فرانسوا گیل وایت
از ميان آوار و خاكستر سوريه:
جمهوري دموكراتيك (سكولار) روژاوا
Monday, September 26, 2016
Telegram
منبع: آدار پرس
ترجمە: بەرجەوەندار
برگرفتە از گاهنامەی تحلیلی "بەرجەوەندار"
ظهور و موفقیت روژاوا گواهی فوق العادە بر آن چیزیست کە می توان از طریق تعهد واضح و تسلیم ناپذیر بە آزادی های اجتماعی، تساوی جنسیتی و حکومت سکولار، حتی در شرایط سخت جنگ، قساوت های بی مثال، و بی تفاوتی و سنگ اندازی بین المللی، بە آن دست یافت.
مشکل در واقع این است کە جوانەی نوظهور روژاوا مانع بزرگیست در مقابل پروژەی بە آشوب کشیدن، از هم گسیختن، تزکیە کردن و در نهایت نابود کردن دولت-ملت های خاورمیانە
انقلاب روژاوا
این را تجسم کنید دختران مسلمان از بردەگی رهانیدە شدە و زنان همراه با اسلحە در حال تمرین در میان تپە ها در حال سینە خیز رفتن.در نبرد خانە بە خانە، در کنار مردان مسلمان حامی زنان، دموکراتیک و برابری خواه در حال نبرد برای دفاع از حقوق و آزادی هایشان داعش را بە عقب می رانند داعش را وادار بە فرار می کنند! شهرهای سوریە را یکی یکی آزاد می کنند از سوری ها و مسلمانان و غیرە تجلیل می کنند با بیرق هایشان: آزادی و دمکراسی! الهام بخش غربی ها می شوند برای رفتن بە سوریە و جنگیدن با نیروهای تاریکی!
چە رمان تخیلی بی نظیری!! لابد با خود می گویید کجا می شود آن را تهیە کرد؟ نویسندەاش کیست؟
اما این داستان بی نظیر، داستانی کە هنوز نویسندەای آن را تخیل نکردە است، در شمال سوریە واقعیت است نە تخیل این داستان انقلاب روژاوا است کە احتمالا" دموکراتیک ترین و برابری خواه ترین جنبش در سراسر دنیاست جنبشی کە توسط کردهای سوریەای، کە اکثرا" مسلمان هستند، هدایت می شود.
کاملا" خلاف قاعدە است!
همان طور کە دکتر هاوس تخیلی، کە بە سان شرلوک هلمز در بیمارستان تصور شدە بود، همیشە بە زیردستانش تاکید می کرد: خلاف قاعدە ها هموارە حاوی سرنخ های مهمی هستند! بە منظور درک سیستمی کە مطالعە می کنیم، نیازمند توجە ویژە بە این خلاف قاعدە ها هستیم باید از آنها لذت ببریم این یکی از دلایل متعددی است کە باید از انقلاب خلاف قاعدەی روژاوا در شمال سوریە لذت ببریم.
اگر می خواهیم سیستم جغرافیای سیاسی دنیا و بە خصوص سیاست خارجی آمریکا و غرب در کل، در سوریە و خاورمیانە را درک کنیم، مطالعەی انقلاب روژاوا بسیار مفید واقع خواهد شد زیرا کە سیاست غرب در مواجهە با این جنبش، و در مواجهە با دشمن قسم خوردەاش داعش، درس های بسیاری در مورد ایدئولوژی، اهداف و منظور قدرت مداران غربی بە ما خواهد داد در اینجا ما یک آزمایش طبیعی و مفید داریم کە در خصوص ترجیح یکی از نظریات جغرافیای سیاسی بر دیگران ممکن است بە ما کمک کند.
برای پی بردن بە ارزش واقعی انقلاب روژاوا، در ابتدا بایستی بە زمینەای کە انقلاب را احاطە کردە است، یعنی داعش بپردازیم.
وقتی کە داعش بە ظاهر مسئولیت یک حملەی گستردەی تروریستی دیگر را بە عهدە گرفت، این بار در بروکسل (٢٢ مارس ٢٠١٦) شبکە Milenio (در مکزیک) مصاحبەای با من ترتیب داد از من پرسیدە شد، می توان حملە بە بروکسل را شاهدی بر این تفسیر کرد کە نبرد علیه تروریسم در حال شکست خوردن است و داعش در حال پیروزیست؟ بە مانند بسیاری دیگر از پرسش هایی کە این روزها از من پرسیدە می شود، از پاسخ دادن عاجز بودم، زیرا مجبور بودم با پیش فرض آن مخالفت کنم! در جواب گفتم کە حملە بە بروکسل، سوال دیگری را بەپیش می کشد! آیا قدرت مداران غربی واقعا" در حال جنگیدن با داعش هستند؟
سوال کاملا" منصفانەاست، خصوصا" اگر در نظر داشتە باشیم کە داعش نتیجەی مستقیم سیاست آمریکا (و در درجەی دوم بریتانیا و فرانسە) است.
همان طور کە HIR دریکی از مقالات پیشین بە آن پرداختە بود، داعش از دل سیستم زندان نظامی آمریکا در عراق برخاست، جایی کە آمد و شد جنایت کاران با هم، بە دستیابی بعثی های سکولار (در اصل فاشیست های غیر مذهبی) بە رادیکالیسم جهادی منجر شد و بە رادیکال های جهادی، مهارت های سازمانی بعثی ها را یاد داد نتیجە: القاعدە در عراق کە بە سرعت بە داعش تبدیل شد.
این همان چیزی بود کە قدرتمداران آمریکایی می خواستند؟
فرض براین است کە پرسیدن همچین سوالی بی معناست و جواب قطعا" نە است! و با این وجود، در کمال ناباوری زندانیان سابق این زندان (کە برخی از آن ها اعضای سابق القاعدە بودند)، مقامات آمریکایی مسئول ادارەی این زندان عظیم اجازە دادند کە عراقی های سکولار و جهادی باهم آمیختە شوند، و سلطەی یک رژیم جهادی را بر زندگی اجتماعی زندان کە هر تازە واردی را بە کیش خود درمی آورد پذیرفتند هنگامی کە زندان لبریز شد، تبدیل شد بە یک مدرسەی جهادی/تروریستی-تا جایی کە مسئول اصلی زندان، ژنرال ارشد Douglas Stone بە شخصە لقب "دانشگاه جهادی" را بە این زندان داد!
بعد از پنج سال، معادل دورەی تحصیل کارشناسی، "دانشگاه جهادی" تعطیل شد و فارغ التحصیل های دانشگاه بە راحتی آزاد شدند پس از آزادی، جنایت کاران داعش یک جنگ داخلی را در عراق شروع کردند کە بە سوریە نیز کشیدە شد.
با این ادعا کە "دموکرات"ها را در میان "شورشیان سوریە" یافتەاند، آمریکا خواهان "تغییر رژیم" در سوریە شد اما بر اساس یک سند مهم نظامی، کە اخیرا" در دسترس عموم قرار گرفتە، پنتاگون از همان ابتدا می دانست کە "شورشیان سوری" ملغمە ای از داعش و دیگر گروه های جهادی هستند.
و با این وجود "شورشیان" بە خصوصی کە زیر بال آمریکا، فرانسە و بریتانیا گرد هم آمدە بودند، شورای ملی سوریە (NSA) و بال نظامی آن، ارتش آزاد سوریە (FSA)، بە ظاهر آنچنان هم اسلام گرا نبودند، زیرا کە قدرت های غربی آنها را سازماندهی کردند، اما بلافاصلە بعد از آن، تحت سلطەی اسلام گراها در آمدند! بعد از اینکە با تسلیحات و آموزش آمریکایی تجهیز شدند، خیل عظیم نیروهای ارتش آزاد بە داعش پیوستند.
بە همین خاطر، صدر اعظم آلمان، آنجلا مرکل، تصمیم گرفت کە جمع عظیمی از" پناهجویان" سوری (کە بسیاری از آن ها در سن و سال نبرد کردن بودند) را وارد اروپا کند، با تاکید بر این کە هیچ محدودیتی بر تعداد آنها قائل نخواهد شد[١] لازم نبود فرد حتما" نابغە باشد کە بفهمد عدەی زیادی داعشی در کسوت پناهجو وارد اروپا خواهند شد، اما مرکل اسرار ورزید!
همچین سرمایە گذاری عظیمی، این نظریە کە غرب بە نوعی خواهان داعش بود را تقویت می کند.
نظریەی مخالف تاکید می کند کە خیر، همەی این ها فقط یک "گاف" عظیم بود!! نتایج خوب نبود، درست است، اما آنها با یک موقعیت بسیار مشکل مواجە بودند و آلترناتیو های چندانی نداشتند (البتە آن ها خیلی هم باهوش نیستند) این نظریەی غالب است کە تقریبا" با سر زدن بە هر یک از رسانە های غالب و یا هر یک از نشریە های دانشگاهی، آن را بیابید این دیدگاه نە بە عنوان یک نظریە مطرح بلکە بە عنوان حقیقت محض منتشر می شود و بە همین دلیل هرگز نیازی بە دفاع کردن از آن احساس نمی شود.
در علم جغرافیای سیاسی، نمی توانیم هیچ یک از نظریات مطرح شدە را بە عنوان برندە اعلام کنیم مگر اینکە توانستە باشد از سد چالش های جالبی بگذرد بزرگترین چالش پیش روی نظریەی غالب با یک سوال سادە شروع می شود: آیا واقعا هیچ آلترناتیو واضحی برای سیاست های غرب کە منجر بە ظهور داعش شدند وجود نداشت؟
البتە کە وجود داشت!
اولا"، بعد از اینکە بعضی از خبرگزاری ها اعتراضات زندانیان در مورد اینکە تداخل همەی زندانیان، اعم از جهادی و غیر جهادی، در زندان های آمریکایی منجر بە یک برنامەی یارگیری توسط گروه های جهادی منجر شدە است، ژنرال Stone اعلام کرد کە من بعد، جهادی ها را از بقیە جدا خواهد کرد این یک سیاست آلترناتیو بود! اما ژنرال Stone این سیاست را فقط چند ماه قبل از تعطیل کردن زندان بە اجرا گذاشت! چرا زودتر نە؟
دوما"، قتی کە زندان بستە شد، و همەی جنایت کاران رها شدند، ریش سفیدان و حکومت عراق بە شدت اعتراض کردند آن ها خواهان اطلاعات لازم در مورد بدترین جنایت کاران شدند تا بتوانند آن ها را دستگیر و زندانی کنند این سیاست هم یک آلترناتیو در دسترس بود اما آمریکا بر آزاد کردن آن ها اسرار داشت.
سوما"، باتوجە بە اینکە مرکل و دیگر سیاست گزاران غربی حاضر شدند هزینەی قبول هزاران پناه جو را بپذیرند، بە راحتی می توانستند هزینەی اسکان آن ها را در مکانی نزدیک تر بە سوریە بپردازند، و کمک بە دولت های خاورمیانە در شکست دادن داعش را منوط بە پذیرش پناه جویان سوری در این کشورها بکنند بنا بر این یک آلترناتیو قابل فهم وجود داشت چرا کوچکترین تلاشی برای اجرای آن نشد؟
در نهایت، آیا واقعا" آمریکا، بریتانیا و فرانسە مجبور بودند در بین شیاطین یکی را در جنگ داخلی سوریە انتخاب کنند؟ آیا واقعا" راه دیگری جز حمایت از گروه های جهادی برای مقابلە با دیکتاتورهای فاشیست و دیگر گروه های جهادی وجود نداشت؟ حتی یک گروه واقعا" دموکراتیک وجود نداشت کە از آن حمایت کنند؟ البتە کە وجود داشت! قدرت های غربی می توانستند از انقلاب روژاوا حمایت کنند اما نکردند.
روژاوایی ها چە کسانی هستند؟
انقلاب روژاوا، کە توسط کردهای سوری (کە مسلمان هستند) هدایت می شود و شامل آسوری ها، اعراب، ارمنی ها، و دیگران می شود، جنبشیست در شمال سوریە، کە با آغاز از اصل برابری زن و مرد، کە در جهان اسلام بی سابقە است، خواهان ساخت جامعەای آزاد و لیبرال بر اساس شرکت گستردەی مردم، محدود کردن قدرت و بر اندازی همەی فرم های تبعیض قومی و مذهبی شدە است.[٢]
شاکلەی آن ایدەی "کنفدرالیسم دموکراتیک" است کە نظریە پرداز لیبرتارین آن "عبدللە اوجالان"، توضیح می دهد کە بە روی دیگرفرقە ها و گروه های سیاسی باز است کنفدرالیسم دموکراتیک انعطاف پذیر، چند فرهنگی، ضد تک سیاستی، و متمایل بە اجماع است.[٣] بر همین اساس، قانون اساسی روژاوا کانتون های خودمختار را برقرار می کند، و خواهان "جامعەای عاری از استبداد، خشونت طلبی، مرکز گرایی، و دخالت چهرەهای مذهبی در امور اجتماعی" شدە است هم گام با برابری جنسیتی بسیار سفت و سخت، هر یک از جنسیت ها می بایست حد اقل ٤٠ درصد ازاعضای شورای قانون گذاری را تشکیل دهند.[٤]
بازوی نظامی جنبش روژاوا Yekîneyên Parastina Gel (YPG) کە بە کردی معنای یگان های مدافع خلق می دهد، بە همراه Yekîneyên Parastina Jin (YPJ) بە معنی همان یگان های مدافع زنان، هستند دومی یک نیروی نظامی کلا" متشکل از زنان است کە در کنار YPG بە نبرد می پردازد افسرهای YPG و YPJ بر اساس رتبە و سابقە انتخاب می شوند.[٥]مبارزان زن بە خصوص، بسیار اهمیت پیدا کردەاند، نە فقط از لحاظ اهمیت نمادین برای برابری جنسیتی، بلکە از لحاظ کاربرد نظامی در میدان نبرد زیرا ظاهرا" نیروهای داعش بە شدت از این می ترسند کە توسط یک زن، کمتر از انسان برای آنها، کشتە شوند، و بە همین دلیل بە جای بهشت بە جهنم بروند!
روژاوایی ها نە تنها پیشروی داعش را متوقف کردە اند، بلکە داعش در واقع از ترس آن ها پا بە فرار گذاشتە است و سرزمین های بسیاری را از لوث وجود داعش پاک کردە اند، و بە نظر می رسد کە در این کار بسیار بهتر از هر گروه دیگری در سوریە هستند.
همەی دستاوردهای روژاوا تحت شرایط بسیار سخت بدست آمدە اند در حالی کە از لحاظ تسلیحاتی ضعیف تر از داعش و بسیاری دیگر از گروه های اسلامگرا هستند، روژاوایی ها باید با محاصرەی اقتصادی سفت و سختی کە توسط ترکیە علیە آن ها اعمال شدە دست و پنجە نرم کنند.
پس چرا قدرتمداران غربی از همان ابتدا از روژاوا حمایت نکردند؟ یکی از جواب ها می تواند این باشد.
از وقتی کە ترکیە تصمیم گرفت زبان، هویت و فرهنگ کردی را منسوخ کند (حتی "اذعان بە کرد بودن" جرم محسوب می شد)[٥a]، کرد های ترکیە در نبرد مسلحانەی دائمی با ترکیە بودە اند دولت ترکیە از این می ترسد کە خودمختاری کردهای سوریە الهام بخش کرد های ترکیە، کە شاید تا نزدیک بە ٣٠ درصد جمعیت کشور را تشکیل دهند، شود این مسئلە یکپارچکی ترکیە را با خطر مواجە می کند آن ها بە همین شیوە نگران کردهای خودمختار در عراق، در مرز ترکیە، هستند بە همین دلیل، ترکیە سیاست ضدیت با تشکیل هر نوع کشور نیمە خودمختار کرد، هم در سوریە و هم در عراق، را دارد بە همین دلیل، چون قدرتمداران غربی، ناتو (NATO)، متحد ترکیە هستند، برای آن ها سخت است کە از روژاوا حمایت کنند.
این ها همە قابل درک هستند، اما "حمایت نکردن از روژاوا" بە هیچ عنوان معادل "حمایت کردن از داعش" نیست قدرت های ناتو، شامل ترکیە، از داعش حمایت کردەاند.
چرا همچین کاری برای آن ها قابل قبول بودە؟ خوب این کار برای رجب طیب اردوغان، رییس جمهور فعلی و نخست وزیر پیشین ترکیە، و رهبر حذب عدالت و توسعە (AKP) کاملا" قابل قبول است زیرا اردوغان اسلامگرا بە نظر می رسد.
"AKP از خاکستر حزب رفاه سر برآورد، یک حذب آشکارا اسلامگرا کە آقای اردوغان سوار بر آن بە عنوان شهردار استانبول انتخاب شد آک پارتی دوبارە مهندسی شدە، خودش را بە عنوان معادل اسلامی احزاب راست میانەی دموکرات مسیحی در اروپا ترسیم کرد."(بە تاکید نویسندە).[٦]
هیچ کسی ادعای جدید آک پارتی مبنی بر سکولار و مدرن، و البتە محافظە کار، بودن را چندان باور نمی کند باورغالب اینست کە آک پارتی نوعی اسب تروای اسلامیست و هیچ شکی در اینکە تحت امر آک پارتی، تعداد بیشتر و بیشتری از قوانین شریعە، قوانین مذهبی اسلام، در ترکیە بە تصویب رسیدە اند همین امر منجر شد بە اینکە بالاترین مرجع قضایی ترکیە تقریبا" تصمیم بر ممنوع کردن حزب در سال ٢٠٠٨ بگیرد (اما آک پارتی این مشکل را از طریق حذف استقلال سیستم قضایی ترکیە حل کرد).[٦]
همان طور کە HIR قبلا" نشان دادە است، تقریبا" شکی نیست کە اخوان المسلمین یک سازمان جهادی است، پس این نکتە کە آک پارتی یک حامی مستحکم اخوان المسلمین است بسیار مهم است، زیرا ثابت می کند کە تعهد آک پارتی بە سیاست سکولار و دموکراتیک یک حقە است.[٧]
و رابطەی آک پارتی با جنبش اخوان المسلمین کاملا" بە جنگ داخلی سوریە مربوط است زیرا اگرچە رسانە های غرب، در ابتدا، اسرار داشتند کە سوریە صحنەی یک بهار عربی دموکراتیک دیگر است، اما این ادعا بە اندازەی دیگر موارد بهار عربی جای شک دارد زیرا پشتیبان و اجرا کنندەی همەی این "بهار های عربی" ، همان طور کە بە صورت دردناکی در مورد مصر مشخص شد، کسی جز اخوان المسلمین نبودە است.
در سوریە نیز بە همین شیوە است از سال ١٩٨٢ بە بعد، اخوان المسلمین تظاهرات های بزرگی را سازمان دهی می کرد، و چندین بار تلاش کرد کە قدرت را در دست بگیرد.[a٧] در سال ٢٠٠٥، New York Times خبر داد کە "گروه بنیادگرای اخوان المسلمین محبوب ترین سازمان در میان اکثریت سنی سوریە است." بعد تر در همان سال، Times خبر داد کە، این بار بە صورتی کاملا" ریاکارانە، "گروه غیر معمولی از سیاستمداران و فعالان مختلف" در سوریە خواهان دموکراسی شدە اند و درمیان آن ها، "گروه اخوان المسلمین مستقر در لندن قرار دارد کە بیش از دو دهه است کە فعالیت آن در سوریە ممنوع شدە اما ادعا می شود کە هنوز از محبوبیت فراوانی در میان عوام برخوردار است."[b٧] اما اگر اخوان المسلمین محبوب ترین گروه سیاسی در میان بزرگترین گروه جمعیتی سوریە بود، پس دیگر فقط یک سازمان درمیان تعدادی زیاد سازمان دیگر نبود، بلکە رهبر "ندای دموکراسی خواهی" در سوریە بود دقیقا" بە مشابە مصر، "بهار عربی" در سوریە هرگز آن چیزی نبود کە رسانە های غربی ادعا می کردند.
چون ترکیە تا این حد روابط صمیمانە ای با اخوان المسلمین دارد، رابطەی صمیمانەی اخوان المسلمین با داعش اهمیت بە سزایی پیدا می ند.[٧c] بر همین منوال، اهمیت فراوانی دارد کە قدرتمداران غربی بە ظاهر روابط دوستانەای با اخوان المسلمین دارند دقت کنید، "سلاح های ارسالی سازمان سیا برای اپوزیسیون سوریە اکثرا" از راه مرز ترکیە و بە واسطەی گروه های همچون اخوان المسلمین فرستادە شدە اند"[٨] و بە دست ارتش آزاد سوریە رسیدە اند، کە پس از بازسازماندهی شدن توسط اوباما، "حدود دو سوم آن از اخوان المسلمین و گروه های وابستە بە آن تشکیل شدە است".[٩] این ها همان سلاح هایی هستند کە پس از اینکە خیل عظیم ارتش آزاد بە داعش پیوستند، بە دست داعش افتاند.
اما اردوغان تنها نقش یک کانال از آمریکا بە داعش را بازی نمی کند دولت آک پارتی او همچنین نقش یک حامی مستقیم را برای این گروه های اسلامگرا ایفا کردە است.
همان طور کە تحقیقات واشنگتن پست نشان داد، "داعش از مرز یکی از کشورهای ناتو، ترکیە، بە عنوان یک مسیر کمک رسانی استراتژیک و یک نقطەی آغاز برای شروع جنگ استفادە کرد." آنها همچنین در بیمارستان های ترکیە درمان می شدند.[١٠] اما این همەی ماجرا نیست بر اساس یافتەهای تیمی از محققین آمریکایی، اروپایی و ترکیەای، کە توسط David L Phillips (یک مشاور ارشد سابق در وزارت کشور آمریکا) هدایت می شدند، حکومت ترکیە همچنین از طریق همکاری نظامی، تسلیحاتی، لجستیکی و مالی بە داعش کمک کردە است هنوز قانع نشدەاید؟ این را هم در نظر بگیرید: "در ٢٠ سپتامبر ٢٠١٤، Demir Celik، یک عضو پارلمان از حزب کردها، حزب دموکراتیک خلق ها (HDP)، اذعان داشت کە نیروهای ویژەی ترکیە در میدان نبرد بە داعش پیوستە بودند." [١١]
واشنگتن پست خواهان این است کە شما باورکنید "اردوغان تمام این ها را فقط بە این دلیل کە حاضر بود بە همەی دشمنان اسد کمک کند انجام دادە است." اما اردوغان هیچ کمکی بە روژاوایی ها، تنها نیروی دموکراتیک در منطقە نکرد کاملا" بر عکس
در واقع ترکیە روژاوایی ها را تهدید کرد کە منتظر عواقب وخیم باشند اگر از رود فرات عبور کنند چرا؟ چون اگر آن ها از فرات عبور کنند (کە الان کردەاند)، می توانند روژاوا را یک پارچە کنند، از طریق بهم پیوند زدن کانتون عفرین با کانتون کوبانی، و اگر این اتفاق بیافتد، دست داعش از مرز ترکیە کوتاه خواهد شد (بە نقشە نگاه کنید).[١٢]
اگر همەی اینها کافی نبود، ترکیە همچنین روژاوایی ها را بمباران کردە است.[١٣]
معقول بە نظر می رسد، زیرا روژاوا دموکراتیک ترین جنبش مسلمانان است، و یا شاید حتی دموکرتیک ترین جنبش در کل است؛ و اردوغان و حزبش، آک پارتی، پدر خواندە های داعش، در خفا یک مشت جهادی هستند اما گرامر سیاسی از این هم پیچیدە تر می شود، زیرا ترکیە حالا با داعش بە اصطلاح در جنگ است!
گرامر سیاسی بە خصوص برای قدرتمداران آمریکایی بسیار پیچیدە است چرا آنها از داعش حمایت کردە اند؟ آن ها هم یک مشت جهادی هستند کە درلباسی دموکراتیک مخفی شدە اند؟
این درست است کە قدرتمداران آمریکایی حرکت هایی را بە نفع روژاوا انجام دادە اند، و حتی کمک های کوچکی هم کردە اند (برای مثال حملات هوایی محدودی علیە داعش در کمک بە روژاوا برای حفظ کوبانی ترتیب دادند).[١٤] اما باید بیشتر دقت کنیم: روژاوایی ها بە ' گفتگوهای اخیر صلح' در ژنو دعوت نشدە بودند.[١٥] اما تروریست ها در این گفتگو ها شرکت داشتند.همچنین آمریکا از اعلام خودمختاری در روژاوا استقبال نکرده است.
در نظریەی ما، کمک های محدود آمریکا فقط یک اجبار از طرف گرامر سیاسی پیچییدەی وضعیت کنونیست هنگامی کە غربی ها با روژاوا آشنا شدند، شیفتەی آن ها شدند، و آن ها را بە قهرمان تبدیل کردند، و قدرتمداران را مجبور کردند، از لحاظ گرامری، کە از روژاوا حمایت کنند باز هم باید دقت کنیم: همین قدرتمداران، هنوز هم، حتی بیش از پیش، در حال کمک بە دشمنان اسلام گرای روژاوا هستند این گزارش The Spectator را در نظر بگیرید
"...ائتلاف تحت امر آمریکا در حال حمایت هوایی از یک گروه مسلح کرد سوریە ای (روژاوا) بە نام YPG، موفق ترین نیروی زمینی علیە داعش، است... آن ها در حال پیشروی، نە تنها علیە داعش، بلکە علیە یک سری گروه های شورشی کە بعضی از آن ها توسط آمریکا مسلح شدە اند، هستند در سوریە، امریکا درگیر یک جنگ نیابتی علیە خودش شدە است."[١٦]
برای ما بە نظر می رسد کە، علی رغم برخی از صداهای خفیف در حمایت از روژاوا کە از مقامات آمریکایی شنیدە می شود، تصویر جغرافیای سیاسی منطقە علیە روژاواست روژاوایی ها قربانی خواهند شد، درست بە مانند اسپانیای جمهوری خواه کە درست پیش از جنگ جهانی دوم قربانی شد زمانی کە این اتفاق بیافتد، توضیح غالب این خواهد بود کە آن ها نتوانستند موفق شوند و تروریست ها از آن ها نیرومند تر بودند اما اگر بیشتر دقت کنید، شرط می بندم دست های پشت پردەی غرب و ترکیە را در نابودی روژاوای دوست داشتنی و بی نظیر خواهید دید.
اگر خواهان نتیجەای متفاوت هستیم، باید صدایمان را در حمایت از این مسلمانان دموکرات بلند کنیم همان گونە کە در مورد اسپانیا صادق بود، چیزهای زیادی داریم کە از دست بدهیم در مقالەی بعدی بە آن خواهیم پرداخت.
_____________________________________________________________________
پانویس
[١] " تسلیم شدن آرام: مرکل کم کم در مورد مسئلەی پناه جویان تغییر موضع می دهد."
Spiegel Online International; 20 November 2015; by Melanie Amann http://www.spiegel.de/international/germany/angela-merkel-changes-her-stance-on-refugee-limits-a-1063773.html
[٢] این مسئلە در مقدمەی " قرارداد اجتماعی روژاوا" (قانون اساسی) بدین شیوە بیان شدە است:
"ما مردم مناطق خودموختار دموکراتیک عفرین، جزیرە و کوبانی، کنفدراسیونی از کردها، عرب ها، آشوری ها، کلدانی ها، ارامی ها، ترکمن ها، ارمنی ها و چچنی ها، با ازادی و جدیت تام، این قرارداد را اعلام و برپا می کنیم، کە بر اساس موازین خودمختاری دموکراتیک نوشتە شدە است.
در جستجوی آزادی، عدالت، کرامت و دموکراسی و تحت لوای موازین برابری و پایایی محیط زیستی این نوشتە یک قرارداد جدید اجتماعی را اعلام می دارد، بر اساس همزیستی مسالمت آمیز و درک متقابل مابین تمامی رشتە های اجتماع این قرارداد حامی حقوق و آزادی های اساسی بشر است و بر "حق تعیین سرنوشت" مردم تاکید دارد.
در برپایی این قرارداد، ما یک سیستم سیاسی و مدیریتی غیر نظامی را اعلام می داریم کە بر اساس یک قرارداد اجتماعی تاسیس شدە است کە موزاییک غنی سوریە را باهم آشتی می دهد از طریق یک فاز گذر از دیکتاتوری، جنگ داخلی، و تخریب بە یک جامعەی دموکراتیک جدید کە در آن زندگی مدنی و عدالت اجتماعی محفوظ هستند "
منبع: http://peaceinkurdistancampaign.com/charter-of-the-social-contract/
[٣][3] Öcalan, Abdullah 2011 Democratic Confederalism Transmedia Publishing Ltd (p 21) http://www.freeocalan.org/wp-content/uploads/2012/09/Ocalan-Democratic-Confederalism.pdf
[٤] همانگونە کە در بند ٤٧ "قرارداد اجتماعی"(قانون اساسی) روژاوا بیان شدە است کە اظهار می دارد:
"بە ازای هر ١٥٠٠٠ نفر رای دهندەی ثبت نام شدە در منطقەی خودمختار، یک عضو در شورای عالی قانون گذاری وجود خواهد داشت شورای قانون گذاری باید دارای حد اقل ٤٠ درصد از هریک از دو جنسیت باشد، مطابق قوانین انتخابی نمایندگی جامعەی سریانی، بە همان شیوەی نمایندگی جوانان در لیست انتخابات، تابع قوانین انتخاباتی می باشد."
[٥] "یک عضو گروه کە نزدیک بە رهبر گروه نشستە بود بە میان پرید و گفت کە آن ها " یک گروه شبە نظامی مردمی و دموکراتیک" می باشند زیراکە آن ها افسرهایشان را خودشان در واحد هایی کە از محلە های مختلف می آیند انتخاب می کنند... ' همەی ما جمع می شویم و انتخابات درونی را برگزار می کنیم و کسانی را کە رفقا فکر می کنند بە درد کار می خورد را انتخاب می کنیم' او اظهار داشت."
منبع: “A Rare Glimpse into Kurdish Armed Forces in Syrian Kurdistan”; Ekurd Daily; 6 August 2012; By Rozh Ahmad http://ekurd.net/mismas/articles/misc2012/8/syriakurd578.htm
[٥a] Veli Bayrak یک روزنامەنگار و نویسندە ی معروف کرد بە Al-Monitor گفت، " من در محلە های اطراف آنکارا بزرگ شدم کە جمعیت کرد قابل توجهی دارد، و درنتیجە درمحلەی خودمان احساس نمی کردم کە چندان شدید مورد تبعیض قرار گرفتەام با این وجود، و بە همین دلیل، جامعەی ما بیشتر در معرض تاکتیک های خشن پلیس قرار دشت با بزرگ شدن در سالهای ١٩٨٠ و ١٩٩٠، من شاهد این بودم کە افراد بە خطر اینکە موزیک کردی یا نوشتەای بە کردی داشتند بە زندان می افتادند."
منبع: : “Kurdish identity becomes more acceptable in Turkish society”; Al Monitor; 22 September 2014; by Pinar Tremblay http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2014/09/turkey-krg-iraq-kurds-anti-kurdish-discourse-hdp.html#
Seraffettin Elçi کە اصالتا" کرد است و وزیر سابق کارهای عمومی است موقعیت را با گفتن این خلاصە توضیح داد:
هنگامی کە وزیر بودم و در جمع گفتم کە کرد هستم، کل جامعە لرزید مثل یک مانیفست با آن برخورد شد کل کشور در تلاطم افتاد و من تحت بند ١٤٢ مجازات شدم اکنون، هنگامی کە کسی می گوید کرد است، واکنش خاصی وجود ندارد اوضاع عوض شدە است، اما این بدین معنی نیست کە "کرد بودن" دارای یک وضعیت قانونی است.
منبع: Human Rights Watch 1999 Violations of Free Expression in Turkey New York: Human Rights Watch (p.95)
[٦] "دادگاه ترکیە محدود کردن ساعت های حزب حاکم ترکیە را پس از انفجارهای اخیر در نظر می گیرد." The Daily Telegraph (London); 29 July 2008; NEWS; International; Pg 13; by Damien McElroy
"مخفی شدە ای کە هرگز مخفی نبود: پس از یک دهە قدرت بلامنازع بودن، آک پارتی دیگر از این بە بعد نمی تواند متهم بە دنبال کردن یک خواست مخفیانە شود خواست آن ها هرگز مخفی نبودە؛ در واقع کاملا" واضح و مبرهن بود." Reflections Turkey; May 2012; by Nebil Ilseven http://www.reflectionsturkey.com/?p=436
[٧] "حمایت از اخوان المسلمین ترکیە را ایزولە کرد"؛ Deutsche Welle; 21 August 2013; by Ayhan Simsek http://www.dw.com/en/support-for-muslim-brotherhood-isolates-turkey/a-17037906
[٧a] " سوریە ای ها در زیر آتش شبە نظامیان روح آسای قبیلەی اسد متحد شدە اند." The Sunday Times (London), April 3, 2011 Sunday, NEWS; Pg 24, 593 words, Hugh Macleod ; Uzi Mahnaimi
"خاطرەی قتل عام سال ١٩٨٢ سایە ای را بر حما افکندە در حالی کە شهر بازسازی می شود.'' Christian Science Monitor (Boston, MA), March 27, 1984, Tuesday, International; Pg 7, 698 words, By Conyers A Moye, Special to The Christian Science Monitor
[٧b] " انتظار می رود سازمان ملل راه کار هایی را برای فشار آوردن بە سوری اتخاذ کند اپوزیسیون سوریە در پشت خواست تغییرات دموکراتیک متحد می شوند." The New York Times; 20 October 2005 Thursday; Late Edition – Final; BYLINE: By KATHERINE ZOEPF; SECTION: Section A; Column 1; Foreign Desk; Pg 15; LENGTH: 574 words; DATELINE: DAMASCUS, Syria, Oct 19b
[٧c] " رابطەی بین داعش و اخوان المسلمین" posted by Eman Nabih; last updated 31 January 2016 http://www.emannabih.com/the-link-between-muslim-brotherhood-and-isis/
[٨] "گفتە می شود کە سیا در اسلحە رسانی بە اپوزیسیون سوریە کمک کردە است" ”; New York Times; 21 June 2012; Page A1; by Eric Schmitt http://www.nytimes.com/2012/06/21/world/middleeast/cia-said-to-aid-in-steering-arms-to-syrian-rebels.html?_r=0
[٩] "شورشیان سوری سرکردەی مرکز جدید فرماندهی نظامی را انتخاب کردند." 8 December 2012; Reuters http://www.reuters.com/article/2012/12/08/us-syria-crisis-rebels-idUSBRE8B70AJ20121208
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی:
چند لحظه منتظر بمانید...
بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است