NNSROJ
قلمرو زدایی از سرزمین کوردها توسط کاشتن مین
Friday, July 19, 2019
Telegram
شاید کمتر کسی فکر میکرد که اولین مین کاشته شده در جنگ جهانی دوم به این سمت و سو برود که جان میلیون ها انسان را بگیرد، مواد منفجرهای که اگر جان را نگیرد بدون شک زندگی اجتماعی فرد مصدوم را به سمتی خواهد برد که کمتر از جان دادن نیست، چرا که در حال حاضر وضعیت برای مصدومان مین که نیاز به توان بخشی و مراقبتهای پزشکی دارند زیاد مناسب نیست و پیامدهای این وضعیت باعث عدم مشارکت مصدومان در فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی میشود که خواه ناخواه آنها را به سمت انزوا پیش میبرد.
ایران یکی از کشورهایی است که در جنگ با عراق به استفاده از مین روی آورد و حاصل این جنگ نافرجام برای طرفین چهارصد و پنجاه هزار نفر کشته و یک میلیون و پانصد هزار نفر زخمی با خرابی و ویرانیهای مناطق مسکونی، کشاورزی و زیر ساختی بود، اما آنچه که از این جنگ به جا مانده است و همچنان ترس را در میان مردم به جای گذاشته است مینهایی است که توسط هر دو کشور کار گذاشته شده است.
طبق آمار سازمان ملل مجموع تلفات ناشی از انفجار مین و دیگر انواع بمبها در ایران طی سالهای ۱۹۸۸ تا ۲۰۱۷ میلادی ۹۹۲۵ نفر بوده است که از این تعداد ۲۸۲۳ نفر کشته و ۷۰۹۵ نفر زخمی یا قطع عضو شدهاند. شمار تلفات به ثبت رسیده تنها در سال ۲۰۱۷ میلادی ۸۴ نفر بوده است که از تعداد به ثبت رسیده یکسال پیش از آن (۶۳ نفر) بیشتر است.
آنچه که مین را در ایران به پدیدهای اجتماعی تبدیل کرده است، تنها به دلیل مینهای جنگ ایران و عراق نیست بلکه استفاده مینها توسط سپاه پاسداران در مناطق مرزنشین عمدتا کوردنشین ایران است؛ کوردهای مناطق غربی ایران به دلیل عدم توسعه اقتصادی که به صورت سیستماتیک توسط دولت مرکزی به آنها حقنه شده است.
آنها برای امرا معاش خود ناگزیر هستند که اجناس و کالاهای مورد نیاز داخلی را از اقلیم کوردستان، از راههای صعبالعبور و کوهستانی وارد ایران بکنند تا از این طریق بتوانند معیشت خانواده خود را تامین کنند، اما علاوه بر سخت بودن کار و فرسودگی که به همراه میآورد این کولبرها دائم باید نگران باشند که هر لحظه بر روی مینهای به کار گرفته توسط سپاه پاسداران جان خود را از دست ندهند، از این رو نگاهی اجتماعی به مسئله مین در ایران گریز ناپذیر است.
وقتی از مین حرف میزنیم؛دقیقا از چه چیز حرف میزنیم
وقتی از مین حرف میزنیم دقیقا از چه چیزی حرف میزنیم؟ اولین تعریفی که از مین به ذهن میرسد این است که مقداری ماده منفجره یا ماده دیگری است که در محفظهای فلزی، چوبی یا پلاستیکی در اندازههای گوناگون قرار دارد و برای نابودی خودروها یا کشتیها یا قایقها یا هواپیماها و آسیبزدن به آنان و زخمی کردن افراد بهکار میرود، به عبارتی به این معناست که مین ابزاری جنگی است اما در واقع مین میتواند واجد معنایی بیشتر از یک ماده منفجره یا ابزاری جنگی باشد، مینها میتوانند قلمروز زدایی کنند و در عین حال قلمرو زا هم باشند.
حاکمیتها یا دولتها و یا گروهها، زمانی از مین استفاده میکنند که بخواهند به طرفهای مقابل بفهمانند که زمین، دریا یا هوای مشخصی متعلق به آنهاست و در پی تصاحب آن هستند چرا که دولتها مدام در پی گسترش قلمرو خود هستند که از طریق آن بر قدرت خود بیفزایند. در این معنا مینها ابزاری هستند که حاکمیت به واسطه آنها دست به قلمروزدایی از وجود دیگری کرده و سپس با به رسمیت شناختن خود، قلمروزایی می کند.
اتفاقی که در ایران در طول سالهای جنگ در مناطق کوردنشین به شکل وسیعی اتفاق افتاد، مناطقی که کوردها ایمان داشتن که قلمرو آنهاست و سعی کردند به هرطریق ممکن از دیپلماسی گرفته تا جنگ و مقاومت از طریق کالبد خود نشان دهند که نسبت به این قلمرو حق آب و گل دارند، اما حاکمیت جمهوری اسلامی با به خاک و خون کشاندن کوردها سعی در قلمرو زدایی از کوردها و به دنبال آن قلمروزایی از همین مناطق کرد و برای تثبیت این قلمروزایی مینها با خنثی نشدن یا به عبارتی با منفجر نشدن خود همچون یک سیستم سرکوب پابرجا هستند، تا اعلام کنند که قلمرو حاضر قلمرو حاکم بزرگ است و هر اقدامی در جهت تهدید یا قلمرو زدایی از قلمرو حاکم آنها با انفجار خود این تهدید را خنثی می کنند. در این معنا مسئله مین در کوردستان ایران بیشتر از آنکه مسئله ای اخلاقی و انسانی باشد مسئلهای سیاسی است.
در سال ۱۹۹۷ در راستای مسائل حقوقبشری و با توجه به اصرار و پیگیریهای صلیب سرخ و نهادهای حقوق بشری پیمانی در اتاوای کانادا به تصویب رسید که در آن کشورهای عضو از به کارگیری مینهای زمینی ضد نفر منع میشدند و بعدها این سازمان در جهت اهداف خود به کشورهای که با مین دست و پنجه نرم می کرد مشاوره و آموزش جهت مقابله با مین ارائه می داد.
در همین راستا نشستی به مناسبت بزرگداشت روز آگاهی از مین و کمک به اقدامات علیه مین در اواخر اسفند سال ١٣٩٧ در ایران برگزار شد و حتی تفاهمنامههایی هم با وزارت خارجه ایران در جهت راستای آگاهی رسانی، تبادل دانش و حمایت از فعالیتهای مینزدایی به امضا رسید، اما ایران هیچ وقت نپدیرفته که به کنوانسیون منع مین و کنوانسیون بمب های خوشهای بپیوندد، چرا که بخشی از قلمروزایی و در پی آن قلمروزدایی توسط ترس از مین انجام می شود.
ترسی که قرار است مردم کورد را از بازپس گیری مناطق اشغال شده توسط حاکمیت جمهوری اسلامی ایران برحذر بدارد، در این معنا مسئله ی مین در ایران به تمامی سیاسی است و هر اقدامی جهت پاکسازی این مینها چه برای نظام و چه برای کوردها یک امر سیاسی است، و بنظر نمی رسد که فشارهای بین المللی و حتی داخلی نیز حاکمیت را به سمتی سوق دهد تا موضعی عملی در قبال پاکسازی میادین مین و عدم بکارگیری آنها اتخاذ کند.
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی:
چند لحظه منتظر بمانید...
بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است