موضوع روز:

آناهیتا حسینی

روح يك وضعيت بي روح: اهميت روژآوا به عنوان يك مدل آلترناتيو توسعه سياسي در متن خاورميانه

Saturday, September 17, 2016



برگردان: فریدون تیموری
برگرفتە از گاهنامەی تحلیلی "بەرجەوەندار"


واژگان کلیدی: روژآوا، آلن بادیو، وجود و رخداد، خاورمیانه، سیاست کردی، داعش

چکیده
در پس آمد بحرانی که هنوز در سوریه ادامه دارد، روژآوا ( غرب کردستان ) به تدریج و به شکلی دوفاکتو به یک منطقه خود مختار تغییر شکل پیدا کرده است. در حالی که این منطقه عمده اعتبار بین المللی اش را به خاطر مقاومت غیر منتظره و هنوز جسورانه اش در برابر نیروهای بی رحم دولت به اصطلاح اسلامی در سوریه به دست آورده است، چیزهای بسیار بیش تری از جنگ قهرمانانه چند سنگر کردی بر ویرانه های روستاها و شهرهای شمال سوریه در مورد روژآوا وجود دارد. در واقع، روژآوا با امتناع از قرار گرفتن در روایت های مسلطی چون جدایی طلبی - و مهمتر - دولت سازی از بالا، در جستجوی تاسیس مدلی آلترناتیو از جامعه در بسیاری از جهات است. علی رغم ( یا حتی به دلیل ) این، روژآوا جایگاهی را که شایسته آن است در محافل آکادمیک یا در رسانه ها به دست نیاورده است. 

هدف این مقاله کاوش در برخی از ویژگی های سیاسی - اجتماعی روژآوا است. نیمه اول مقاله، بستر نظری و تاریخی بنیادهای سیاسی - اجتماعی روژآوا را توضیح می دهد. نیمه دوم، می کوشد با استفاده از مفاهیم ‮« رخداد‮» و ‮« وفاداری به رخداد‮» از فیلسوف فرانسوی آلن بادیو، به مطالعه روژآوا از چشم اندازی فلسفی بپردازد. 

به مثابه یک رخداد بادیویی، روژآوا یک اتفاق مهم تاریخی است که بخش های سابقا نادیده یا پنهان شده جامعه را به سطح می آورد. روژاوا حقیقتی جهانشمول را نمایندگی کرده و راه را برای یک ‮« آلترناتیو‮» نشان می دهد. درنتیجه، ‮« وفاداری به رخداد‮» را طلب می کند و الهام بخش مردمی از فراسوی مرزهایش برای حمایت و دفاع از آن است. روژآوا، به دنبال آن، قاطعانه اعلام می کند که در جستجوی تاسیس یک آلترناتیو است و در حقیقت این فرآیند را آغاز کرده است: روژاوا تعویق این فرایند به پایان جنگ را رد می کند. مقاله در ملاحظات پایانی اش به تشریح برخی از موانع شکوفایی روژآوا به عنوان یک مدل آلترناتیو برای جامعه می پردازد.

مقدمه
تاریخ سال های اخیر خاورمیانه، حتی با معیارهای خاورمیانه ای هم تاریخی خونبار بوده است. آینده این منطقه با مداخلات خارجی از یک سو و توتالیتاریسم و دیکتاتوری های محلی از انواع مختلف از سوی دیگر بیش از همیشه تیره و تار به نظر می رسد. این واقعیت به ویژه در پرتو قیام های توده ای در کشورهای عربی در سال ۲۰۱۱روشن تر می شود. قیام هایی که در ابتدا امید فراوانی برانگیخت، اما هر چه زمان گذشت، آن هایی که مشتاقانه به این قیام ها تحت عنوان بهار عرب خوش آمد می گفتند، به جای آن، شروع به صحبت درباره ‮« پاییز‮» و ‮« زمستان‮» عرب کردند. بعد از آنکه مرحله اول امید و هیجان گذشت، به استثنای تونس، بیشتر کشورهایی که در طول قیام ها تغییرات اساسی را از سر گذرانده بودند یا در هرج و مرج فرورفتند و یا به وضعیت حاکم قبلی ( یا بدتر از آن ) بازگشتند. به عنوان مثال، در لیبی مداخله خارجی، تخاصم قبایل، و رقابت شبه نظامیان بنیادگرایی چون دولت اسلامی عراق و شام ( داعش ) در حال نابودی تمام زیرساخت های باقیمانده کشور است. در مصر، حکومت نظامی سابق موفق به باز پس گرفتن دست آوردهای قیام شده و در برخی جنبه ها حتی ویژگی های اقتدارگرایانه تری را نسبت به قبل از ۲۰۱۱ از خود به نمایش می گذارد. 

تحت این شرایط، بسیاری از کسانی که در برخی از سطوح در امور منطقه درگیر بودند - از فعالان محلی، وکلا، و روزنامه نگاران گرفته تا دانشگاهیان، روزنامه نگاران، و تحلیل گرانی از سراسر جهان که به تحولات خاورمیانه علاقه داشتند - خود را در موقعیت انتخاب یکی از این دو موضع یافتند: دفاع، تبرئه، توجیه، یا معذرت خواهی بی پرده به خاطر اعمال نیروهای خاص. ایده آل های به اصطلاح غربی شکل دهنده یکی از این نیروها است: دموکراسی پارلمانی و لیبرالیسم ( نئولیبرالیسم ) که در اشکال مختلف ‮« مداخله بشر دوستانه‮» و ‮« حمایت‮» از نیروهایی که از این دیدگاه ها پشتیبانی می کنند، مجسم است. این نیروها البته تنها محدود به خاورمیانه نیستند ( شیوه ای که نیروهای ضد روس و طرفدار اروپا اخیرا در رسانه های غربی به تصویر کشیده می شوند نمونه خوب دیگری از این است.) در نقطه مقابل، دیگران، شامل هم افراد غیر نظامی داخل منطقه و هم تحلیل گران و نویسندگانی که درباره خاورمیانه می نوشتند، از گروه های بنیادگرای اسلامی سلفی حمایت کردند. آن ها به این دلیل این کار را انجام می دهند که یا هیچ آلترناتیو دیگری نمی بینند؛ چون احساس می کنند موظف به انتخاب بین بد و بدتر هستند، یا به سادگی به این دلیل که در آرزوی دیدن یک راه حل ‮« بومی‮» و ‮« محلی‮» ، صرف نظر از نتیجه اش هستند. 

در بین سطور دفاعیات آن ها از هر کدام از طرفین توحش، این معنا که هیچ آلترناتیوی وجود ندارد قابل تشخیص است. روژآوا ( غرب کردستان ) در چنین شرایطی پدیدار شد و عمدتا به دلیل مقاومت غیر منتظره کوبانی در مقابل خلافت اسلامی بود که حداقل توجه و شناسایی بین المللی را به خود جلب کرد. با این حال، حتی این شناسایی بین المللی محدود { ‮١ } هم عمدتا می کوشد تجربه روژاوا را به قلمرو شگفتی ها به ویژه به اتکای تصاویر پیشمرگه های { ‮٢ } زن زیبا ) یا سیاست هویت ( با تقلیل روژآوا به جنبش هویت ملی کردها، براند.

این مقاله در پی کاوش و مداقه در اهمیت روژآوا به عنوان یک موجودیت سیاسی و یک مدل توسعه در بستر خاورمیانه ی متنازع امروز است. این مقاله، بدون تلاش برای قرار دادن روژآوا در یک ساختار یا بستر سیاسی و توسعه ای از پیش موجود، یا تقلیل آن به جنبشی که صرفا در واکنش به دولت اسلامی به وجود آمد، در پی درک تجربه روژآوا به مثابه چیزی است که آلن بادیو ‮« رخداد‮» می نامد. این رخداد آگاهی تازه ای را در افرادی که در آن مشارکت دارند ایجاد کرده و الهام بخش جنبش های مشابهی در بخش های دیگر منطقه بوده است. در نهایت، روژآو تاکنون ثابت کرده که ممکن است آلترناتیوی وجود داشته باشد که شامل بمباران، نسل کشی، و اسارت زیر پرچم سرمایه داری یا اسلام، لیبرالیسم یا الله نیست. 

زمینه تاریخی روژآوا
بسیاری از ساختارهای امروز روژآوا مبتنی بر کنفدرالیسم دموکراتیک، ایده ای که به وسیله عبدالله اوجالان رهبر زندانی حزب کارگران کردستان ( PKK ) توسعه یافت، هستند. در نتیجه، درک این مفهوم برای درک روژآوای امروز ضروری است. اوجالان در طول سال های زندان اش، تاریخ و تاثیر پ. ک. ک را ارزیابی و شروع به انتقاد از سابقه حزبش کرد. این ها او را نسبت به چشم انداز استالینیستی حزب دچار تردید کرد. تحت تاثیر جنبش زاپاتیست ها در امریکای لاتین، او برای یک یافتن یک آلترناتیو شروع به نگاه کردن به نقاط دیگر کرد و در این جستجو با آثار متفکر آنارکو - کمونیست آمریکایی مورای بوکچین آشنا شد. بوکچین نظریه کمونیالیسم { ‮٣ } را بسط داد که مبتنی بر نقد ناسیونالیسم و دولت - ملت بوده و ریشه در این اعتقاد دارد که جامعه باید از طریق دموکراسی مستقیم سازماندهی شود. همچنین حفاظت از محیط زیست یک مفهوم کلیدی در نظریه او است: 

برای ایجاد یک جامعه محیط زیستی شهرها باید تمرکز زدایی شوند، در نتیجه مردم می توانند در یک مقیاس کوچک تر زندگی و بر خود حکومت کنند و غذا را به شکلی محلی کشت کرده و از انرژی تجدید پذیر استفاده کنند. این جامعه جدید نه با اوامر بازار و نه با ضرورت های اقتدار دولت بلکه با تصمیمات مردم اداره خواهد شد. راهنمای تصمیمات آنان، اخلاقیات در مقیاسی اشتراکی خواهد بود. { ‮٤ } 

اوجالان نظریه ‮« کنفدرالیسم دموکراتیک‮» خود را در زندان بین سال های ١٠٠٢ تا ٤٠٠٢ تکمیل کرد. در سال ٥٠٠٢، پ. ک. ک به طور رسمی اعلام کرد این ایده را به عنوان یک استراتژی جدید اتخاذ کرده و آن را در مناطق تحت نفوذ خود معرفی کرد. تحت تاثیر کنفدرالیسم دموکراتیک در بسیاری از روستاهای کوچک و شهرهای بزرگتر تلاش هایی برای تاسیس جوامع خود - حکمران صورت گرفته است. با این حال، دولت ترک اعلام کرده است که تمام این انجمن ها غیر قانونی بوده و مانند پ. ک. ک و گروه جوامع کردستان ( KCK ) ، که از آن حمایت کرده اند تروریست هستند. اجرای این ایده در ترکیه پس از آن ناممکن شده است.

با این حال، جنگ داخلی سوریه این امکان را برای یگان های مدافع خلق ( YPG ) ، فراهم کرد تا این ایده را در غرب کردستان معرفی کنند. این ایده سپس به وسیله احزاب سیاسی متنوعی در منطقه پذیرفته و به شکل دوفاکتو تبدیل به اساس کانتون های خودمختار روژآوا شد. در سال ۲۰۱۱، هنگامی که جنگ داخلی آغاز شد، دولت سوریه سربازانش را از روژآوا عقب کشید و آن ها را در موقعیت های استراتژیک تر برای مبارزه با اپوزسیون سنی که شامل بسیاری گروه های سلفی و سنی بودند، مستقر کرد. برخی تحلیل گران خاطرنشان می کنند که ممکن است این عقب نشینی دلیل دیگری هم داشته باشد که حول حمایت ترکیه از شورشیان سوری و تلاش بشار اسد برای انتقام از ترکیه با کمک کردن به ‮« شمنان دشمنش‮» می چرخد.{ ‮٥ } علی رغم این، در نتیجه جنگ داخلی، روژآوا فرصت تبدیل شدن به یک منطقه به شکل دوفاکتو خودمختار را به دست آورد و در حال حاضر در حال اجرای شکل جدیدی از حکومت و نظم اجتماعی به رغم همه موانع از جمله تهدیدهای دائمی، برخورد مداوم با نیروهای نظامی، و فشار دیگر کشورهای منطقه که می ترسند جمعیت کرد آن ها از کنترل خارج شوند، از جمله ترکیه و ایران، است. علاوه بر این، فشار حتی از جانب دیگر سازمان های کردی هم وجود دارد، مثل حزب مستقر در کردستان عراق ( PDK ) ، که مخالف خودمختاری روژآوا است. 

روژآوا چگونه عمل می کند؟

الف: آیا روژآوا یک دولت یا در راه تبدیل شدن به یک دولت است؟
بسیاری استدلال خواهند کرد که روژآوا نمی تواند به عنوان یک دولت آن گونه که به شکل کلاسیک در نظری وبری تعریف شده است، دیده شود. روژآوا در حقیقت از سه کانتون تشکیل شده است: کوبانی، عفرین، و جزیر. آن ها با مناطقی که عمدتا به وسیله داعش کنترل می شوند و بیشتر جمعیت عرب دارند از هم جدا شده اند. مرزهای روژآوا نیز نامعین و بی ثبات هستند، این ها برای وبر به این معنا است که روژآوا حقیقتا یک دولت را تشکیل نمی دهد. 

به رسمیت شناخته شدن در داخل و خارج نیز همچنین شاخص های یک دولت هستند، { ‮٦ } که روژآوا فاقد آن است. اما بسیار مهم است که اشاره کنیم روژآوا در مسیر تبدیل شدن به یک دولت نیست، چون خود را از یک دولت بودن یا دولت شدن مبرا کرده است. کنگره خودمدیریتی دموکراتیک مبتنی بر کانتون روژآوا در بیانیه اش اعلام کرد که ساختار دولت - ملت به و بەطور خاص برای سوریه به عنوان یک کشور چند فرهنگی، متنوع، و متکثر مناسب نبوده و پروژه دولت - ملت به وسیله استعمارگران فرانسوی به آن تحمیل شده است. به طور کلی، کنگره معتقد است که غلبه بر ایده دولت - ملت به عنوان سرمنشاء دسته بندی سیاسی و اجتماعی در خاورمیانه ضروری است. { ‮٧ } تصدیق نظر و قصد روژآوا در تلاش نکردن برای ایجاد یک دولت ملت دیگر که در پی یکدست سازی و غیریت سازی بر مبنای ملیت، قومیت، و مذهب است، ضروری است. بنابراین ما می توانیم از افتادن به دام تحلیل روژآوا بر اساس معیارهای و استانداردهایی که برای او کاربرد ندارند، اجتناب کنیم.

ب: روژآوا چگونه عمل می کند؟
سیستم خودمختاری دموکراتیک که در حال حاضر در سه کانتون روژآوا اجرا می شود در پی گسترش خود به سراسر سوریه است. کانتون ها به مثابه روشی برای تمرکز زدایی از فرایند تصمیم گیری دیده می شوند که یکی از مبانی هم خودمختاری دموکراتیک روژآوا و هم کنفدرالیسم دموکراتیک است. بر روی هم، سه کانتون کوبانی، جزیر، و عفرین در می سال ۲۰۱۴ سه میلیون و هشتصد هزار نفر جمعیت داشتند. هر کانتون پارلمان، قانون اساسی، و حکومت خود را دارد و برای تصویب قوانین خود آزاد است مشروط بر این که با قوانین منشور خودمختاری دموکراتیک روژآوا سازگار باشند. { ‮٨ } در حالی که کانتون ها تقریبا به طور کامل خودمختار هستند، یک شورای مشترک مقاومت کانتون ها در برابر نیروهای داعش را هماهنگ می کند. 

قومیت، مذهب، زبان، و شهروندی در کانتون ها
کانتون ها زبان هایی که ساکنانشان با آن صحبت می کنند را به عنوان زبان های رسمی به رسمیت می شناسند. کانتون جزیر در بین ساکنانش اقلیتی از عرب و مسیحیان آرامی دارد. زبان های آرامی و عربی درکنار کردی زبان های به رسمیت شناخته شده آن هستند. همه مذاهب شامل اسلام، مسیحیت، و دین یزیدی در کانتون ها پذیرفته شده هستند. خودمختاری دموکراتیک روژآوا همچنین حضور افراد سکولار در جمعیت سوریه را به رسمیت می شناسد. در مقایسه با اکثر کشورهای خاورمیانه، این یک گام بزرگ به پیش است. با این وجود، علی رغم سکولاربودن خود جنبش، رهبران روژاوا آشکارا بر غیر مذهبی بودن خود تاکید نمی کنند، احتمالا برای اجتناب از برچسپ خوردن به عنوان چپ افراطی و در نتیجه از دست دادن جاذبه شان در میان ساکنان محلی. 

شایان ذکر است اگرچه چه روژآوا ادعا می کند که مفهوم دولت - ملت را کنار گذاشته و آن را با شرایط و تنوعات خاورمیانه ناسازگار می داند، اما برای عضویت در یک کانتون و شرکت در اعمال خودمختاری دموکراتیک از پایین، فرد باید حتما شهروند سوری باشد: این به طور رسمی در بیانیه شان آمده است. این قانون به طور خاص از چشم انداز مبارزانی که به YPG پیوسته و از شمال ( ترکیه ( شرق ( ایران ) ، یا جنوب ( عراق ) وارد کردستان سوریه شده اند، محل سوال است. بر طبق این قانون، چنین افرادی نمی توانند در تصمیم گیری هایی شرکت کنند که می تواند برای آن ها موضوع مرگ و زندگی باشد؛ مهم تر این که این قانون علیه کردهایی که در اصل اهل روژآوا هستند اما شهروندی آن ها به وسیله رژیم بعثی اسد، با این ادعا که آن ها مهاجر هستند، انکار شده بود تبعیض اعمال می کند.

حقوق زنان
از همان آغاز، رخداد روژآوا قصد خود را برای تعقیب یک انقلاب زنان در کنار انقلاب دموکراتیک اعلام کرده است. آسیه عبدالله، یکی از رهبران YPG در یک مصاحبه می گوید: 

هیچ کدام از این انقلاب ها نمی تواند جای دیگری را بگیرد، هیچ کدام بر دیگری اولویت ندارد، ما زنان خواهان مشارکت در تمام سطوح، در جامعه و سیاست و جاهای دیگر هستیم. این خود زنان بودند که خودمدیریتی دموکراتیک را تقویت کردند. ما نمی گوییم بگذارید زنان در جای خودشان بمانند تا ما اول مساله کرد و دیگر موضوعات را حل کرده و سپس به سراغ حل مسائل زنان برویم. برعکس، ما معتقدیم تا آن موقع بسیار دیر خواهد شد؛ این تلاش ها باید به موازات هم و نه یکی پس از دیگری انجام شوند. تعقیب مطالبات زنان یک مطالبه نیست، یکی از ملزومات پیشروی ما است. { ‮٩ } 

جای تعجب نیست که اساس موضوع حقوق زنان و انقلاب زنانه را می توان همچنین در مباحث اوجالان نیز یافت. او می نویسد: 

رهایی زندگی بدون یک انقلاب زنانه که ذهنیت و زندگی مردان را تغییر دهد غیر ممکن خواهد بود. اگر ما نتوانیم بین مرد و زندگی و زن و زندگی آشتی برقرار کنیم، خوشبختی یک امید بیهوده خواهد بود. انقلاب جنسیتی فقط درباره زنان نیست. این درباره تاریخ پنج هزار ساله تمدن قدیمی جامعه طبقاتی است که زنان را در موقعیتی پایین تر از مردان قرار داده است. در نتیجه، این انقلاب جنسیتی به طور همزمان به معنای رهایی مردان نیز خواهد بود. من اغلب درباره ‮« طلاق کامل‮» نوشته ام، یعنی توانایی جدایی از فرهنگ پنج هزار ساله ی قدیمی سلطه ی مردانه. { ‮٠١ } 

در کانتون های روژآوای امروز، به لحاظ قانونی زنان در تمام موضوعات از حقوق برابر با مردان برخوردارند؛ آن ها همچنین شاخه خود را در نیروهای مسلح دارند. نمایندگان زن در تمام نهادهای رسمی باید حضور داشته باشند و ۴۰ درصد از مدیران موسسات باید زن باشند. { ‮١١ } قانون اساسی روژآوا همچنین به شدت سازگار با محیط زیست و آگاه از آن است. { ‮٢١ }

رخداد بادیویی و ارتباط آن با روژآوا
آلن بادیو یک فیلسوف معاصر فرانسوی است، کسی که اثر اصلی او ‮« وجود و رخداد‮» ( منتشر شده در سال ۱۹۸۸، اما ترجمه نشده به انگلیسی تا اوایل دهه اول قرن حاضر ) ، تحسین بین المللی را به ویژه از جانب فعالان در کشورهایی که تحولات سیاسی سریع را تجربه می کنند، دریافت کرده است. { ‮٣١ } نام بادیو با نقد او از پست مدرنیسم، پسا ساختارگرایی، و محافظه کاری و اعتقاد او به این که تاکید بیش از حد بر زبان بیانگر یک مانع در مقابل فلسفه معاصر است، عجین شده است. او همچنین مفهوم حقیقت های نسبی و محدود به زمان و مکان را به چالش می کشد. ‮« رخداد‮» احتمالا مشهورترین مفهوم بادیو است، مفهومی که به خوبی دیدگاه های او درباره انقلاب و تغییر اجتماعی را فشرده می کند. بر خلاف بسیاری از همکاران هموطن مشهور پست مدرنش، بادیو از بازگرداندن مفهوم حقیقت به قلمرو فلسفه، جایی که، به زعم او، به درستی به آن تعلق دارد، دفاع می کند. برای بادیو، ‮« حقیقت‮» ، { ‮٤١ } ‮« که در متن دانش واقع نمی شود‮» ، و { ‮٥١ } می تواند مفهومی ابدی و جهانشمول باشد، می تواند خود را در یک رخداد در چهار حوزه آشکار کند: علم، هنر، سیاست، و عشق. 

 ( بادیو خود فلسفه را همچون عرصه ای که در آن حقیقت می تواند آشکار و یا تجربه شود در نظر نمی گیرد ). برای او، یک رخداد باید ‮« حداکثر شدت ظهور‮» را داشته باشد - رخداد باید به شکل برجسته ای قابل دیدن باشد. علاوه بر آن، رخداد بنا به طبیعت همیشه غیرقابل پیش بینی هست و خواهد بود، و زمانی ظاهر می شود که انتظار، توقع، یا برنامه ریزی برای آن وجود ندارد. در ساحت سیاسی، بادیو بسیاری از انقلاب ها و بسیاری از قیام های معاصر را تحت عنوان رخداد طبقه بندی می کند: برای بادیو، کمون پاریس، انقلاب روسیه، و قیام های اخیر عربی همگی واجد شرایط رخداد بودن هستند. یکی از ویژگی های اصلی یک رخداد سیاسی این است که بخش سابقا نادیده یا پنهان شده جامعه را به سطح می آورد، همان هوموساکرآگامبنی { ‮٦١ } جامعه. اندرو رابینسون این را به خوبی بیان می کند: 

به طور معمول، دولت، نفع جمعی، و ایدئولوژی مسلط بر این شالوده سرپوش می گذارند. اما آن حاضر باقی می ماند - محصور یا محبوس، و به زبانی دیگر، در آن بخش حذف شده. رخداد وقتی اتفاق می افتد که آن بخش حذف شده ناگهان و به شدت در صحنه اجتماعی حاضر می شود. وضعیت نرمال ظاهری را در هم می ریزد، و فضایی را برای بازاندیشی واقعیت از نقطه نگاه بنیان های واقعی اش در کثرتی متباین فراهم می کند. { ‮٧١ } 

تنها در یک رخداد است که مردمان محذوف می توانند قابل دیدن شده و به مثابه ‮« سوژه ها‮» آشکار شوند. رخداد، کسانی را نمایندگی می کند که قبلا انکار می شدند: ‮« این ممکن شدن نمایندگی های جدید در یک رخداد است که حقیقت، سوژه ها، و سیستم اجتماعی جدید را تولید می کند‮» . { ‮٨١ }

ویژگی های روژآوا به مثابه یک رخداد مهم
روژآوا تقریبا یک نمونه کلاسیک از رخداد در دوران ما است، رخدادی که در شکوفایی اش در تلاش برای تاسیس یک نظم نوین اجتماعی است. به عنوان یک رخداد، روژآوا به وسیله ضد - رخدادهای ناسیونالیسم، بنیادگرایی، و توتالیتاریسم که می کوشند آن را ببلعند احاطه شده است. با این وجود، بر خلاف رقیبش یعنی داعش، روژآوا بدون رتوریک نظامی و دهشت آفرین پا به عرصه وجود نهاد، روژآوا به شکلی غیر منتظره و غیرقابل پیش بینی، در میانه وضعیتی که به نظر می رسید همه امیدها در آن از دست رفته است، ظاهر شد ( همان طور که از یک درک بادیویی از رخداد انتظار می رود ). پس از آن، روژآوا آهسته و پیوسته در مسیر خلق یک مدل آلترناتیو اجتماعی حرکت کرده است. و علی رغم همه ی پیشامدها، اکنون چهار سال است که جان سالم به در برده و شکوفا شده و الهام بخش خوش بینی تازه در متن چیزی شده است که در غیر این صورت یک بن بست سیاسی بی امید به نظر می رسید. 

یکی از مهم ترین ویژگی های رخداد روژآوا شیوه ای است که در آن جا با مساله هویت برخورد شده است. هر چند جمعیت کانتون ها عمدتا از کردها تشکیل شده است، ( کسانی که اکثریت مطلق را در کوبانی و جزیر تشکیل می دهند ) ، از واژه ‮« دولت کردی‮» اجتناب می شود و هیچ تاکید خاصی بر روی ماهیت ‮« کردی‮» مبارزه وجود ندارد. بادیو ادعا می کند که پیشروی سیاسی همیشه دربرگیرنده استعلای هویت های موجود است. 

« مساله پیدا کردن چیزی است که، به طرزی پارادوکسیکال، یک هویت ژنریک ( عام ) ، هویتی بدون هویت، هویتی فراسوی همه هویت ها باشد‮» { ‮٩١ } اگرچه، رخداد روژآوا هنوز آن نوع از هویت ژنریک را که بادیو ( شاید تا حدودی آرمانگرایانه ) از آن صحبت می کند ارائه نکرده است، اما نشانه های واقعی از شمولیت در آنجا وجود دارد: نه تنها مسیحیان عرب بومی و کردها حقوق برابر دارند، بلکه روژآوا همچنین شروع به جذب کسانی کرده است که خود را در حاشیه های جوامع خود در نظر می گیرند. در حال حاضر، اعضای سازمان های مختلف غیر کرد در روژآوا حضور دارند، همین طور افرادی از منطقه ( و فراتر از آن ) که سفر به کوبانی و پیوستن به نیروهای مدافع خلق را انتخاب کرده اند. ایوان هافمن، یک آلمانی - آفریقایی که اخیرا هنگام دفاع از روستای آشوری تل تمر در روژآوا به وسیله داعش کشته شد تنها یک نمونه ی شناخته شده است. اما روژآوا تنها مقصد کسانی نیست که در پی پیوستن به این نیروها هستند. حمید ( نام مستعار ) یک پناهجوی ۲۳ ساله ایرانی که اخیرا درخواست پناهندگی اش در سوئد رد و در جستجوی راهی برای وارد شدن به ترکیه است معتقد است که روژآوا فضای ایده آلی را برای زندگی فراهم کرده است. با وجود بیرون انداخته شدن از کشورش و گذراندن دو سال در سوئد، با انکار شدن حق زندگی اش در آنجا، او به طور خاص از چشم انداز شرکت در فرآیند در حال انجام تاسیس یک خودمختاری دموکراتیک باثبات در روژآوا هیجان زده است.

از این نظر مقایسه روژآوا با دیگر سازمان های سیاسی رقیب در متن جنگ سوریه، به ویژه داعش، جالب است. در حالی که داعش با حذف مردم از جامعه ( اغلب با گرفتن جان شان ) ، به دلیل مذهب، جنسیت، دیدگاه های سیاسی، و ترجیحات جنسی شان، روزانه هوموساکرهایی در معنای واقعی کلمه خلق می کند، روژآوا با شامل کردن حذف شدگان، کسانی را که هویت ها و حقوق شان از طریق اشکال متنوع سرکوب انکار شده است از وضعیت هوموساکر خارج می کند. احتمالا موضع روژآوا درباره هویت دلیلی است که توضیح می دهد چرا شماری از مدافعان سیاست هویت در حال رو برگرداندن از آن هستند و با روژآوا با همان اشتیاقی که هنگام کسب خودمختاری به وسیله کردها در عراق نشان دادند، برخورد نمی کنند. در هر صورت، روژآوا به سادگی تنها درباره مطالبات کردی نیست. 

دیگر ویژگی مهم رخداد روژآوا این است که تنها به نظم موجود چیزهایی که با آن مخالف است واکنش نشان نمی دهد، بلکه شجاعانه نظم جایگزین اش و چگونگی دست یابی به آن را نیز اعلام می کند. حداقل از این نظر، روژآوا با قیام هایی که در طول چند سال گذشته در خاورمیانه اتفاق افتاده اند از اساس متفاوت است. این قیام ها را به نسبت می توان همچون یک ‮« وحدت منفی‮» توضیح داد، با نیروهای متفاوتی که منحصرا حول آنچه ‮« نمی خواستند‮» با هم متحد شده بودند ( به عنوان مثال در مصر و دیگر کشورهای عربی ). شاید آشکارترین نمود غیر سیاسی این نوع وحدت، جنبش سبز ایران بود که مطالبات و تمرکزش تقریبا تنها یک نفر در درون رژیم را هدف قرار داده بود نه رژیم را به مثابه یک کلیت. بادیو در یکی از سمینارهای اخیرش نمونه وحدت منفی در مصر را توضیح می دهد جایی که نیروهای مختلف سیاسی و اجتماعی اپوزسیون برای مطالبه استعفای مبارک با هم متحد شدند، هنگامی که اوضاع شروع به تغییر کرد، آن ها باید چیزی پیشنهاد می دادند. این چیز انتخابات بود... { ‮٠٢ } اما انتخابات فی النفسه یک سیستم سیاسی نیست؛ در واقع، هیچ کدام از طرفین درباره نوع آلترناتیو سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی که در ذهن داشتند به وضوح صحبت نمی کردند. با چند دهه بازگشت به گذشته می توانیم ببینیم که انقلاب ایرانی ها نیز همین ویژگی را داشت. تشکل های سیاسی متنوع در مخالفت یپروزمندانه با سلطنت شاه گرد هم آمدند اما درباره نظم آلترناتیوی که برای آینده در ذهن داشتند دچار ابهام بودند. در حقیقت، تلاشی آگاهانه برای هر چه مبهم تر بودن درباره آینده وجود داشت، آن ها درباره آینده فقط با اصطلاحات کلی چون ‮« آزادی‮» ، ‮« استقلال‮» ، و مانند این ها سخن می گفتند. { ‮١٢ } این به ویژه درمورد نیروهای اسلامی که بعدها قدرت را در دست گرفتند صادق بود. 

عواقب ناشی از اعلام نکردن یک آلترناتیو ایجابی در قیام های خاورمیانه تاکنون به شکل زیانباری به اثبات رسیده است. با این حال، روژآوا یک ضد - مثال را در مقابل ما قرار می دهد. در نقطه مقابل چیزی که بادیو ‮« نا - بیانیه یا نیمه - بیانیه‮» های ساخته شده در میدان های معترض شهرها می نامد، که بسیار کلی هستند و درباره آنچه در جستجوی آن هستند توضیحی نمی دهند، روژآوا با یک قراداد اجتماعی مشروح پا به عرصه وجود نهاد که دقیقا توضیح می داد منظورش از ‮« یک جامعه آزاد از اقتدارگرایی، نظامی گری، تمرکز گرایی، و دخالت اقتدار مذهبی در امور عمومی‮» { ‮٢٢ } چیست.

روژآوا یک مثال نقض محکم برای کسانی است که - عمدتا برای توجیه یا کم اهمیت نشان دادن جنایات انجام شده به وسیله داعش و سازمان های بنیادگرای مشابه - ادعا می کنند وحشیگری داعش صرفا نتیجه حذف ها و تبعیض های اعمال شده بر فعالان آن در جامعه است. 

در برخی سطوح، هم داعش و هم روژآوا نیروهای خود را از محذوفان و سرکوب شدگان جامعه گرفته اند. در حالی که داعش سنی های سرکوب شده ی منطقه و مسلمانان کشورهای غربی را گردهم آورده است، روژآوا تبدیل به پناهگاهی برای کردها و دیگرانی شده است که، همان گونه که در بالا توضیح داده شد، علیه شان تبعیض اعمال شده، برای دهه ها از نظر سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی سرکوب شده، و حقوق بنیادی آن ها از قبیل حق سخن گفتن به زبان مادری شان انکار شده است. با این حال، این تجربه باعث عروج آن ها از حاشیه های جامعه همچون شوالیه های بی رحم تاریکی نشده بلکه موجب همدردی آن ها با دیگر مردم و اقلیت ها در سطح ‮« ژنریک‮» و تلاش برای ادغام آن ها در نظم اجتماعی جدیدی که می خواهند تاسیس کنند، شده است. 

درک بادیو از ‮« وفاداری به رخداد‮» که عنصری اصلی در ‮« فرایند حقیقت‮» است، در تحلیل رخداد روژآوا عینیت می یابد. وفاداری به رخداد به طور مستمر، از جمله در مقاومت کوبانی در برابر داعش، انجام می شود. در زمانی که شهرهای بزرگی مانند موصل در عراق که با ارتش های رسمی محافظت می شدند یکی پس از دیگری به دست داعش سقوط می کردند ( تا حدودی به دلیل فقدان انگیزه در بخش هایی از مردم برای دفاع از شهرشان ) ، در مقابل دیدگان متعجب همگان، کوبانی برای ماه ها مقاومت کرد و سرانجام نیروهای داعش را عقب راند. انگیزه مدافعان کوبانی پول یا دسترسی به قدرت نبود، وحشیگری داعش نیز سبب بازداشتن آن ها از مبارزه نشد: روحیه ‮« سوژه هایی‮» که از شهر دفاع کردند در فرایند رخدادی شکل گرفت که به آن وفادار مانده بودند. در سطحی دیگر، روژآوا به طور عام و کوبانی به طور خاص ‮« وفاداری به وفاداری‮» را در دیگر نقاط جهان تشویق کرد، از جمله در میان کسانی که سوژه رخدادهایی بودند که از بین رفته بود. به زعم بادیو، وقتی که وفاداری اصلی اشباع می شود و چیزی تازه ای در وفاداری قدیمی فرد یافت نمی شود ( ساده تر بگوییم: وقتی که رخدادی که سوژگی سیاسی فردی را ساخته است شکست می خورد ) ، دو احتمال به وجود می آید: 
ا
حتمال اول این است که بگویید همه چیز تمام شده است. احتمال دوم این است: به کمک رخدادهای خاصی - مانند رخدادهای آمریکای لاتین امروز - شما می توانید چیزی را بیابید که من وفاداری به وفادرای می نامم. وفاداری به وفاداری، در معنای صریح کلمه، تداوم یا گسست کامل نیست. ما باید چیز تازه ای پیدا کنیم. { ‮٣٢ }

و علی رغم سکوت جریان اصلی، و حتی پسا استعمارگرایان انتقادی و مفسران مشابه در خاورمیانه، روژآوا سبب دست یابی مجدد به ‮« وفاداری به وفاداری‮» در میان بسیاری از کردها و مردم غیر کرد در خاورمیانه شده است؛ مردمی که سوژگی سیاسی آن ها در رخدادهای دیگر شکل گرفته بود. روژآوا به همان شیوه ای عمل می کند که آلترناتیو های آمریکای لاتین، از جمله جنبش زاپاتیست ها، برای نسل بادیو عمل کردند، نسلی که می ۶۸ و مبارزه علیه جنگ ویتنام را تجربه کرد. کتابی که اخیرا به فارسی منتشر شده { ‮٤٢ } و شامل مقالات تحلیلی و نوشته های خلاق از بیش از سی نویسنده ایرانی، ترک، و کرد است مثال خوبی از این ‮« وفاداری به وفاداری‮» است. در نگاه اول، بدون تحلیل بادیو، چنین کتابی چیزی بیش از یک مجموعه از نویسندگان دلتنگ و احساساتی که به تاریخ گذشته شان نگاه می کنند، نیست. اما هنگامی که از چشم انداز بادیویی به آن نگریسته شود، این و دیگر مجموعه ها به چیزی فراسوی امیدهای از دست رفته ی انقلابیون سابق اشاره می کنند و نشان می دهند چگونه روژآوا توانسته است ایجاد یک آلترناتیو در برابر مداخله امپریالیستی و بنیادگرایی اسلامی را آغاز کند. روژآوا توانسته است امید تازه را برای کسانی که در انتظار اعلام یک ‮« وفاداری به وفاداری‮» بودند فراهم کرده و در نتیجه شانس ایجاد جنبش ها و سازمان هایی را که در به چالش کشیدن وضع موجود نا امید نیستند، افزایش دهد.{ ‮٥٢ } 

ملاحظات پایانی
روژآوا در روزگار محدودیت و فقدان آلترناتیو عروج کرده است. در میانه ی یاس و افسردگی و فقدان امید برای تغییرات اجتماعی مثبت، و در زمانی که تلاش ها برای تغییر بنیادی به طرز رقت باری شکست خورده اند. روژآوا بیانگر یک ‮« حقیقت - رخداد‮» است و سوژه های سیاسی آگاهی خلق کرده است. در زمانی که به نظر می رسد بیشتر جنبش های خلاف جریان اصلی در سمت راست طیف سیاسی قرار می گیرند، سوژه های آگاه روژآوا به خوبی به فراسوی واکنش محض به داعش رفته و در حال نشان دادم علائمی از یک ‮« میل‮» حقیقی به زندگی هستند. آن ها مستقیما با شانس در معنای ماکیاولیایی آن روبرو شده اند، شانسی که از ویرانه های جنگ و آشوب سربرآورد. آن ها این شانس را برای خلق یک نظم اجتماعی جدید، و خلق امید در میان مردمی که آن را از دست داده بودند، قاپیدند. { ‮٦٢ } 

با این حال روژآوا برای همگان جذاب نیست. به عنوان مثال، نئولیبرال ها و مستشرقان آن را نادیده می گیرند چون روژآوا دموکراسی و حقوق زنان را در چهارچوبی کاپیتالیستی درک نمی کند. به شکلی مشابه، پسا استعمارگرایان نیز، که معمولا با هر اتفاق ‮« بومی‮» روح تازه ای می یابند، روژآوا را جذاب نمی دانند. ‮« فمنیسم اسلامی‮» برای آن ها مفهوم جذاب تری است تا یک ‮« انقلاب زنانه‮» با ویژگی های ‮« ژنریک‮» و ‮« جهانشمول‮» : آلترناتیو سوسیالیستی روژآوا برای صدها مقاله، پنل، و سمیناری که معمولا برای فمنیسم اسلامی برگزار می شود، بیگانه و عجیب به نظر می رسد. بیش ترین توجهی که روژآوا گاه و بی گاه دریافت می کند همان تصویر عجیب و جالب از یک چریک زن زیبا با یک کلاشینکف است - تصویری که برای رسانه ها چیزی بیش از نقطه مقابل یک جنگجوی داعش نیست.

علی رغم نادیده گرفته شدن در ابعاد وسیع، رخداد روژآوا به تلاش برای ایجاد یک واقعیت جدید علی رغم همه ی چالش های مسیر ادامه می دهد. برخی از این چالش ها مربوط به موضوعات حقوقی و قانونی هستند، از جمله پیچیدگی های مربوط به شهروندی و مشارکت که پیش تر توضیح داده شد. چالش دیگر، روابط روژآوا با نیروها و دولت های مسلط منطقه ای و فرامنطقه ای است. الزامات درگیری نظامی، روژآوا را برای دست یابی به سلاح و امکانات به غرب متکی کرده است. فعالان روژآوا اصرار دارند که به هیچ وجه ساختار سیاسی شان را در مقابل این تدارکات تغییر نخواهند داد، با این حال، این اتکا به ویژه در میان مدت تا بلند مدت به عنوان چالشی برای استقلال و خودمدیریتی روژآوا باقی خواهد ماند. 

چالش دیگر معطوف به کنفدرالیسم دموکراتیک است. همان گونه که بحث کردیم، این مدل در حال اجرا شدن است - و پتانسیل عظیمی برای خلق یک مدل با ثبات برای جامعه ی آینده دارد - اما این خطر نیز وجود دارد که روابط پنهان قدرت بر سیستم مسلط شده و مشارکت اصیل توده ها را ناممکن کنند. { ‮٧٢ } 

روژآوا بدون تردید در آینده با مشکلات اقتصادی نیز روبرو خواهد شد. روژآوا فاقد منابع طبیعی گسترده مانند نفت و گاز است که برای اقتصاد مدرن امروز ضروری هستند. اساسا زیر ساخت صنعتی ندارد و تنها ظرفیت اش کشاورزی است. { ‮٨٢ } الگوهای اقتصادی مشابهی در کردستان ایران و ترکیه قابل مشاهده است، جایی که حکومت ها به منظور تحت کنترل نگاه داشتن جمعیت کرد عمدا نواحی کردی را توسعه نیافته نگاه داشته اند. 

با این حال، تحولات درروژآوا پیشگامانه بوده و دهن کجی آشکار به بسیاری از گفتمان های فکری منسوخ و ساده انگارانه در خاورمیانه هستند. برای همین یک دلیل هم شده، رخداد روژآوا مستحق توجه محققان و متفکران پیشرو از سراسر جهان است. 
_____________________________________________________________________
 * ‮١ . دیوید گرابر، ‮« چرا جهان کردهای انقلابی در سوریه را نادیده می گیرد؟‮» ، گاردین، ۸ اکتبر ۲۰۱۴
‮٢ . در اغلب متونی که به زبان انگلیسی درباره تجربه روژآوا نوشته شده است برای نام بردن از اعضای یگان های مدافع خلق و یگان های مدافع زن از عنوان پیشمرگه استفاده می شود. نویسنده مقاله نیز از همین روند پیروی کرده است. با این حال باید توجه داشت نیروهای مسلح روژآوا تا حد زیادی عامدانه و برای تفکیک جنبش خود از سنت حاکم بر حزب دموکرات کردستان عراق، به جای پیشمرگه از واژه شه روان ( مبارز ) استفاده می کنند ( مترجم ( 
‮٣ . مهم است کمونیالیسم را با کمونتاریانیسم یکی نگیریم. دومی در دهه ۱۹۷۰ در میان آنارشیست ها محبوبیت یافت و به ایده های پیر ژوزف پرودون مربوط است. بر خلاف کمونتاریان ها، بوکچین معتقد است مدیریت نقش مهمی در یک جامعه آلترناتیو ضد سرمایه داری دارد. امور اجتماعی به خودی خود پیش نمی روند بلکه نیازمند مدیریت آگاهانه و فرایند دموکراتیک تصمیم گیری هستند. 
‮٤ . جانت بیئل، ‮« بوکچین، اوجالان، و دیالکتیک های دموکراسی‮» ،  http :// new-compass.net/articles/bookchin -% C۳%B۶calan-and-dialectics-democracy
‮٥ . http :// www.radiozamaneh.com/۱۳۳۰۷۸
‮٦ . گراس، ژان ژرمن، ‮« به سوی یک طبقه بندی از دولت های شکست خورده در نظم نوین جهانی: سومالی، لیبریا، رواندا، و هائیتی‮» ، ۱۹۹۶: ۴۵۶
‮٧ . خود مدیریتی دموکراتیک مبتنی بر کانتون روژآوا ( کردستان غربی، شمال سوریه ) ، فرایند تحول از دیکتاتوری به دموکراسی.
٨ . https :// peaceinkurdistancampaign.files.wordpress.com/۲۰۱۱/۱۱ / rojava-info-may-۲۰۱۴. pdf. 
‮٩ . آسیه عبدالله در مصاحبه با زانیار عمرانی، ۲ نوامبر ۲۰۱۴. http :// www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۶۳۳۷۴
‮٠١ . اوجالان، عبدالله، ‮« رهایی زندگی: انقلاب زنان‮» ، کلن، اینترنشنال اینشیتیو ادیشن
‮١١ . فرایند انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی. https :// peaceinkurdistancampaign.files.wordpress.com/۲۰۱۱/۱۱ / rojava-info-may-۲۰۱۴. pdf
‮٢١ . کامران متین، ‮« درباره کوبانی، روژآوا، و جنگ های عراق - سوریه‮» ، اینترنشنالوییو پوینت، ۷ نوامبر ۲۰۱۴
‮٣١ . در خاورمیانه، بادیو در بسیاری از موارد که تغییرات عمیق اجتماعی اتفاق افتاده اند محل رجوع قرار گرفته است. مقالاتی به زبان ترکی وجود دارد که از مفاهیم او برای تحلیل جنبش پارک گزی استفاده کرده اند، به شکل مشابهی مقالاتی به زبان کردی درباره کوبانی وجود دارند. در ایران، بعد از سال ٠٠٠٢ حلقه مشهوری از نویسندگان و مترجمان حول فلسفه او شکل گرفت. احتمالا عجیب نیست که این حلقه رخداد نامیده شد. ( ترجمه فارسی Event ). بعد از انتخاب ریاست جمهوری سال ٩٠٠٢، بسیاری از کسانی که با رخداد در ارتباط بودند بازداشت شدند. دیگران از کشور فرار کرده و فعالیت های رخداد قطع شد. 
١٤. به زعم بادیو، برای این که یک حقیقت به مثابه حقیقتی که در یک رخداد پدیدار می شود در نظر گرفته شود، باید خصیصه ای جهانشمول و نامحدود داشته باشد. یافتن آشکارگی های مشابه حقیقت در متن یک رخداد در دوره های متفاوت تاریخ و در مکان های متفاوت ممکن است. برای مثال، شعارهای انقلاب فرانسه یعنی ‮« آزادی، برابری، و برادری‮» بارها و بارها در رخدادهای تاریخی بعدی در سرتاسر جهان خود را دوباره مطرح کرده اند. رخدادها اتفاقاتی محلی و منزوی نیستند. برای معلوم کردن این که چیزی در مفهومی جهانشمول یک رخداد است، ضروری است که رخدادهایی شبیه آن، صرف نظر از زمان و مکان، بیابیم. در مورد روژآوا به عنوان مثال، ما می توانیم به آسانی پیوندهایی با دیگر رخدادها بیابیم، از جمله حاکمیت مردمی در طول جنگ داخلی اسپانیا در اروپای دهه ۱۹۳۰، و برخی از مدل های آلترناتیو حکومت در آمریکای لاتین امروز.
‮١٥ ‮« حقیقت آلن بادیو‮» ، ۲۲ مارس ١١٠٢. http :// onlyagame.typepad.com/only_a_game/۲۰۱۱/۰۳ / alain-badious-truth.html 
‮١٦ .. ‮« هوموساکر‮» ریشه در روم باستان دارد، جایی که کسانی که یک پیمان را می شکستند ممکن بود از حوزه قانون طرد شده و در نتیجه به وسیله هر کسی کشته شوند یا به هر روشی با آن ها رفتار شود. آگامبن این رخداد تاریخی را برمی گیرد و به دنبال معادل ها و مشابه های مدرن آن می گردد. آناهیتا حسینی، http :// www.yourmiddleeast.com/opinion/anahita-hosseini-a-significant-silence-on-the-۱۹۸۸-massacre_۱۵۳۰۱ 
‮١٧ .. اندرو رابینسون، یک تئوری A تا Z، آلن بادیو و رخداد. https :// ceasefiremagazine.co.uk/alain-badiou-event / 
‮١٨ .. همان. 
 ‮٩ .. ‮« آلن بادیو، فلسفه، سیاست، هنر، و عشق‮» ، مراد فرهادپور، صالح نجفی، علی عباس بیگی، فرهنگ صبا، تهران ٩٠٠٢. این نا - هویت ژنریک ( یا شاید فوق - هویت ) ، در روزگار ما غایب است. هیچ هویت ژنریک دیگری تاکنون جایگزین پرولتاریای مارکس نشده است. هویتی که ظرفیت برانگیختن میلیون ها انسان بدون تقسیم آن ها به گروه ها و زیرگروه ها را داشت. 
‮٠١ .. ‮« یک پیش فرض حاضر - مگر جمعیت خود را اعلام کند: آلن بادیو درباره اکراین، مصر و تناهی‮» . 
 http :// www.versobooks.com/blogs/۱۵۶۹-a-present-defaults-unless-the-crowd-declares-itself-alain-badiou-on-ukraine-egypt-and-finitude
‮١١ .. سال بعد از آنکه اسلام گرایان انقلاب ایران را ‮« ربودند‮» ، برخی از بازیگران شکست خورده کوشیدند به تحلیل و تعریف این بپردازند که چرا و چگونه آن ها در انقلابی که خود آغاز کرده بودند شکست خوردند، کشته شدند، به زندان رفتند، و تبعید شدند. عجیب نیست که برخی از آن ها به همان جمع بندی رسیدند که بادیو درباره مصر رسید. با این حال ،جالب است که برخی از آن ها این روش را یک گام پیش تر بردند. منصور حکمت ( ۲۰۰۲-١٥٩١ ) رهبر درگذشته حزب کمونیست کارگری ایران پیشنهاد می کرد که نیروهای سوسیالیست باید از مدل اسلام گرایان پیروی کرده و تنها، چیزی را که نمی خواهند اعلام کنند و مردم را به شیوه ای منفی برانگیزانند. این تاکتیک ‮« جنبش شکل گرفته حول مطالبات منفی‮» و ‮« رهبری منفی‮» نامیده شد. http :// hekmat.public-archive.net/fa/۳۵۲۰fa.html
‮٢١ .. منشور قرارداد اجتماعی. http :// peaceinkurdistancampaign.com/resources/rojava/charter-of-the-social-contract
١٣ . مصاحبه با آلن بادیو، دیانا جورج و نیک ورولی. 
 http://scentedgardensfortheblind.blogspot.se/۲۰۰۶_۱۰_۱۵_ scentedgardensfortheblind_archive.html#۱۱۶۱۰۳۴۷۹۷۱۹۱۵۶۶۵۷
 ‮٤١ .. عباس سماکار، بهرام رحمانی، کوبانی: ادبیات و هنر جدید مقاومت، استکهلم، کتاب ارزان، ۲۰۱۵. 
١٥ .. پیتر هالوارد می نویسد: رخداد، سوژه، و حقیقت، همگی جنبه های یک فرایند ایجابی هستند: یک حقیقت از رهگذر کسانی که وفاداری مستحکمی را به نتایج رخدادی که در یک وضعیت اتفاق افتاده اما بخشی از آن نیست نشان داده اند، به وجود می آید. وفاداری، تعهد به حقیقت، معادل چیزی چون یک اشتیاق بی غرضانه، غرق شدن در یک وظیفه یا هدف الزام آور، حسی از وجد، درگیر شدن در چیزی که همه ی نگرانی های مادی، جزئی، و شخصی را استعلا می دهد، است. آلن بادیو، ترجمه پیتر هالوارد، اخلاق: رساله ای در شناخت شر، ورسو، دسامبر ۲۰۰۲. 
١٦ .. هم اکنون جنبش هایی در منطقه وجود دارند که با الهام از روژآوا شکل گرفته اند. جنبش کودار در روژهلات ( شرق کردستان، ایران ) یک نمونه از آن ها است.
١٧ .. هر چند اوجالان از نقش خود و کیش شخصیتی که در پ. ک. ک رواج داشت انتقاد کرده است، با این حال او هنوز کسی است که استراتژی ها و تاکتیک های پ. ک. ک را در سطح کلان تعیین می کند، که به نوبه خود در سیاست روژآوا و YPG که تحت تاثیر او هستند بازتاب می یابد. این کیش شخصیت که هنوز ادامه دارد می تواند پاشنه آشیل روژآوا باشد. 
١٨ .. کانتون جزیر بیش از ۷۰ درصد گندم سوریه را تولید می کند. به این دلیل، در روژآوا نان ( همراه بسیاری از تولیدات ضروری دیگر ) بسیار ارزان و تقریبا مجانی است که از گرسنگی و فقر شدید در میان ساکنان جلوگیری می کند. 
 *** 
Bibliography
Abbas Samakar , BahramRahmani: Kobani: The new literature and art of resistance. Stockholm , KetabArzan , ۲۰۱۵. 
Abdullah Ocalan: Liberating Life: Women‟s revolution. Cologne , International Initiative Edition , http :// www.freeocalan.org/wp-content/uploads/۲۰۱۴/۰۶ / liberating-Lifefinal.pdf
Alain Badiou , Oliver Feltham ( translator ): Being and Event. Continuum ۲۰۰۶. 
Alain Badiou , Ray Barassier ( translator ): Saint Paul: The Foundation of Universalism ( Cultural Memory in the Present ). California , Stanford University Press ۲۰۰۳. 
AlianBadiou , Peter Bush ( translator ): In praise of love. Paris , New Press ۲۰۰۹. http :// www.scribd.com/doc/۹۵۱۵۲۶۴۵ / Badiou-In-Praise-of-Love#scribd
Alain Badiou , " A present defaults – unless the crowd declares itself ": Alain Badiou on Ukraine , Egypt and finitude” , Verso , ۲۳ April ۲۰۱۴ http :// www.versobooks.com/blogs/۱۵۶۹-a-present-defaults-unless-the - crowd-declares-itself-alain-badiou-on - ukraine-egypt-and-finitude
Alan Richards , John Waterbury: Political Economy of the Middle East ( Third Ed.) Boulder , Colorado: Westview Press ۲۰۰۸. 
AmedDicle , “Political structure of Rojava” , Jadaliyya , ۲۳ Sept ۲۰۱۳ , http :// www.jadaliyya.com/pages/index/۱۴۲۷۲ / rojavas-political-structure - 
Amir Kian-Pour , “Civilization , Socialism , Truth , Kobani and its implications” , RadioZamaneh , ۲۷th
Jan ۲۰۱۵. http :// www.radiozamaneh.com/۲۰۱۹۹۶
AnahitaHosseini: “A significant silence on ۱۹۸۸ massacres” , Your Middle East , ۲۴ May ۲۰۱۳ , http :// www.yourmiddleeast.com/opinion/anahita-hosseini-a-significant-silence-on-the-۱۹۸۸-massacre_۱۵۳۰۱
AnahitaHosseini , “Women and ISIS beyond sexual jihad” , RadioZamaneh , ۴th Nov ۲۰۱۴ , http :// www.radiozamaneh.com/۱۹۱۷۲۵
Andrew Robinson , an A to Z theory , Alain Badiou and Event. https :// ceasefiremagazine.co.uk/alain-badiou-event
AsefBayat: Islam and Democracy: What is the Real Question ? The Institute for the Study of Islam in the Modern World.Leiden ; Amsterdam University Press ۲۰۰۷. 
BehdadBordbar , “Syrian Kurds and autonomy” , RadioZamaneh , ۲۲ Oct ۲۰۱۳ , http :// www.radiozamaneh.com/۱۱۰۱۸۵
Charter of the Social Contract of Rojava , ۲۹ Jan ۲۰۱۴ , Peace in Kurdistan , http :// peaceinkurdistancampaign.com/resources/rojava / charter-of-the-social-contract / 
David Graeber , “Why is the world ignoring the revolutionary Kurds in Syria ? ” the Guardian , ۸th Oct۲۰۱۴
Interview with Alain Badiou , Diana George and Nicveroli http :// scentedgardensfortheblind.blogspot.se/۲۰۰۶ _ ۱۰ _ ۱۵ _ scentedgardensfortheblind_archive.html#۱۱۶۱۰۳۴۷۹۷ ۱۹۱۵۶۶۵۷
Janet Biehl , “Bookchin , Öcalan , and the Dialectics of Democracy” http :// new-compass.net/articles/bookchin -% C۳%B۶calan-and-dialectics-democracy
 http :// www.radiozamaneh.com/۱۳۳۰۷۸
Jean-GermainGros , “Towards a taxonomy of failed states in the New World Order: decaying Somalia , 
Liberia , Rwanda and Haiti”. ۱۹۹۶: ۴۵۶
Jonas Staal , interview with Saleh Moslem , a YDP leader , “Democracy without state in Rojava” , 
Meidan , ۱ Nov ۲۰۱۴ , www.meidaan.com/archive/۴۴۸۰
Kamran Matin , ” On Kobanê , Rojava and the Iraq-Syria wars” , International View Point , ۷ Nov ۲۰۱۴. http :// www.internationalviewpoint.org/spip.php?article۳۷۰۳c
KNK , Kurdistan National Congress , “Canton based democratic autonomy in Rojava , a transformation process from dictatorship to democracy” , May ۲۰۱۴ , https :// peaceinkurdistancampaign.files.wordpress.com/۲۰۱۱/۱۱ / rojava-info-may-۲۰۱۴. pdf
Mehdi Salimizadeh , “Kobani , a practical plan for radical thought” , Mindmotor , ۲۰ Octobr ۲۰۱۴ , http :// mindmotor.biz/Mind /? p=۳۷۵۵
Michael Knapp , “Rojava – the formation of an economic alternative: Private property in the service of all” , Peace in Kurdistan , ۶th Feb , ۲۰۱۵ http :// peaceinkurdistancampaign.com/۲۰۱۵/۰۲/۰۶ / rojava-the-formation - of-an-economic-alternative-private-property-in-the-service-of-all / 
MoradFarhadpour , SalehNajafi , Ali Abbas Beigi , FarhangSaba , Alain Badiou , philosophy , politics , Art and love Tehran: FrahangSaba ۲۰۰۹. 
Nicolo Machiavelli: The Prince. Online publication: ۲۰۱۲ http :// www.gutenberg.org/files/۱۲۳۲/۱۲۳۲- h/۱۲۳۲-h.htm
Owen Jones , “Why the revolutionary Kurdish fight against Isis deserves our support” The Guardian , ۱۰
March ۲۰۱۵ , http :// www.theguardian.com/commentisfree/۲۰۱۵ / mar/۱۰ / revolutionary-kurdish-isis-ivana-hoffman
Rafael Taylor , ” The new PKK: unleashing a social revolution in Kurdistan” , Roarmag , ۱۷ Aug , ۲۰۱۴ http :// roarmag.org/۲۰۱۴/۰۸ / pkk-kurdish-struggle-autonomy / 
Samuel Larsson: Weak states ? A pursuit for a weak state definition. Lund University http :// lup.lub.lu.se/luur/download?func=downloadFile&recordOId=۱۳۳۲۷۵۱ & fileOId=۱۳۳۲۷۵۲
UnrikeFlader , “A „Revolution under Attack – the Alternative in midst the War in Syria” , Manchester
Movements , ۳۰ Sept ۲۰۱۴ , http :// www.movements.manchester.ac.uk/the-alternative-in-syria / 
“Alain Badious truth” ۲۲nd March ۲۰۱۱ , http :// onlyagame.typepad.com/only_a_game/۲۰۱۱/۰۳ / alain - badious-truth.html
ZaherBaher , “The experiment of West Kurdistan ( Syrian Kurdistan ) has proved that people can make changes” , Libcom ۲۶ Aug ۲۰۱۴. https :// libcom.org/news/experiment-west-kurdistan-syrian-kurdistan-has - proved-people-can-make-changes-zaher-baher-۲
ZanyarOmrani interview with Asieh Abdullah YPG leader , “We chose a third way” , ۲nd Nov ۲۰۱۴ , 
Akhbarrooz , http :// www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۶۳۳۷۴

 

Telegram Icon

به تلگرام پایگاه خبری و تحلیلی روژ بپیوندید

مطالب مرتبط:

جنگ اوکراین، پایان افسانه حقوق بشر

بازی چین با مسئله کُرد در میانه تنش با ترکیه

آب به عنوان سلاح؛ چگونه ترکیه علیه کُردها در سوریه عمل می‌کند؟

بازداشت‌ها و ناپدیدشدن‌های اجباری در سال ۲۰۲۰ در عفرین

"برخاستن از میان ویرانه ها، رقصیدن میان گلوله ها"

کلمات کلیدی:


بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است

تحلیل خبر

analis picture

قاتلانی بی خبر از مقتول؛ روایت قتل امید حسنی

آسمان شهر ابری است و از شب گذشته باران امان نمی دهد. شهر همچون تمام روزهای انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" ملتهب است وآبستن حوادث تلخ و شیرین. مردم هنوز عزادار زانیار الله مرادی و عیسی بیگلری هستند؛ دو جوانی که شامگاه ۲۳ آبان و در جریان اعتراضات مسالمت آمیز در عباس آباد به قتل رسیده بودند. سومین روز مراسم جان باختن این دو جوان مصادف شده با چهلم شهدای ۱۶ مهر.

یکشنبه ۲۸اسفند۱۴۰۱/ ۱۴:۵۵


خبر


مصاحبه

Interview Picture

هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند

پنجشنبه ۱۱خرداد۱۴۰۲/ ۱۷:۵۶