌توان به این تغییر همچنان امیدوار بود. در مرحله کنونی شکنندگی موقعیت سیاسی ایران بر همگان مشهود است، این شکنندگی می‌‌‌تواند به چرخش یا دگرگونیهای عمیق در ایران منجر شود. اما رهبران احزاب کردی، فعالان سیاسی احزاب و فعالان کُرد در داخل میهن باید با احساس مسئولیت بیشتری نسبت شرق کُردستان، سیاستهای مبتنی بر وحدت و انسجام ملی، فضای فکری سیاسی کُردستان را در راستای وحدت رویه و نه شکافهای بیشتر آماده نمایند. این فعالان باید با درک این نکته که فاشیسم می‌‌‌تواند در تمامی ظواهر مذهبی-دینی و میهن پرستانه ظهور کند، نسبت به شکنندگی وضعیت کُردستان در مقابل مرکز و سیاستهای مرکزگرایانه هوشیار باشند.

با توجه به رفتار شناسی ایران در آزادسازی گروگانهای آمریکایی، سرکشیدن جام زهر، و نرمش قهرمانانه می‌توان سه سناریو برای آینده این تنشها برشمرد؛ ترامپ با وارد آوردن فشار حداکثری شاید بتواند رژیم دینی-ایدئولوژیک ایران را به پای مذاکره بنشاند، شاید ادامه فشارهای حداکثری منجر به شکافی عمیق در مدیریت سیاسی کلان ایران گشته و زمینه کودتایی نرم را فراهم کند، شاید تداوم راهبرد کنونی آمریکا به جنگی مقطعی- یا درازمدت بینجامد. در هریک از این سه سناریو رهبران احزاب کُرد و فعالان سیاسی باید پاسخ دهند که برای هر یک از این سه سناریو چه تمهیداتی اندیشیده‌‌‌اند؟ سیاستهای فرجام گرایانه آنان در صورت مواجهه با شکستی دیگر چگونه می‌‌‌تواند اعتماد خلق کُردستان را به آنان بازگرداند؟ از همین رو این احزاب که تمامی هم آنان در چند سال اخیر بر دشمنی و عداوت با جنبش آزادیخواهی خلق کُرد به جای سازماندهی خلق و فعالیت علیه رژیم متمرکز شده است باید پاسخ دهند که با تداوم سیاستهای مغرضانه و نفاق برافکنانه خود چگونه می‌‌‌توانند منافع خلق کُرد در شرق کُردستان را تامین کنند.


Telegram Icon

به تلگرام پایگاه خبری و تحلیلی روژ بپیوندید

مطالب مرتبط:

جنگ نقده و عوارض آن

قاتلانی بی خبر از مقتول؛ روایت قتل امید حسنی

روایت قتل زانیار الله مرادی در سنندج

خیز چین برای بسط هژمونی در سایه جنگ اوکراین

بازداشت سه فعال سیاسی و مدنی در مهاباد

کلمات کلیدی:


بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است

تحلیل خبر

analis picture

قاتلانی بی خبر از مقتول؛ روایت قتل امید حسنی

آسمان شهر ابری است و از شب گذشته باران امان نمی دهد. شهر همچون تمام روزهای انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" ملتهب است وآبستن حوادث تلخ و شیرین. مردم هنوز عزادار زانیار الله مرادی و عیسی بیگلری هستند؛ دو جوانی که شامگاه ۲۳ آبان و در جریان اعتراضات مسالمت آمیز در عباس آباد به قتل رسیده بودند. سومین روز مراسم جان باختن این دو جوان مصادف شده با چهلم شهدای ۱۶ مهر.

یکشنبه ۲۸اسفند۱۴۰۱/ ۱۴:۵۵


خبر


مصاحبه

Interview Picture

هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند

پنجشنبه ۱۱خرداد۱۴۰۲/ ۱۷:۵۶