یاسر گلی
چند تناقض دربارەی رسانەای شدن 'ازدواج سفید' در ایران
Friday, April 22, 2016
Telegram
"من آن روحم کە همە چیز را نفی میکند!
و بە حق! زیرا هر آنچە آید بە وجود
حقاش آن است کە بە ذلت شود نابود "
از زبان مفیستوفلس
'فاوست' گوتە
الگوهای روابط خانوادگی و جنسی در چندین دهەی گذشتە در تمام دنیا دستخوش تحولات بسیاری شدە است. در این میان "تحقیقات نشان میدهد کە رابطەی جنسی پیش از ازدواج در ایران در حال افزایش است." (آزاد ارمکی تقی، و همکاران ١٣٩١)۱ در چند سال اخیر برخی از جامعەشناسان، مسئولان دولتی و تصمیمسازان کلان حکومتی دربرابر یکی از مظاهر رابطەی جنسی خارج از چارچوب خانوادە سنتی کە تحت عنوان 'ازدواج سفید' از آن نام بردە میشود، واکنش رسانەای قابل توجهی از خود نشان دادەاند. ازدواج سفید، گونەای از همباشی زن و مردی زیر یک سقف است، کە بدون هیچگونە ثبت و مراحل قانونی با هم زندگی میکنند. البتە بسیاری از کارشناسان با توجە بە وجود مدلهایی از این دست در غرب، عنوان 'ازدواج سفید' را برای آن در ایران نامناسب میدانند.
اما بیشتر این واکنشها یا هیچ گونە آمار و اطلاعات مشخصی را مبنای تحلیل و اظهارات خود قرار ندادەاند، و یا تنها بە اعداد و ارقامی کلی و اظهارات مقامات رسمی (امنیتی، سیاسی، اجتماعی و ...) بسندە کردەاند، بدون آنکە اصلا مشخص باشد کە بعضا این آمار و ارقام از سوی چە نهادی و بە چە شیوەای بدست آمدەاند. واکنشهای مطبوعاتی دربارە 'ازدواج سفید' در این سطح این پیش فرضها را بە ذهن متبادر میکنند کە گویا: اولا این واکنشها نتیجەی حداقلی از تحقیقاتی میدانی هستند کە در اینبارە صورت گرفتەاند و پیش فرض دوم اینکە چنین تحقیقاتی حاکی از افزایش میزان چنین ازدواجهایی در جامعە است و دست آخر اینکە چنین پدیدەهایی 'شوم و بسیار تاریک' هستند کە 'بنیادهای جامعە و خانوادە' را از هم میپاشند. پیشفرضهایی کە در اکثر قریب بە اتفاق مطالب منتشر شدە در رسانەهای داخلی ایران بە شکل واضحی قابل ردگیری هستند. اما حجم تمام واکنشها و جنجالهای پیشآمدە هیچ کلیتی از حجم واقعی و آماری چنین پدیدەای در ایران امروز را بە ما نشان نمیدهد.
یک تحلیل جامع پیرامون یک پدیدەی اجتماعی بە پیمایشهای علمی و میدانی احتیاج دارد. از طرفی بنیانهای ایدئولوژی رسمی در ایران شدیدا بە چنین پدیدەهایی بە دیدەی تهدید و تحقیر مینگرد، و هر تحقیقی را کە قصد داشتە باشد بە نتایجی غیر از نگاە رسمی حاکمیت بە این پدیدە برسد، پیشاپیش رد میکند و یا حتی در مواردی بە تیغ سانسور میسپارد (نمونەی گزارش مجلەی زنان امروز در سال ٩٣)۲. چرا کە سوژەهای چنین ازدواجی – در صورتی کە ثابت شود حداقل صیغەی عقد موقت بین آنها اجرا نشدە است- رابطەی آنها میتواند بە طور صریح مشمول زنا و تبعات حقوقی و قضائی بعد از آن باشد. البتە همین مسالەی سانسور و نگاە ایدئولوژیک حاکمیت بە تمام پدیدەهای اجتماعی ابعاد پیچیدەتری بە شناخت 'ازدواج سفید' اضافە میکنند. در چنین فضایی تشخیص اینکە آیا واقعا چنین پدیدەای در جامعە آنچنان رشد کردە است تا بە یک امر حاد و رسانەای در چنین ابعادی تبدیل شود، بسیار مشکل است.
از طرف دیگر، وجود چنین واکنشهایی - سوای کمیت و کیفیت موضوع مورد اشارە – حداقل نشان از آن دارند کە اولا چنین رابطەهای پنهانیای وجود دارند کە حداقل از نظر حاکمیت قابل پذیرش نیست و دوما بە دلیل پنهانکاری منطقی سوژەهای چنین روابطی، حکومت ''توان کنترل سیستماتیک برای برخورد با دختران و پسرانی که به صورت مشترک بدون ازدواج زیر یک سقف زندگی میکنند'۳ را از دست دادە است. از این رو میتوان این گونە استدلال کرد کە حکومت در صورت رسانەای نشدن چنین پدیدەای، میل چندانی بە واکنش رسمی بە آن را نمیداشت، چرا کە پیشاپیش از این مسالە آگاە است کە توان کنترل کردن چنین زندگیهای جدیدی را کە در حوزەهای خصوصی در جریان است، ندارد. و اضافە بر آن نهادهای امنیتی و قضائی نیز از این مسالە آگاهند کە هر اقدامی در مقابلە با این پدیدە، با محدودیتهایی حتی در قوانین جزائی و مدنی موجود مواجه است.
زندگی در دنیای مدرن امروزی، سهل و ممتنع است. مدرنیزاسیون از سویی استفادە از امکانات آن زندگی را آسانتر کردە است، و از سوی دیگر حضور در چنین دنیایی بە صورت 'زیستن یک زندگی سرشار از معما و تناقض'۴ تجربە میشود. نمیتوان از مظاهر تکنیکی و فنی مدرنیزاسیون بهرە برد و زندگی را آسانتر کرد، و همزمان دیوار بلند مقاومت را دربرابر فرهنگ مدرنیسم بنا کرد و از آن مصون ماند. پدیدەهای اجتماعی شکلگرفتە پیرامون این فرهنگ سرشار از معما و تناقض، حتی پیش از آنکە تثبیت شدە و بە اندیشە درآیند، احتمال 'دود شدن و بە هوا رفتن'اشان بسیار زیاد است. سرعت تغییر و تحول در شماری از حوزههای اجتماعی به گونەای است که حتی نتایج پژوهشهایی کە در چند سال گذشتە صورت گرفتە باشند را نیز به چالش میکشد. در پژوهشهای اجتماعی هر آن عاملی را کە تصور میشود در شکلگیری پدیدەهایی اجتماعی نظیر 'ازدواج سفید' نقش داشتەاند، احتمال دارد کە بعدا نە عاملی تعیینکنندە، بلکە تنها بە عنوان بخشی از عوامل تسریع کنندەی چنین پدیدەهایی فهم و درک شوند.
از فحوای فضای شکلگرفتە پیرامون 'ازدواج سفید' در ایران، میتوان اینگونە برداشت کرد کە کفەی ترازوی تحلیلها، در غیاب تحقیقات علمی و میدانی، بە شکل معناداری بە نفع 'ارزشگذاری' این نوع 'همباشی' سنگینی میکند. گرایش کلی و جهتگیری عمدەی مطالب مطبوعاتی ایران، تقبیحکردن این پدیدەی اجتماعی، و پیداکردن دلائل و راهکارهای مقابلە با آن است. بیشتر دلائل ذکر شدە برای این پدیدە حول مشکلات اقتصادی و اشتغال، قوانین دست و پاگیر ازدواج و طلاق، فاصلەگرفتن مردم از دین و سنت، کاهش مسئولیت پذیری و محک زدن رابطە، تهاجم فرهنگی و رشد رسانەهای غیر رسمی، و تجرد گرایی جوانان بە خصوص زنان میچرخد. بە علت مواجهەی انکار کنندەی نهادهای مسئول در حکومت دینی ایران با پدیدەی رو بە رشد 'عرفیتر شدن زندگی اجتماعی'، کە از نتایج مدرنیسم است، هنوز جامعە آماری قابل استنادی در این خصوص وجود ندارد. نهادهای ایدئولوژیک قصد دارند کە با انکار و یا حداقل انحراف جزئی خواندن چنین پدیدەهایی در مقابل آن مقاومت کنند. و در صورت بیرون زدن تبعات زندگیهای عرفی نظیر ازدواج سفید، با 'بحرانی' خواندن وضعیت بە استقبال سرکوب و پاک کردن صورت مسالە بروند. چیزی کە بە نظر میآید موقتی است، و کنترل حاکمیت بر روی لایەهای مختلف چنین پدیدەهایی بیش از پیش کمتر هم میشود.
منابع:
۱. آزاد ارمکی تقی، محمدحسین شریفیساعی، مریم ایثاری، سحر طالبی؛ ١٣٩١، همخانگی: پیدایش شکلهای جدید خانواده در تهران؛ مجلە جامعە پژوهی فرهنگی، دورەی سوم، شماره ١
۲. سمیه قدوسی، فرنگیس بیات، ۱۳۹۳، ازدواج سفید: درد یا درمان، نشریە زنان امروز، شمارە ٥
۳. عطا و لقای "ازدواج سفید"، مقایسه دو تجربه، وبسایت دویچولە
۴. برمن مارشال، ١٣٨٩، ترجمە مراد فرهادپور، 'تجربە مدرنیتە'، نشر طرح نو
مطالب مرتبط:
کلمات کلیدی:
چند لحظه منتظر بمانید...
بازنشر مطالب پایگاه خبری و تحلیلی روژ تنها با ذکر منبع مجاز است