موضوع روز:

ساسان امجدی

نگاهی به بیانیه "کودار"

Wednesday, May 7, 2014
ساسان امجدی

شماری از رهبران پژاک در یک کنفرانس مطبوعاتی با اعلام موجودیت "سیستم جامعه دمکراتیک آزاد شرق کردستان" یا همان "کودار" باعث شدند تا باردگیر مجموعە پرسش های موجود در باره ماهیت و ساختار این حزب به عرصەی عمومی کشیده شود.

ظاهرا کلیه افرادی که اقدام به تاسیس "کودار" نمودەاند همگی از اعضای پژاک هستند و غیر از آنها، هیچ حزب یا شخصیت سیاسی دیگری در آن حضور ندارد.

بنابراین می توان گفت پژاک اقدام به تاسیس یک جریان و یا مدل جدید نموده و خود به تنهایی خواهان پیوستن به آن است. به عبارتی پژاک به طور غیرمستقیم ساختار و به تبع آن موجودیت خود را دست خوش تحولاتی نموده است.

پرسش اول که می باید خطاب به رهبران پژاک مطرح نمود چرایی لزوم تاسیس این جریان است. چه ضرورت هایی باعث شده تا پژاک به این قناعت برسد که ادامه حیات سیاسی آنها در چارچوب حزبی به نام "حزب حیات آزاد کردستان" به طریقی که تاکنون موجود بوده، غیرممکن و می باید دست به چنین تغییرات ساختاری بزنند.

آیا پژاک در ماهیت، عملکرد، تاثیرگذاری و سیاست ورزی خود دچار تردید، مشکلات و یا بن بست های احتمالی شده که خروج از آنها در ساختار کنونی این حزب و بدون تاسیس یک جریان جدید و پیوستن به آن غیرممکن بوده است؟

آیا تاسیس این "سیستم" واکنشی به انفعال بیش از دو ساله این حزب و تلاشی برای احیای آن محسوب می شود؟

تاکید بر این پرسش ها، مخاطب را ناچار به روبەرو شدن با پرسش های دیگری نیز می کند.

اینکه مشکلات و ناکارایی احتمالی که پژاک را ناچار به درپیش گرفتن این راهکار نموده، ریشه در چه عواملی دارد و دلیل مسکوت ماندن و نپرداختن به آن و یا دست کم طرح آن از سوی این حزب در عرصەی عمومی چه دلایلی داشته است.

انکار وجود هرگونه مشکل، بن بست و یا بحران احتمالی در حیات سیاسی دو تا سه سال گذشته پژاک، می تواند به دامن زدن به پرسش های دیگری منتهی شود.

اگر مشکلی وجود نداشته، چرا پژاک در این سالها مجبور به حذف خود از عرصەی سیاسی شرق کردستان شده است؟

آنچه "کودار" می گوید

اینکه آیا "رهاورد نظام جهانی سرمایەداری برای خلق ها و ملت ها تنها جنگ و نسل کشی بوده" و اینکه آیا می توان وضعیت کنونی را به مثابه "جنگ جهانی سوم" با گسترەای فراتر از جنگ های جهانی اول و دوم تلقی نمود، آنگونه که در بیانیه کودار آمده، مورد نظر این نوشته نیست و پرداختن به آنها در حوصله این چند سطر نمی گنجد.

شاید اولین موضوعی که در بیانیه کودار به نوعی به شبهه مخاطب ختم شده، تاکید همسان آن بر مدل "دولت-ملت" از یک سو "راهکارهای ملی گرایانه" خلق کرد از سوی دیگر می باشد.

همسان انگاشتن این مفاهیم و مختوم نمودن حتمی "راهکارهای ملی گرایانه" به ویژه در میان کردها به مصائب و ایجاد بحران برای آنها و در پی آن قائل بودن به "اهمیت تاریخی و حیاتی" برای "مدل دمکراتیک آلترناتیو"، همان مدلی که از سوی کودار ارائه شده، نیازمند تاملی جدی است.

"کودار" با یکی کردن تبعات مدل دولت-ملت برای یک ملت یا اتنیک فرودست از یک طرف و واکنش آن ملت به سرکوب های ناشی از ماهیت این مدل از طرف دیگر، استدلالی کلی بدون درنظرگرفتن ظرافت ها و تبعات آن مطرح نموده است.

به عبارتی "کودار" برای توجیه و مشروعیت بخشی به مدل مطلوب خود، نه تنها به مدل دولت-ملت تاخته (که با توجه به بنیان فکری و ایدئولوژیک این حزب و تقابلش با مدل دولت-ملت قابل درک است)، بلکه مبارزات کردها برای رهایی از مصائب ناشی از اعمال مدل دولت-ملت بر آنها را در چارچوب مفهوم کلی "راهکار ملی گرایانه" تلقی کرده و به آن عمومیت بخشیده است.

این در حالی است که در بخش دیگری از همین بیانیه "جنبش هویت‌طلبی و آزادیخواهی" کردها را تلاشی در راستای "حفظ موجودیت و آزادی خویش" ارزیابی نموده است.

مسلما راهکار احزاب یا جریان های سیاسی در کردستان که رسیدن به قدرت سیاسی را در راستای تمرکززدایی و مشارکت سیاسی در دستور کار خود قرار دادەاند، نه تنها الزاما به رنج و افزایش مشکلات کردها دامن نزده، بلکه دست کم در یک بخش از کردستان، کردها را از مواجهه دوباره با رخدادهای فاجعه باری همچون انفال رهانیده است.

ملی گرایی دولتی(با اعمال ملت گرایی) به عنوان مدلی که مورد اننقاد جدی دستگاه فکری حزب کارگران کردستان قرار دارد، با ملی گرایی اعتراضی و مطالبه گر، صرف استقلال طلبی و یا حاکمیت خواهی نمی تواند و نمی باید همسان انگاشته شود. چراکه جنبش های اعتراض آمیز اگرچه با راهکارهای ملی گرایانه، ضدملی هستند و باعث می شوند تا گسترە ملت های واقعی یا برساخته از دولت، منشعب و یا محدود شوند.

بنابراین می توان گفت در این بیانیه به اشتباه مبارزات کردها بر اساس مشخصەهای ملی گرایی رسمی و دولتی تحلیل شده و واکنش کردها به پیامدهای آن، خود به مثابه ملی گرایی معرفی شده است.

از دیگر مسائلی که در بیانیه "کودار" و در اظهارات یکی از رهبران حزب پژاک در گفتگو با برنامەای در تلویزیون "نوروز تی وی" تا حدودی مبهم جلوه میکند، نوع و چگونگی ارتباط مدل "کنفدرالیسم دمکراتیک" با مدل "دولت-ملت" است، مادامی که این مدل خواستار تحقق نظام پیشنهادی خود در داخل همان مرزهای رسمیت یافته، دولت-ملت است.

به عبارتی مادامی که قانون اساسی دولت مرکزی، غیردمکراتیک، تمامیت خواه و تمرکزمحور است، مادامی که منطق مدل دولت-ملت مبتنی بر به رسمیت نشناختن تمایزها و تفاوت های اتنیکی و ملی است و مادامی که هیچ ارادە و نشانەای در خصوص تغییر در نظام فکری، ساختار، قوانین و ماهیت نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد، طرح این موضوع می تواند چه منایی داشته باشد؟

این مدل دولت گریز، با توسل به چه مکانیسم هایی به تعامل با دولت مرکزی، خواه این دولت را دولت-دمکراسی بنامیم، خواهد پرداخت؟
میزان روابط آنها با دولت مرکزی تا چه حد است؟

الزاماتی که این مدل برای ضمانت در برقراری و بقای نظام مطلوب "کوردار" باید برای دولت مرکزی قائل شود، کدام است و چگونه باید دولت را متعهد به پایبندی به آن دانست؟

روابط آن با دنیای بین الملل که همگی بر اساس مدل دولت-ملت بنا شدەاند، چگونه خواهد بود؟

در صورت نقض یا لغو قرارداد میان دولت مرکزی با نظام کنفدرال دمکراتیک و با توجه به اینکه این مدل، بنا به بیانیه کودار مدلی دولت گریز است، این نظام "مردمی" برای طرح دعوی در عرصه بین الملل به کدام نهاد و بر اساس کدام معاهده متوسل خواهد شد؟

شاید پاسخ به مجموعه این پرسش ها و دهها پرسش دیگر از این دست، منوط به لزوم وجود دولت-دمکراسی به عنوان پیش شرط استقرار نظام موردنظر "کودار" باشد. آن وقت باید به این پرسش اساسی پرداخت که اصولا کودار چگونه، با کدام نیرو و با بهرەگیری از کدام راهکارها در دمکراتیزه کردن این نظام و استقرار دولت دمکراتیک در ایران بهرە خواهدجست و رسیدن به چنین نظامی در شرایط کنونی ایران تا چه حد ممکن و عملی است؟

با تاکید بر کدام تغییر در رویکرد جمهوری اسلامی و با توسل به کدام فشار از سوی پژاک، "کودار" جمهوری اسلامی را برای "چارەیابی دمکراتیک مسئله کرد و معضل دمکراسی" به گفتگو و مذاکره دعوت کرده است؟

در صورت عدم پذیرش "استاتوی خودمدیریتی" از سوی ایران، اما راهکار "کودار" مبهم و کلی است: "به صورت یک جانبه اقدام به برقراری خودمدیریتی دمکراتیک خواهیم نمود."

در این صورت تنها باید پرسید: چگونه؟



Telegram Icon

به تلگرام پایگاه خبری و تحلیلی روژ بپیوندید

مطالب مرتبط:

کلمات کلیدی:


بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است

تحلیل خبر

analis picture

قاتلانی بی خبر از مقتول؛ روایت قتل امید حسنی

آسمان شهر ابری است و از شب گذشته باران امان نمی دهد. شهر همچون تمام روزهای انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" ملتهب است وآبستن حوادث تلخ و شیرین. مردم هنوز عزادار زانیار الله مرادی و عیسی بیگلری هستند؛ دو جوانی که شامگاه ۲۳ آبان و در جریان اعتراضات مسالمت آمیز در عباس آباد به قتل رسیده بودند. سومین روز مراسم جان باختن این دو جوان مصادف شده با چهلم شهدای ۱۶ مهر.

یکشنبه ۲۸اسفند۱۴۰۱/ ۱۴:۵۵


خبر


مصاحبه

Interview Picture

هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند

پنجشنبه ۱۱خرداد۱۴۰۲/ ۱۷:۵۶