یاسر گلی
تخم مرغ كریستف كلمب در شنگال
Wednesday, March 8, 2017
Telegram
نقل است كە پس از بازگشت كریستف كلمب بە اسپانیا، بسیاری او را شایستەی آن همە افتخاری نمیدانستند كە او در پی كشف قارەای بزرگ بە جیب زدە بود. این ناسازگاری بە سر میز ضیافت شامی هم كشیدە میشود. كلمب در واكنش و رو بە مهمانان میگوید كە چە كسی میتواند این تخم مرغ آب پز را بە حالت ایستادە بر روی میز قرار دهد. حاضران هر چە كردند نشد. اما كلمب با شكستن قسمت كوچكی از پوستەی تخم مرغ آن را ایستادە روی میز نشاند. گویا همە گفتەاند كە این دیگر چە كاری است، ما هم كە میتوانستیم اینطور كنیم. حرف كریستف كلمب این بود كە او كار بسیار شاقی نكردە است، اما پیش از او یا بە فكر كسی نرسیدە بود كە قارەای بزرگ را كشف كند، یا اگر هم رسیدە بود زحمت انجام دادن آن را بە خود ندادە است.
این مزەپرانی كلمب بر سر میز ضیافت چە رخ دادە باشد و چە صرفا داستانی بامزە و زادەی خیال، اما همچنان سر دراز دارد. تا آنجا كە پس از پنج قرن و اندی از آن، اردوغان سال پیش ادعا كرد كە نە كلمب بلكە این مسلمانان بودند كە در سال ١١٧٨ میلادی بە قارەی امریكا رسیدند و اتفاقا در كوبا مسجد هم ساختەاند.
باری! استعارەی بامزەی تخم مرغ كلمب بی شباهت بە واقعیت گندیدەی مسالەی شنگال نیست. شمار تمام آن افراد با تسلیحات دم دستیاشان كە توانستند جان هزاران نفر را از یك قتلعام بسیار بزرگتر نجات دهند، قابل مقایسە با آن چند هزار نیروی بە شدت مسلح پیشمرگەی مستقر در شنگال نبود. بعد از عقب نشینی نیروهای حزب دمكرات كردستان، احتمالا همانها یا نیروهای دیگری هم میتوانستند با تلفات بیشتر یا كمتری با ایجاد یك كوریدور موقت خود را بە كوهستانهای شنگال برسانند، كە نرساندند.
اما آیا صرف ابتكار عمل نیروهای YPG و بعدا PKK در آن لحظات حساس، بە آنها مشروعیت ماندن در آنجا را میدهد؟ بە طور واضع پاسخ منفی است. اما معیار حداقلی مشروعیت این خط فكری/سازماندهی در شنگال بە پروژەی سیاسی آنها باز میگردد؛ مسالەای كە همپیمانهای غربی اقلیم كردستان را هم خلع سلاح كردە است: دفاع مشروع هر گروە آئینی، فرهنگی، ملی و غیرە از خود در برابر كشتار در آشوب خاورمیانە.
سركوت شمسالدین ( روزنامەنگار كانال NRT در واشنگتن) بە نقل از یكی از حاضرین در جلسەای در واشنگتن، بە پیشنهاد پنتاگون در سال ٢٠٠٧ بە میر تحسین ( از شخصیتهای برجستەی آئینی ایزدیان) اشارە میكند كە گویا امریكا خواهان ایجاد یك نیروی نظامی از خود ایزدیان، مانند نیروهای سحوە در عراق، بودە است. دلیل امریكا برای این پیشنهاد بە وجود مشكلات ایزدیان در ارتش عراق و نیروهای پیشمرگەی اقلیم كردستان باز میگشت. اما واكنش میر تحسین این بودە است كە "ما بە كردها و پیشمرگەها اطمینان داریم و آنها از ما محافظت خواهند كرد." گویا ترس احتمالی او از ''روبرو شدن نظامی'' ایزدیها با ''بارزانی'' در صورت قبول چنین پیشنهادی بودە است.
این جلسە هر چە بودە باشد، حداقل این نكتە روشن است كە این ''اطمینان'' میر تحسین بە ''كردها'' نبود كە درست از آب درآمد، بلكە ترس آنها از ''بارزانی'' بود. آن ''كردها''یی كە ایزدیها بە آنها ''اطمینان'' داشتند، سر بزنگاە نە مقاومت كردند و نە اسلحەهایشان را برای مردم شنگال برای دفاع از خود جای گذاشتند. و نە حتی در این چندین سال تلاشی برای سازماندهی نظامی آنها صورت دادەاند. اما از طرف دیگر آن ''روبرو شدن نظامی'' هم كە حدساش را میزد در برابر ایزدیهای سازماندهی شدە رخ داد.
در برابر این وضعیت، حزب كارگران كردستان دقیقا همان كاری را میكند كە در روژآوا و بە شكلی دیگر در باكور در حال عملی كردن آن است: ایجاد ادارەهای كوچك محلی، حتی بە لحاظ نظامی. غرب بیشتر از آنكە بر روی ماهیت نیروهای سازماندە ایزدیان چانە زند، بە قدرت و نتیجەی عملی این سازماندهی چشم دوختە است. همان نتیجەای كە بر اثر انتقال غیر شفاف اسلحە بە بارزانی با آن روبرو شدە است: استفادە از كمكهای تسلیحاتی و مالی بینالمللی در تصفیە حسابهای داخلی در اقلیم كردستان. در حالی كە سازماندهی نیروها در روژآوا و سوریە ( ایجاد سازماندهیهایی نظیر شورای نظامی منبج، شورای نظامی رقە و غیرە از مردم همان مناطق) یكی از گرەگاەهای اصلی اطمینان غرب بە آنها در پشتیبانی تسلیحاتی و تا حدودی سیاسی از نیروهای سوریە دمكراتیك است.
اقلیم كردستان (و بە قول یكی از فرماندهان نظامی ایزدی: اقلیم بارزانی) نمیتواند همچنان بر وجود نیروهای نظامی حزبی پارتی و اتحادیە میهنی اصرار كند، و همزمان خواهان ایجاد نیروی پیشمرگەی واحد اقلیم كردستان بە علاوەی شنگالیها نیز باشد.
وزارت امور خارجە امریكا در گزارش سالیانە خود در مورد حقوق بشر، بە انتقاد از عدم ادغام نیروهای نظامی حزبی در اقلیم كردستان پرداختە است. در واكنش حكومت اقلیم [بە گزارش سایت NRT] بە این انتقاد هیچ اشارەای بە ارادەی داخلی این احزاب وجود ندارد، بلكە استدلال این است كە عدم بە نتیجە رسیدن پروسەی ادغام "بە نبود منابع مالی لازم، عدم حمایت مالی حكومت فدرال از طریق تامین بودجە ویژە و همكاریهای لجستیكی، و بیرون رفتن نیروهای نظامی امریكا از عراق در سال ٢٠١١'' باز میگردد. گویا در صورت تامین این شروط، نیروهای نظامی حزبی در اقلیم كردستان در یك نیروی واحد نظامی كە ایزدیها نیز جزئی از آن بودند، ادغام میشدند.
با این شرایط چرا نمیتوان گفت كە: دلائل عدم ادغام نیروهای پیشمرگەی احزاب در اقلیم كردستان، بە طور موازی همان دلائل لزوم ایجاد یك گروە نظامی سازماندهی شدەی ویژە برای شنگالیها نیز هستند؟
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی:
چند لحظه منتظر بمانید...
بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است