مردیت تاکس
انقلاب ضیافت شام نیست
Friday, September 2, 2016
Telegram
Open Democracy
برگردان از انگلیسی: NNSROJ
آیا "انقلاب" برای جنبش رهایی بخش کُرد و چپ های طرفدار برنی سندرز دارای مفهومی مشترک است؟
نگاهی به تاریخ ...
در قرن ۲۰ ام به هنگام بکارگیری کلمه " انقلاب" از سوی مردم روشن بود که مراد آنها از آن چیست. مائو تسه دون می گوید "انقلاب یک مهمانی شبانه نیست ... نمی توان آن را مفهومی پاک، ملایم، معتدل، مؤدب، مهار شدنی، بخشنده در نظر گرفت . انقلاب یک شورش است، عملی خشونت آمیز که باعث سرنگونی یک طبقه یا گروه می شود ."
این همان تفکری بود که بنیانگذاران " پ.ک.ک " (حزب کارگران کُردستان) استراتژی جنگ خلق برای رسیدن به کُردستان مستقل را در سال ۱۹۸۷ بر اساس آن بنیان نهادند. آنها در ابتدا بر روی "تبلیغ این تفکر" و آموزش نظامی متمرکز بودند، آنچه که در نهایت منجر به ایجاد چنان نیروی قدرتمندی شد که توانایی مبارزه با دولت اسلامی را در سوریه داشت. اما هنگامیکه جنبش مقاومت مدنی و قیام/Serhildan هم سو با تلاش برای ایجاد حزب پارلمانی و توانایی شرکت در انتخابات و یارگیری، در مناطق کُردنشین ترکیه شکل گرفت، دیدگاه آنها نسبت به دهه ۹۰ بسیار متحول شده بود.
برای کُردها تاسیس حزب پارلمانی کار چندان آسانی نبود، زیرا هر زمان کُردها حزبی پارلمانی تاسیس می کردند و برای مردم خود نهادی ایجاد می کردند دولت ترکیه آن را غیر قانونی اعلام می کرد، این عمل بارها در سال های ۱۹۹۳، ۱۹۹۴، ۲۰۰۳، ۲۰۰۹ تکرار شده و هم اکنون نیز برای " ه.د.پ" ( حزب دموکراتیک خلق ها) در حال وقوع است. علی رغم اینکه این حزب در انتخابات پارلمانی ماه مه سال ۲۰۱۵ ، ۱۳.۱درصد از آرای ملی را کسب کرد دولت ادوغان این انتخابات را به انتخابات دیگری موکول کرد و هم زمان به شهرهای شهرهای کُردنشین جنوب شرقی ترکیه لشکرکشی کرد و با هدف قراردادن غیر نظامیان موجب مرگ بسیاری از شهروندان و ویرانی خانه های مردم و همسایگانشان و بسیاری جنایت های جنگی دیگر شد و البته همه این موارد تحت نام جنگ با تروریسم و داعش انجام گرفته بود.
در واقع بیش از ۲۰ سال است که " پ. ک. ک" انجام عملیات تروریستی را رها کرده است. در پنجمین کنگره حزب در سال ۱۹۹۵، التزام خود به رعایت کنوانسیون ژنو و قوانین جنگی و عدم جنایت علیه غیر نظامیان را را اعلام کرد و همزمان حق دفاع مشروع در برابر حملات دولت ترکیه برای خود محفوظ دانست، در همان کنگره ارتشی جداگانه با هدف ایجاد ظرفیت رهبری در زنان مبارز ایجاد کرد. گلتان کشاناک شهردار دریاربکر در مصاحبه اخیر خود از تحولات صورت گرفته در" پ. ک. ک" سخن می گوید "در روزهای نخست منتظر یک انقلاب و پس از آن منتظر حرکتی در حوزه زنان بودم اما همه چیز نسبت به دهه ۹۰ تغییر کرده است و این بدلیل نفوذ جنبش های بین المللی حقوق زنان است".
"در محیط جدید زنان شروع به ایفای نقش های مهم و ایجاد شاخه ای جدید برای خود کردند، آنها نه فقط از جنبش های عمومی سیاسی سخن می گویند، بلکه خود ایجاد سیاست آلترناتیو را در پیش می گیرند، سیاستی که حزب باید از آنها پیروی کند... ایجاد این تغییرات آسان نبوده است و حقوق تنها به مردان داده نشده است "زنان کُرد در تمامی سطوح جنگیده اند و با وجود تمامی موانع جامعه مردسالار و مقاومت برخی رفقای مرد به این تغییرات دست یافتند".
کردهای روژاوا نیز فلسفه سیاسی جنبش کُردهای ترکیه را دنبال می کنند، بنابراین باوجودیکه روژاوا اخیرا و در سال ۲۰۱۲ خودگردان شده است از چهل سال تجربه سیاسی یکسان با جنبش کردهای ترکیه برخوردار است؛ در بیست سال اخیر توسعه دموکراسی محلی، سازماندهی محلی و رهبری زنان [بیش از پیش] مورد تاکید قرار گرفت.
در طول محاصره کوبانی شروع به مطالعه جنبش زنان کُرد کردم و آن را چنان مهم یافتم که باوجود عدم امکان سفر و محدودیت زبانی، خود را موظف به نگارش گزارشی از شرح حال آنها به زبان انگلیسی دانستم . هنگامیکه که بر روی مطلب "جاده غیر قابل پیش بینی: مبارزه زنان با دولت اسلامی" کار می کردم، ماهیت رادیکالی این انقلاب، اصول اساسی این گروه چپ نه تنها در خصوص زنان بلکه درباره مبارزه مسلحانه، جنبش توده ای، حزب پارلمانی و حتی خود دولت دائما سوالاتی را در ذهنم بوجود می آورد.
انقلاب های مارکسیستی و لنینیستی قرن ۲۰ با این فرض شکل گرفته بود که دولت ابزار سلطه طبقه بورژوا است و انقلابیون میتوانند با بدست گرفتن دولت آن را تحت عنوان دیکتاتوری پرولتاریا در جهت منافع طبقه کارگر تغییر دهند. [در همین راستا] در پنجمین کنگره حزب در سال ۱۹۹۵ چگونگی عملکرد اتحاد جماهیر شوروی بررسی می شود.
"( مارکسیست – لنینیست) از نظر ایدئولوژیک دچار نوعی انحطاط دگماتیستی، ماتریالیستی مبتذل و پان شووینیسم روسی شده بود و از نقطه نظرسیاسی دچار نوعی مرکز گرایی مفرط ، تعلیق سیستم مبارزه طبقاتی دموکراتیک و میل به افزایش منافع دولت شده بود و در فاکتورهای مشخصی مانند مسائل اجتماعی سطح آزادی های فردی و اجتماعی کاهش یافت، در امور اقتصادی دولت بر همه چیزمسلط شد و البته این امر برای یک جامعه مصرف گرا که همه چیز را از بیرون تقلید می کند یک شکست بود، درامور نظامی قدرت ارتش روز به روز بیشتر و دستیابی به سلاح های پیشرفته مقدم بر بخش های دیگر شد و این انحراف در دهه ۱۹۶۰ روز به روز بیشتر شد و در نهایت شوروی را به وضعیت رکود مطلق کشاند. "
در سال ۱۹۹۸ عبدالله اوجالان (رهبر پ. ک.ک) به اتهام خیانت، جدایی طلبی، قتل و اخاذی دستگیر و محکوم به اعدام شد، اما براساس قوانین اتحادیه اروپا حکم اعدام او به حبس ابد کاهش یافت. اوجالان در زندان به مطالعه، نوشتن و خوانشی دوباره از مفهوم دولت پرداخت. بیانیه کنفدراسیون دموکراتیک کُردستان او در سال ۲۰۰۵ و نوشته هایش درباره حقوق زنان راهکاری کاملا متفاوت از راهکارهای لنینیستی ارائه داد. امروز جنبش رهایی بخش کُردستان استدلال می کند که مفهوم دولت- ملت اساساً دارای سلسله مراتب قومی و جنسیتی است و از همین روست که جنبش های رهایی بخش بجای تصرف دستگاه دولت باید آن را وادار به انجام امور دموکراتیک و استقلال طلبانه کند و از آن فراتر نیز باید بر روی توسعه اقتصاد دموکراتیک خود گردان ضد سرمایه داری و حمایت از فمینیسم و حفظ محیط زیست تمرکز کند.
این استراتژی هم اکنون در روژاوا به اجرا در آمده است، اما بدلیل جنگ و تحریم قادر به تحقق کامل این استراتژی نشده اند. روژاوا از یک طرف تحت محاصره نیروهای متخاصم دولت اسلامی، جبهه النصره ( که در حال حاضر نام جدیدی برای خود برگزیده است) و اسلام گرا های افراطی ترکیه است و از طرفی دیگر زیر آتش دولت ترکیه و این اواخر بمباران های دولت اسد قرار دارد و البته محاصره بخش تحت نفوذ حزب دموکرات کُردستان عراق در اقلیم خودمختار کردستان عراق در مرز سوریه را نیز نباید از یاد برد. به همه این موارد تحریم وحشیانه اقتصادی مواد غذایی، مصالح ساختمانی، دارو و تجهیزات پزشکی دولت ترکیه و حزب دموکرات کردستان و سخت شدن عبور و مرور مردم و محموله های کمکی سازمان ملل متحد را نیز اضافه کنید. روژاوا حتی قادر به تامین مواد غذایی موج جدید پناهندگان منبج و حلب نیست. ناتو از تحت فشار قرار دادن دولت ترکیه برای پایان دادن به تحریم خودداری می کند و حتی دولت آمریکا از نفوذ قابل ملاحظه خود در حزب دموکرات کُردستان نیز استفاده نمی کند.
با وجودیکه اقدام به کودتا بلافاصله توسط حزب دموکراتیک خلق ها محکوم شد، اما باز هم چیزی در راستای نگرانی کُردها تغییر نکرد.
باوجودیکه کودتای اخیر ترکیه توسط فرماندهان ارتش که شهرهای کردنشین را بمباران م کردند سازماندهی و به اجرا درآمده است، کُردها می گویند: آنچه که بعد از کودتا توسط اردوغان اتفاق افتاد اعمال یک دیکتاتوری اسلامی به جای یک دیکتاتوری نظامی است. نکته قابل توجه این است که تنها حزبی که اردوغان پس از کودتا از ائتلاف [به اصطلاح] دموکراتیکش طرد کرد ه.د.پ حزب کُردها، روشنفکران، اندیشمندان، اقلیت ها، فمینیست ها، همجنسگرایان است.
تجربه نوشتن "جاده غیر قابل پیش بینی " همانند " انقلاب سیاسی " برنی سندرز که در آمریکا خاموش شد تجربه ای عجیب بود. من از برنی سندرز حمایت می کردم : حسی بزرگ بود هنگامی که یک سیاستمدار در قد و قامت ملی از ادبیات چپ صحبت می کرد چرا که پس از سقوط دیوار برلین استفاده از ادبیات چپ در آمریکا به نوعی تابو تبدیل شده بود، باوجودیکه برنی هرگز بطور دقیق توضیح نداد که منظورش از " انقلاب سیاسی" چیست؟ و بسیاری از طرفداران جوان او فاقد مطالعه تاریخی کافی بودند، این ایده های رادیکال بسرعت در میان نسل جدید محبوبیت یافت و بنظر می رسید که این انقلاب در یک کمپین انتخاباتی قابل تحقق باشد اگرچه این گونه نشد، بعد از آن اگرچه حمایت او از هیلاری کلینتون قابل درک و قابل پیش بینی بنظر می رسید، اما آنچه دردناک است این است که سیستم به دلیل ملاحظات بلند مدت حزبی، تحرکات دموکراتیک و پیش رو را رها کند.
تاریخ مبارزات کُردستان می تواند به آنها بیاموزد که تحقق یک انقلاب تا چه اندازه سخت و دشوار و نیازمند زمان است و همچنین نقش کلیدی زنان در این پروسه را برای آنها آشکار سازد. فردریک داگلاس می گوید " اقتدار بدون تقاضا بدست نمی آید، این امر هرگز در گذشته محقق نشد، در آینده نیز محقق نخواهد شد. تاریخ مبارزات طبقه کارگر آمریکا نشان می دهد هنگامیکه منافع اقتصادی بخشی از جامع با مخاطره مواجه شود قدرت ها برای حفظ هر ذره آن می جنگند. این تغییرات تنها با شرکت در چرخه انتخاباتی آمریکا و تظاهرات محقق نخواهد شد، راه حل این ماجرا ایجاد ساختاری با اهداف بلند مدت است؛ درست همانند آنچه کُردها انجام دادند.
جنبش آزادیخواهی کُردستان با قدرت پیشرفت کرده است، امروز شاهد آنیم که این سازمان پس از سال ها آموزش همگانی، ایجاد نهادهای خود، ترکیب فعالیت های انتخاباتی با مقاوت مدنی و در صورت لزوم [بکارگیری] حق دفاع مشروع، یک سازمان دموکراتیک پاسخگو را منجر شده که در تلاش برای" خدمت به مردم" است و این آن چیزی است که باعث شده خود را پلنگ سیاه بیشه زار بنامد. از همین رو حمایت و یادگیری از این سازمان بعنوان یک نمونه موفق مهم و ضروری است.
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی:
چند لحظه منتظر بمانید...
بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است