صلاح الدین خدیو
نگاهی به تجربه شبکه کردی "روداو"
Tuesday, November 4, 2014
Telegram
صلاح الدین خدیو
"ما كردستانی را که شما در سایس-پیکو تکه تکه نمودید، دوباره در کانال "روداو" یکپارچه کردیم " این عبارت، بخشی از گفتگوی یکی از مدیران شبکه رسانه ای "روداو" با سرکنسول انگلیس در اربیل است که نقل به مضمون شدهاست. ابن ادعا سوای بار عاطفی و احساسی و جنبههای اغراقآمیز آن از برخی جهات واجد دلالتهای قابل تاملی است. روداو به مثابه پرمخاطبترین شبکه تلویزیونی کردی در دو سال اخیر نقش مهمی در پیشبرد سیاست رسانه ای حزب دمکرات داشته است. فرض اصلی این نوشتار کوتاه این است که کانال "روداو" گرچه به صورت غیر مستقیم و گاه مستقیم به تبلیغ و ترویج سیاستهای حزب دمکرات کردستان می پردازد، اما، عملا در فرآیند سیاستگذاری و تصمیمگیری این حزب هم دخیل بوده است.
کانال روداو در اوایل سال ۲۰۱۲ شروع به کار نمود. یعنی اندکی پس از خروج آخرین سرباز آمریکایی از عراق و متعاقب آن ارتقای روابط حزب دمکرات کردستان با دولت ترکیه. رهبری حزب دمکرات به دلیل عقب نشینی نیروهای آمریکایی و ضعف مفرط دولت مرکزی، در جستجوی قدرتی قابل اتکا بود و این متحد به زعم خود استراتژیک را در "کاخ چانکایا" یافته بود. برای طرف ترکی هم فرصتی مناسب جهت بهرهبرداری و انتفاع از ثروتهای زیرزمینی و منابع انرژی اقلیم کردستان فراهم آمدهبود. رابطه نزدیک با ترکیه کارکرد دیگری هم برای حزب دمکرات میتوانست داشته باشد: به دستآوردن هژمونی در برابر رقیب دیرینهاش اتحادیه میهنی در کردستان عراق و بالادستی در برابر حزب کارگران کردستان در بخشهای دیگر کردنشین خاورمیانه و بویژه کردستان سوریه.
در چنین شرایطی کانال روداو با حمایتهای فنی ترکیه و دلارهای نفتی حزب دمکرات در عرصهای تقریبا بدون رقیب وارد جهان رسانه کردی شد. روداو از همان اوان کار به سیاق رسانههای حزب کارگران کردستان گستره مناطق کردنشین خاورمیانه را به عنوان حوزه مخاطبان خود تعریف و با استفاده از توان مالی نامحدود و امکانات فنی پیشرفته و استودیوهای پرزرق و برق در مدت کوتاهی توانست مخاطبان قبلی بسیاری از کانالهای ماهوارهای کردی را جلب نماید. استفاده از واژگان و ادبیات سیاسی حزب کارگران کردستان در "روداو" بخشی از بلند پروازیهای جدید سیاسی حزب دمکرات بود که در پی زوال دولت مرکزی و سرازیر شدن دلارهای نفتی سربرآورده بود. مدیران روداو بر اساس راهبرد اعتمادسازی از انتساب مستقیم خود به حزب دمکرات طفره رفته و خود را رسانه بخش خصوصی می خوانند. ادعایی که هیچگاه از جانب رقبا و منتقدان آن پذیرفته نشده است. مضاف بر آن، استفاده از ادبیات سیاسی پ.ک.ک توام با ترسیم چهره ای مدرن، پیشرفته و مطمئن و روبه جلو از کشور ترکیه بود که بیش از پیش باعث افزایش حساسیت پ. ک.ک درباره این رسانه نوظهور می شد.
نمونه مشخص برای اثبات این ادعا، سیاست خبری این شبکه در مورد تحولات کردستان سوریه است که از سویی ریشه در سهمخواهی حزب دمکرات از حزب کارگران کردستان در این حوزه داشته و از سویی دیگر به الزامات حضور آن در جبهه مخالفان منطقهای بشاراسد ودر راس آنها کشورهایی چون ترکیه، قطر و عربستان سعودی برمیگردد. در جریان حمله اخیر داعش و اشغال شهر موصل، روداو نقش مهمی در ایجاد خوشبینیهای اولیه نسبت به اهداف و نیات این گروه داشته و مصاحبه آن با سخنگوی داعش و گرفتن تضمینهای لازم از آن مبنی بر عدم حمله به اقلیم کردستان معروف است. اما خونسردی ترکیه و دولتهای عرب منطقه در برابر به خطر افتادن اربیل پرسشهای متعددی درباره ی جدیت و اعتبار این سیاست و تبلیغ آن در میان مردم برانگیخت.
فراتر از این، تداوم دفاع مدیران "روداو" از سیاست ترکیه در قبال اقلیم کردستان و مغازله احتمالی این کشور با گروه داعش در "کردستان پس از شنگال "، تردیدهای جدی در مورد درک درست و منطقی آنها از روابط بینالملل و منطق "سیاستگذاری" این شبکه بوجود آورده است.
شکی در این نیست که در عصر تراکم و انباشت رسانهها، امواج تبلیغاتی، سیاستهای مبتنی بر روابط عمومی، تبلیغ کالا و ... همیشه خطر آن وجود دارد که "سیاست" به نوعی فرآیند تصویرسازی فروکاسته شود و نمایش و شوهای سیاسی جای سیاست پردازیهای جدی و واقعی را بگیرد. پرواضح است که در جوامع دارای مراکز تحقیقاتی و پژوهشی جدی و نهادهای تصمیمسازی و تصمیمگیری استراتژیک، آسیبهای ناشی از "نمایشهای سیاسی" بسیار کمتر از جوامع فاقد آنهاست. تبلیغ ایده کردستان مستقل در روداو بدون تدارک زیر ساختهای حداقلی و فراهم کردن زمینه های داخلی، منطقه ای و بین المللی آن، به معنای فرو کاستن این امر خطیر به تبلیغات تجاری به منظور بازاریابی برای سیاستمداران و افزایش جذابیتهای آنان نزد بینندگان است.
واقعیت این است که تصویر سازی و بازآرایی واقعیتها در تلویزیون صرفا می تواند ابزاری در خدمت یک سیاست بنیادیتر و فراگیرتر باشد، امری که سرسخت ترین منتقدان رسانه هم بر آن تاکید می کنند . به عبارت دیگر قرار نیست که خود سیاستگذاران رسانه در دام این تصاویر و شبه واقعیتها گرفتار شوند. اما به نظر میرسد که این امر در مورد سیاستگذاران كانال روداو اتفاق افتادهاست. توجیهاتی از قبیل عدم تمایل داعش برای حمله به کردستان، تغییر برنامه های داعش و تحریک آن از سوی رقبای حزب دمکرات و... تنها گزارههایی از جنس توهم و گمانند و تمنای بازگشت به مرحله قبل از سقوط شنگال. در اینجا شبکه خبری روداو خود مقهور تصویرسازیها و قلب واقعیتهای خود شده است.
روداو را در این زمینه علی رغم برخی نوآوریها و موفقیتهایش اما در کلیت خود می توان نمونهای از ناکامیهای توسعه ناموزون دانست. بودجه کافی، امکانات فنی مناسب و پیشرفته و زیباییهای بصری در غیاب کارشاسان و تحلیلگران و روزنامهنگاران جدی و با سابقه، بیماری قدیمی و مزمنی است که دیری است حوزه عمومی کردی از آن مینالد: فقدان روزنامهنگاران ممتاز و بیمهری نسبت به ژورنالیسم و فقدان حافظه تاریخی در غیاب مورخان روزنامهنگار و روزنامه نگاران مورخ. کسانی که بیشتر از هر قشر دیگری وظیفه مبارزه با فراموشی و تعطیلی حافظه تاریخی را بر عهده دارند. در حالیکه عمده دانشآموختگان و دانشجویان علوم انسانی کرد بیشتر خوش دارند، تا به زبانی مغلق و عموما غیر قابل فهم به واگویه سخنان بزرگان علوم اجتماعی و سیاست و اندیشه بپردازند، تا اینکه به پژوهشی جدی و دامنهدار در تاریخ و اجتماع خود دست بزنند. بدون وجود نسلی از روزنامه نگاران زبده و خبره و آگاه به سوراخ سنبه های تاریخ معاصر، مشکل می توان به دروازه بانان خبر و دبیران سرویس و مدیران موفق تلویزیون رسید. شرط اولی که روداو فاقد آن است.
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی:
چند لحظه منتظر بمانید...
بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است